🍃🌹
#خاطره
راوی:همسر شهید
هفته ای چهار پنج بار بین نطنز و کاشان و تهران می رفت و می آمد.
نه یک ماه و دوماه، نه یک سال و دو سال؛ هشت سال کارش همین بود.🙄
ساعت چهار صبح می نشست توی ماشین و راه می افتاد. گاهی وقت ها تازه ساعت یازده شب جلسه اش شروع می شد.😑
بعد از آن راه می افتاد و می آمد سمت تهران، هفت صبح توی تهران جلسه داشت. خستگی نمی شناخت. به قول بچه ها لودری کار می کرد.😶
یک بار حساب کردم، مصطفی شاید این مدت بیشتر از پانصدهزار کیلومتر رفته و آمده؛😣 ده برابر دور کره ی زمین...
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن🌹🍃
#یـادشهدابـاذڪـرصـلـوات🌸🍃
@shahid_sajad_zebarjady