eitaa logo
آقــاسَـجّــادٌ
532 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
981 ویدیو
15 فایل
بسم رب المهدی(عج) ولادت: ۱۳۷۰/۱۱/۱۹ شهادت: ۱۳۹۵/۰۷/۰۷ محل شهادت:جنوب حلب مزار #شهید_سجاد_زبرجدے💛: گلزار شهدای تهران، قطعه۵۰ ردیف۱۱۷ شماره۱۴ "تنها کانال رسـمی شهید سجاد زبرجدی در پیام رسان ایتا"
مشاهده در ایتا
دانلود
آقــاسَـجّــادٌ
🍃🕊🌹 مدافع حرم 🌹 #شهید_محرم_ترک 🌹 #تولد: ۵۷/۱۰/۰۱ لرستان #شهادت: ۹۰/۱۰/۲۹ سوریه #مزار: قطعه ۵۳ بهشت
🍃🌹 ( ) امروز از ساعت چهار عصر به یکباره دلم گرفت، به یاد دخترم فاطمه و همسرم که امروز تقریبا هشتاد روز است که آنها را ندیده ام افتادم😔 عکسها و فیلمهایی که از فاطمه داشتم را نگاه میکردم و در دلم به یاد حضرت رقیه افتادم و این که چه کشید این خانم سه ساله😔 در همین حال بودم که یکباره تلفن به صدا درآمد، با صدای تلفن حدس زدم حتما همسرم هست که تماس گرفته حدسم درست بود ولی بدون این که صحبتی کند گوشی را به دخترم داد دیدم که گریه امانش نمیدهد😭 گفتم چی شده خانم طلا ، باباجانی ؟ دختر بابا چی شده چرا گریه میکنی؟! گفت : بابایی دلم برات سوخته 😭 کی میایی، من دوستت دارم، بیا بابایی دیدم حال فاطمه خیلی بد بود شروع کردم به نوازشِ فاطمه خواستم حواسش را پرت کنم گفتم : برای بابایی شعر می خونی ؟ در حالی که فاطمه متوجه نشود آرام اشک می ریختم😔 اشکم برای سه ساله امام حسین بود برای وقتی که بهانه بابا را گرفت و سر پدر را برایش آوردند...😭😭😭 ... 🌸🍃 @shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
🍃🕊🌹 مدافع حرم 🌹 #شهید_محمودرضا_بیضایی 🌹 #تولد: ۱۳۶۰/۰۹/۱۸ تبریز #شهادت: ۱۳۹۳/۱۰/۲۹ سوریه #مزار
🍃🌹 راوی:برادرشهید یکی از دوستانش جمله‌‌ای عربی را برایم پیامک کرده بود و اولش نوشته بود: "این سخنی از محمودرضاست. آن جمله این بود: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة». یعنی: «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! پرسیدم: این جمله را محمودرضا کجا گفته؟ گفت: آخرین باری که تهران بود و با هم کلاس اجرا کردیم، این جمله را اول کلاس روی تخته سیاه نوشت من هم آنرا توی دفترم یادداشت کردم. جمله برای بیست و هشت روز قبل از شهادتش بود.🌹🍂 🌹🍃 @shahid_sajad_zebarjady
🍃🌹 ...💔 محمد رجزخوانی را خیلی دوست داشت. در عملیاتی شروع می‌کند به یا زهرا گفتن. شهید سنجرانی به او تذکر می‌دهد که ساکت باش، دشمن نزدیک و کارت خطرناک است.😒 اما محمد ساکت نمی‌شود و به یا زهرا گفتنش ادامه می‌دهد و مرور صدایش دردناک می‌شود. شهید سنجرانی و شهید عطایی به حالت سینه خیز و به سختی خود را به محمد می‌رسانند. متوجه می‌شوند که مچ‌های دست محمد تیر خورده و به شدت خونریزی می‌کند.😔 زخم دست‌هایش را می‌بندند که متوجه میشوند از ناحیه پهلو هم تیر خورده و دلیل یا زهرا گفتن‌های او هم همین تیری است که به پهلویش اصابت کرده است. 😭 [محمد در منطقه به بچه ها گفته بود "میشود شبیه حضرت زهرا س و مثل خوابی که دیده ام با جراحت در پهلو به شهادت برسم؟😔] 🌹🍃 معروف به 🌸🌹 @shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
🍃🕊🌹 مدافع حرم 🌹 #شهید_علی_عسگری 🌹 #تولد: ۱۰ بهمن ۱۳۶۲ طاقانک شهرکرد #شهادت: ۹ بهمن ۱۳۹۱ سوریه #تاه
🍃🌹 راوی: برادر شهید تازه از سر کار برگشته بودم. خسته بودم و پای تلویزیون نشستم که برنامه تجلیل از خانواده شهید بابایی در حال پخش بود. 🙂 در زمانیکه خانواده شهید بابایی بر روی جایگاه قرار گرفتند با وجود خستگی و ارادتی که به خانواده شهید بابایی داشتم گفتم "خدایا به احترام خانواده شهید بابایی" یا علی گفتم و بلند شدم ❤️ در حالیکه جلوی تلویزیون دست به سینه ایستاده بودم همان لحظه تلفن زنگ زد و خبر شهادت برادرم را دادند.😔 خدا را به خاطر قبول این احترام و اینکه ما نیز به خانواده شهدا پیوستیم شکر کردم.🙏🌹 ...✨ @shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
🍃🕊🌹 مدافع حرم #شهید_حاج_محسن_قاجاریان🌹 # تولد: ۴۱/۱/۱۳ نیشابور #شهادت: ۹۴/۱۱/۱۴ تدمر، سوریه #مزار:
🍃🌹 راوی: فرزند شهید فرمانده دلیر تیپ ۲۱ امام رضا(ع) و جانباز 25 درصد دفاع مقدس ایام نوروز بود که باهم در گلزار شهدای نیشابور بودیم.😊 پدر در محلی نشست و فاتحه‌ای خواند و وقتی حکمت این کار را سوال کردم ایشان گفتند که در اینجا دفن خواهند شد 😳 و امروز شاهد هستم که همان محل برای پدرم مهیا شده است، الان متوجه شده‌ام که پدر محل دفن خودش را نشانم داده بود.😔 @shahid_sajad_zebarjady
#خاطره 🍀 پشتیبان ولایت 🔰سال دوم راهنمایی بود و ما در #کرج زندگی می کردیم . قرارشد که مقام معظم #رهبری برای دیدار با مردم کرج تشریف بیاورند. مردم همه جا را چراغانی💡 کرده بودند. من به خانه🏡 آمدم و دیدم که #رسول در خانه است. در حالی که نباید در آن ساعت از روز خانه می بود❌ 🔰علتش را از رسول پرسیدم. گفت: امروز معلمشان سر کلاس گفته بود: ما نمی دانیم این #حکومت را چگونه باور کنیم⁉️ از یک طرف می گویند #اسراف گناه است و از طرفی هم شهر را چراغانی کرده اند😐!!! 🔰بروید ببینید در شهر چه خبر است ؟!!! حرفش که به اینجا می رسد رسول بلند می شود و می گوید: چراغانی که چیزی نیست، #جانمان را هم فدای آقا❤️ می کنیم. 🔰معلم هم عصبانی می شود و می گوید: #خلیلی باز تو حرف زدی؟! در این کلاس یا جای منه یا جای تو😡! رسول هم از سر جایش بلند می شود ومی گوید: #شما استادی و من به احترام شما می روم😊 #شهید_رسول_خلیلی(محمدحسن) @shahid_sajad_zebarjady
🍃🌷 #خاطره #دفاع_مقدس یه شب بارونی بود🌧 و فرداش حمید امتحان داشت. رفتم تو حیاط و شروع کردم به شستن لباس‌ها و ظرف‌ها.😞 همین‌طور که داشتم لباس می‌شستم دیدم حمید اومده پشت سرم وایساده. گفتم: «اینجا چیکار می‌کنی؟ مگه فردا امتحان نداری؟» دو زانو کنار حوض نشست و دست‌های یخ زده‌م رو از توی تشت آورد بیرون و گفت: «ازت خجالت می‌کشم. من نتونستم اون زندگی‌ای که در شأن تو باشه برات فراهم کنم. دختری که تو خونه‌ی پدرش با ماشین لباس‌شویی لباس می‌شسته حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه...»😔 حرفش رو قطع کردم و گفتم: «من مجبور نیستم، با علاقه دارم کار می‌کنم.❤️ همین‌قدر که درک می‌کنی و می‌فهمی و قدرشناس هستی برام کافیه».😊 #شهید_سیدعبدالحمیدقاضی_میرسعید #نشریه_امتداد_شماره۱۱صفحه۳۵ #عاشقانه_با_شهدا ❣ @shahid_sajad_zebarjady
🕊🌹 #خاطره وقتی پیکرش را داخل قبر گذاشتم، از طرف همسر معززش گفتند محمودرضا سفارش کرده چفیه‌ای که از آقا گرفته با او دفن شود، جا خوردم نمی‌دانستم از آقا چفیه گرفته، رفتند چفیه را از داخل ماشین آوردند، مانده بودم با پیکرش چه بگویم، همیشه در ارادت به #آقا خودم را بالاتر از او می‌دانستم، 🙁 چفیه را که روی پیکرش گذاشتم فهمیدم به گرد پایش هم نرسیده‌ام 😔 در این چند وقت، یادم هست یکبار چند سال پیش گفت شیعیان در بعضی از کشورها بدون وضو تصویر #آقا را لمس نمی‌کنند و گفت ما اینجا از شیعیان عقب افتاده‌ایم. 😔 #شهید_محمودرضا_بیضایی🌹🍃 #یـادشهدا‌بـا‌ذڪـر‌صـلـوات 🌸🍃 @shahid_sajad_zebarjady
🍃🌷 #خاطره ✨ در عملیات والفجر ۸ از ناحیه دست و شکم مجروح شد، اما کمتر کسی می دانست که او مجروح شده است. 😔 اگر کسی درباره حضورش در جبهه از او سوال می کرد، طفره می رفت و چیزی نمی گفت.😊 یک دفعه در جبهه خواستیم از یک رودخانه رد شویم، زمستان بود و هوا به شدت سرد. ❄️ پلارک رو به بقیه کرد و گفت: «اگر یک نفر مریض بشه، بهتر از اینه که همه مریض بشن.» یکی یکی بچه ها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده بود و پاهایش خونی شده بود. 😭😭 #شهید_سیداحمد_پلارک 🌹🍃 #یـادشهدا‌بـا‌ذڪـر‌صـلـوات 🌸🍃 @shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
🍃🕊🌹 مدافع حرم ، سرهنگ پاسدار 🌹 #شهید_احمد_گودرزی 🌹 #تولد : ۱۳۵۷/۱/۱ بروجرد (ساکن ورامین) #شهادت :
🍃🌹 #خاطره #شهید_احمد_گودرزی🕊 یک روز بعد از رفتن احمد، دخترم «محنا» به دنیا آمد. 😔 چند وقت بعد هم احمد از سوریه زنگ زد و آن وقت بود که متوجه شدم کجا رفته است. چون بخاطر وضعیت جسمی و روحی من گفته بود میرود یزد ماموریت. هر دو روز زنگ می‌زد حال محنا را می‌پرسید. می‌گفت: دخترمان چه شکلی است؟☺ از من خواسته بود هر روز از محنا عکس بگیرم و بعداً نشانش بدهم. توی دلم می‌گفتم وقتی احمد برگشت چه طوری محنا را به احمد نشان بدهم. ☺ وقتی پیکر شهید میثم نجفی را آوردند، احمد هر شب به فکر می‌رفت. وقتی چشمش به عکس شهید میثم نجفی می‌افتاد می‌گفت: دوستم دخترش را ندید و شهید شد، گاهی می‌گویم خبر نداشت دخترش را نمی‌بیند و شهید می‌شود. 😔 عجیب که خود احمد هم دخترش را ندید و شهید شد.😭 همسرم ۱۴ اسفند ۹۴ به شهادت رسید. به پدرش گفته بود ۱۵ اسفند برمی‌گردد. به قولش عمل کرد و پیکرش برگشت و ۱۷ اسفند در بهشت زهرا (س) تهران کنار دوستان شهیدش دفن شد. راوی:همسر شهید #یـادشهدا‌بـا‌ذڪـر‌صـلـوات 🌸🍃 @shahid_sajad_zebarjady
•|💚 هر هفتـہ مےرفت جمڪران، یڪ سفر باهم رفتیم، شب جمعہ بود و شب شهادت حضرت زهرا (س)، اول رفتیم تهران، روضه ی بیت رهبری، توی صف ورودی گفت: میای برای آقا نامه بنویسیم؟ گفتم: چرا که نه! خب حالا چےبنویسیم؟ بنویس: آقا دعا کنید شهیــد بشیم. در آخرین پیامش برایم نوشت: سلام داداش، خوبی بدی دیدی حلال کن، ان شاءالله امروز عازمم، دعا کن روسفید بشم، بهش زنگ زدم پرسیدم: ڪی برمیگردی؟ خیلی جدی گفت: ان شاءالله دیگه برنمیگردم...😔🌹🍃 🌷 🌷 🚩| @shahid_sajad_zebarjady
#استاد_تخریب🍃 #خاطره:) #شهید_مهندس_رضا_کارگربرزی💚 #راوی_رفیق_شهید❤️ #شهید_سید_جاسم_نوری💚 |آقاسجــاد| ❤️| @shahid_sajad_zebarjady