eitaa logo
کانال رسمی شهید روح‌الله قربانی
1.1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
554 ویدیو
19 فایل
کانال 🌷مدافع حرم شهید روح الله قربانی🌷 متولد : ۱ خرداد ۱۳۶۸ شهادت: ۱۳ آبان ۱۳۹۴ محل شهادت: حلب سوریه بهشت زهرا (س) ، قطعه ۵۳ (کپی مطالب آزاد با ذکر صلوات) @Montazer313_40 تبادلات: @nooraa_315
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبرگزاری فارس
نویسنده کتاب «دلتنگ نباش»: 🔹باورم نمی‌شد رهبر انقلاب «دلتنگ نباش» را خوانده باشند. 🔹آرزویم دیدار با حاج‌قاسم است. 🔹در دیدار با رهبر انقلاب ایشان به من فرمودند: شما نویسنده کتاب هستید؟ گفتم: بله. گفتند: خیلی خوب نوشته‌اید. 📙خرید کتاب با تخفیف در لینک زیر: 👉 fna.ir/da9azk @Farsna
هدایت شده از علیرضا پناهیان
📌همراه با نظرات شما 🔻 من دنیا را اینقدر غلط فهمیده بودم و آخرت رو از اون هم غلط تر ... 💬من مادری ۳۲ ساله هستم، فارغ التحصیل دانشگاه امیرکبیر... از وقتی صوت های بحث گناه چیست توبه چگونه است را گوش می دهم، عمیقا نگاهم به دنیا و آخرت و دین عوض شده. واقعا تاسف می خورم برای تمام سال هایی که از عمرم گذشته، و من دنیا را اینقدر غلط فهمیده بودم و آخرت رو از اون هم غلط تر وقتی حاج آقا بحث نظم عالم را مطرح کردند، یادم آمد چقدر در جوانی این موضوع برام سوال بوده و هیچ وقت نتونستم جواب درستش را پیدا کنم...همین طور مباحث برنامه ریزی و منفعت طلبی که عمیقا راهگشا بودند.. اما راستش علت اصلی که تصمیم گرفتم بهتون پیام بدم، این بود که چند روز پیش کتاب دلتنگ نباش، زندگی نامه شهید روح الله قربانی را خواندم... باورکردنی نبود برام که تک تک مواردی که حاج آقا تو این بحث اخیر طرح می کنند، تو زندگی این شهید مدافع حرم کاملا مشهود ند: اهل برنامه بودن، منفعت طلبی، اهل رقابت و مسابقه بودن، آخرت فهمی، ضررگریزی،.... واقعا بحث استاد، جنبه تئوری و خواندن این کتاب و شناختن آدمی که تمام این مولفه ها را در زندگی ش با دقت پیاده کرده، و عاشق واقعی و لایق شهادت می شود، نمونه عملی سبک زندگی ای بود که ایشان مطرح کردند. خواندن این کتاب و گوش دادن این بحث از حاج آقا، نگرشی بسیار عمیق و جدید و متفاوت برای من به وجود آورد که واقعا قابل توصیف نیست، فقط می توانم پیشنهاد کنم همه تجربه اش کنند و این فرصت را به هیچ عنوان از دست ندهند. 🔻کتاب "دلتنگ نباش" به زندگی شهید روح الله قربانی می‌پردازد و توسط انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده است. _____________________________ 👈🏻نظر ارسالی در مورد مبحث "گناه چیست؟ توبه چگونه است؟" 📩 شما می‌توانید نظرات خود در مورد این موضوع یا هر کدام از مباحث علیرضا پناهیان را به صورت متن، صوت یا فیلم برای ما ارسال کنید. 🔻پیامگیر: @Admin_Panahian @Panahian_ir
﴾﷽﴿ . روح‌الله خیلی تر و فرز بود و قدرت بدنی بالایی داشت. هر روز خودجوش ورزش می‌کرد. یک کوله پشتی پر از وسایل نظامی داشت که خیلی سنگین بود. کوله‌اش را به دوش می‌انداخت و دور محوطه می‌دوید. خیلی ورزیده بود. . اما من گاهی توی تمرینات نظامی به خاطر اضافه وزن از گروه جا می‌موندم. . یادم است تو تمرینات گروهی، روح‌الله به خاطر من آرام می‌دوید. به خاطر این آرام دویدن همیشه هم توبیخ می‌شد. اما از آنجا که #روح‌الله آخر معرفت بود، با وجود توبیخ باز هم کنار من می‌دوید تا تنها نباشم. . به نقل از: دوست شهید . @shahid_roohollah_ghorbani
22.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایتگری بسیار زیبا جانباز مدافع حرم ... امنیت را سر قطع شده و پیکر آتش گرفته دست قطع شده روح الله قربانی آورد نه ... 👌 @shahid_roohollah_ghorbani
🌷پنجشنبه ها اما دلتنگی هایمان رنگ دیگری دارد. به رنگ حسرتی بی پایان به رنگ بغضی کودکانه که زانوی غم بغل کرده و در گوشه ای از گلویمان چمبره زده به رنگ خاطراتی که دیگر تکرار نمیگردد. پنجشنبه ها را مشق گذشته میکنیم. چند خطی از تو مینویسیم روح الله جان تا فراموش نکنیم آدمهای خوب این دنیا را ... و چه تلخ است تحمل فراقشان بر ما جاماندگان..... @shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿ . همسر شهید روح‌الله قربانی: . به محضر حضرت آقا، رهبر خوبان که رسیدیم بعد از درد و دلها به ایشان گفتم: حضرت آقا، روح‌الله چند ماه قبل از شهادتش به من گفت: _ صدای پای امام زمان میاد، می‌شنوی؟ باور کن که من صدای پای امام زمان رو میشنوم. . حضرت آقا لبخند زدند. لبخندی شیرین و عمیق که خیلی برایم جالب بود. سرشان را تکان دادند و فرمودند: خوش به سعادتش. @shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿ . هر دو «سردارزاده» بودند و «هم‌دانشگاهی»... درسشون که تموم شد، شدند «همکار» دست تقدیر «همرزمشون» هم کرد. در جبهه‌های سوریه برای دفاع از حریم اهل بیت. آخه هر دو، عاشق سینه چاک امام حسین بودند. یکی‌شون شد؛ فرمانده تیپ سیدالشهدا یکی‌شونم تخریبچی تیپ سیدالشهدا القصه؛ تخریبچی زودتر شهید شد. اونم چه شهیدی...! فرمانده هرچی که تو روضه‌ها خونده و شنیده بود حالا به چشم می‌دید! یه پتو آورد و شروع کرد به جمع کردن گلی که پرپر شده بود. تخریبچی شو تو بغل گرفت و گفت: ای بی‌معرفت! رفتی و منو با خودت نبردی؟ اما تخریبچی بی‌معرفت نبود. سه روز بعد اومد سراغ فرمانده. دستش رو گرفت و باهم پر‌کشیدند تا خود خدا. همون‌جایی که حسین(ع) ساکن بود. . خلاصه قصه شون هم شد: «عشقِ سیدالشهدا تیپ سیدالشهدا محضر سیدالشهدا» . پ ن: تولد زمینی‌ات مبارک (حاج عمار) فرمانده خوب تیپ سیدالشهدا @shahid_roohollah_ghorbani