eitaa logo
آقــاسَـجّــادٌ
555 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
981 ویدیو
15 فایل
بسم رب المهدی(عج) ولادت: ۱۳۷۰/۱۱/۱۹ شهادت: ۱۳۹۵/۰۷/۰۷ محل شهادت:جنوب حلب مزار #شهید_سجاد_زبرجدے💛: گلزار شهدای تهران، قطعه۵۰ ردیف۱۱۷ شماره۱۴ "تنها کانال رسـمی شهید سجاد زبرجدی در پیام رسان ایتا"
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️| 🎈| 💛| نشستم و برای هزارمین‌بار و شاید بیشتر، عکس‌هایش را نگاه کردم. آنقدر دقیق عکس‌ها را می‌دیدم که حتی جزئیات آن‌ها را هم می‌دانستم اما خاطرات محمد تمام شدنی نبود. خودش که کنارم نبود، گلایه‌هایش را به عکس‌هایش می‌گفتم؛ گاهی می‌خندیدم و گاهی اشک می‌ریختم.  فکر می‌کنم از سر بی‌خوابی و بی‌خبری، خواستم با خودم شوخی کنم؛ روی صفحه جستجوی اینترنت تلفن همراهم با خنده نوشتم: تا بازشدن صفحه، با عکسش هم حرف می‌زدم که: بی‌معرفت از تو که خبری نشد، بگذار ببینم شهید نشده باشی! و می‌خندیدم. ناگهان صفحه باز شد! قرار نبود جستجوی اینترنتی‌ام نتیجه‌ای داشته باشد. وحشت کردم! فقط می‌خواستم تنهایی‌ام را طوری پُر کنم و وقتی محمد برگشت برایش تعریف کنم، سر به سرش بگذارم و یک دل سیر بخندیم. شوخی خوبی نبود. محاسباتم اشتباه از آب درآمده بود... اصلاً صفحه را نگاه نکردم. سریع لباس پوشیدم و خودم را به طبقه پایین رساندم. ساعت حدود ١٢ شب بود. نمی‌دانم در زدم یا زنگ یا هر دو؛ شاید هم با مشت می‌‌کوبیدم. فقط تا در باز شد، گفتم: تو رو خدا گوشی مرا ببینید. من اسم محمد را زده‌ام، و صفحه باز شد! شما ببینید محمد است؟ ناله می‌کردم... برادر شوهرم گفت: این‌طور نیست. شما هر اسمی را جستجو کنید، یک صفحه باز می‌شود. اصلاً بنویسید حسین کامران یا عباس کامران. با همه اسم‌ها صفحه باز می‌شود. این‌ حرف ها را به من می‌زد اما در عین حال با فرمانده محمد و دیگر افراد مرتبط تماس می‌گرفت. گفتم : اگر خبری نیست چرا این وقت شب با همه‌جا تماس می‌گیرید؟ آن قدر حالم بد بود که مرا به بیمارستان بردند... ♥️| کانال 👇🏻👇🏻👇🏻 🆔 @shahid_sajad_zebarjady