🕊✨
#خاطره
در مزار شهدا دیدمش از آن دوست هایی بود که هروقت رشت میآمد حتما یک شام در منزل ما مهمان بود و یا اگر من قم می رفتم حتما منزلشان میرفتم.
آن روز هم دعوتش کردم، اما گفت: آمدهام به مادرم سر بزنم و بروم، گفت: که ماموریتی در پیش دارم اگر همدیگر را ندیدیم #حلالم کن برادر...
گفتم: این چه حرفی است، اما آن حلالیت طلبی خیلی جدی بود.
بعد رفت کنار قبور مطهر #شهدا، می دیدم گردنش را کج کرده و با نگاه #معصومانه ای به قبور #شهدا خیره شده است... 😔
🌹 #شهید_سجاد_طاهرنیا 🌹
@shahid_sajad_zebarjady
🍃😊
#خاطره
#شهید_روح_الله_سلطانی
#راوی: همسر شهید
حضرت #آقا(مقام معظم رهبری) به گنبد آمده بودند و روحالله #محافظ ایشان بود. ✨
ظهر بود و سفره ناهار پهن شد.
روحالله آنقدر محو ابهت حضرت آقا شدند، که ایشان به روحالله اشاره کردند و گفتند: «جوان به این رعنایی چرا غذا نمیخوری؟» 😊
بعد گفتند که «بیا و کنار من بنشین». ☺️
روحالله رفت و کنار حضرت آقا نشست
ایشان از روحالله پرسید: «بچه کجایی؟» روحالله گفت: «من آملی هستم و از مازندران». 🙂
حضرت آقا هم گفتند: «دانه بلند مازندران» 😄
وقتی به خانه برگشت آنقدر محو جمال حضرت #آقا 😍 بود که میگفت:
«خدا قسمتت کند یکبار حضرت آقا را ببینی» 😌
@shahid_sajad_zebarjady
🍃✨🌹
#خاطره
سه روز آخر ماه صفر ما روضه داشتیم. داخل ایران كه بودیم سفره پهن میكردیم. علیرضا با من تماس گرفت و گفت: نگذار سفره زمین بماند. حتماً روضه را برگزار كن.
گفتم: شما كه نیستید سخت است.
گفت: توكل كن به خدا و سفره را بینداز.
روز شهادت امام رضا(ع) بود كه سفره را پهن كردیم. میدانستم علیرضا حاجتی دارد كه اصرار به برگزاری مراسم در این شرایط دارد.
همزمان با برگزاری مراسم، علیرضا به شهادت رسیده بود.
وقتی خبر شهادتش را به من دادند، متوجه این همزمانی شدم و به خود گفتم: امام رضا(ع) از سفره بیریای دمشق حاجت علیرضا را داد و در هشتمین اعزامش روز شهادت امام هشتم به شهادت رسید.
#شهید_علیرضا_جیلان
#فرمانده خط شکن تیپ زینبیون
#متولد 28 بهمن 1362
#اهل بروجن و #ساکن قم
#شهادت 28 آبان 96
درعملیات آزادسازی شهر بوکمال سوریه
#شهدا را یاد کنیم با ذکر #صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
و عجل فرجهم 🌸🍃
@shahid_sajad_zebarjady
#خاطره ✨🍃
دکتر چهل و پنج روز بهش استراحت داده بود.
آوردیمش خانه، گفت :
"بابا .. ! حوصلم سر رفته، منو ببرید سپاه بچه ها رو ببینم .. " 🙁
بردیمش، تا شب خبری ازش نشد.
ساعت ده شب زنگ زد گفت :
"من اهوازم. بی زحمت داروهامو بدید یکی برام بیاره .. " 😳😅
🍃🌹 #شهید_حسین_خرازی 🌹🍃
@shahid_sajad_zebarjady
🌹🌹🌹
#خاطره
به نقل از مادر شهید:
شبی از فراق پسرم خیلی گریه میکردم و درحال درد و دل با حضرت #زینب(س) بودم و گفتم؛ خانم، شهدای کربلا 30 روز زیر آفتاب باقی ماندند اما شهدای سوریه یکسال است که پیکرشون برنگشته است. 😔
همان شب در خواب دیدم که در یک صحرای بزرگی قرار دارم و سه خانم با صورتهای نقاب زده روی 4 مزار نشستهاند.
صدایی به من گفت؛ خانمی که قدبلندتر است #مادر_حضرت_ابوالفضل(ع) است که 4 پسر خود را در کربلا از دست داد چرا تو بی تابی میکنی؟ 😭
سپس از خواب بیدار شدم و گریه کردم و گفتم خدایا راضی ام به رضای تو. 😭😔🍂
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
و عجل فرجهم 🌸🍃
@shahid_sajad_zebarjady
#تولد: سال 1345 زنجان
#شهادت: 8 آذر 89 تهران
#مزار: اماماده صالح تهران
#متاهل و دارای دو فرزند دختر و پسر
#عنوان: استاد دانشگاه شهید بهشتی، فیزیکدان و دانشمند هستهای
-----🍃🌹
#خاطره
راوی: دکتر جلیلی
وقتي در گفتوگوهاي #ژنو 2 گفتيم اگر سوخت را ندهيد خودمان آن را تهيه ميكنيم، برخي از آنها #لبخندي زدند كه من آن را فراموش نميكنم، ما گفتيم اگر اينطور است خودمان سوخت را توليد ميكنيم و اين اقدام با ظرفيت #دانشمندان و #جوانان انجام شد و سوخت 20 درصد تهيه شد كه #شهيدشهرياري 🌹 نقش ارزشمندي در اين راستا داشت،
اما آنها گفتند تبديل سوخت به صفحات سوخت كار ديگري است كه هر كسي نميتواند آن را انجام دهد تا نهايتا ما در 25 بهمن 90 سوخت 20 درصد را به صفحات سوخت تبديل كرديم و آن را در #راكتور تهران قرار داديم.
#شهید_مجید_شهریاری
#دانشمند_هسته_ای
@shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
🍃🌹🕊 مدافع حرم 🌹 #شهید_حسین_محرابی 🌹 #تولد: 30 شهریور 1365 مشهد #شهادت: 10 آذر 1395 ح
#خاطره دیدار با #رهبری 🍃
راوی: خانم بلدیه همسر شهید 🌺
🍃🌸 شب میلاد امام جواد ✨ ساعت 9 شب #مقام_معظم_رهبری به #منزل ما آمدند، خیلی خوشحال شدیم و حس معنوی بسیار بالایی در خانه حاکم بود. 😌
دخترم زینب چند روز قبل #خواب دیده بود که مقام معظم رهبری به منزلمان میآید، وقتی ایشان را دیدیم ذوق زده شدیم توان صحبت و یا کاری را نداشتیم. 😅
🍃🌸 #شهیدمحرابی خودشان هم لحظه آخری که میخواست به جبهه برود به ما گفت:
قطعا من #شهید می شوم و #حضرت_آقا به منزل ما می آید،
#سلام من را به ایشان برسانید و بگویید ببخشید که یک جان بیشتر نداشتم تا تقدیمتان کنم. 😭🌹
🍃🌸 وقتی این را به مقام معظم رهبری گفتم ایشان گفتند که خوشحالم در منزل شهید هستم.
🍃🌸 شهید گفته بود که تا قبل از حضرت آقا هیچ #مسوولی به منزل ما نمی آید! 🌻
که واقعا هم همینطور شد وقتی موضوع را به مقام معظم رهبری گفتم ایشان پرسید چه مدت از شهادت میگذرد؟
گفتم یک سال و چهار ماه،
ایشان فرمودند: ببخشید که دیر آمدم. گفتم این چه حرفیست منت سر ما گذاشتید. 😇
🍃🌸 حضرت آقا در لحظه ورودشان دعا کردند که شهید با #پیامبر محشور شود. 💫
🍃🌸 همچنین ایشان قرآنی تبرکی به ما #هدیه دادند و یکی از #انگشترهای دستشان را به زینب و فاطمه و یکی دیگر را به محمد مهدی تقدیم کردند که این بالاترین #نعمت و هدیه بود. 💎😊
@shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
🍃🌹🕊 مدافع حرم 🌹 #شهید_حسین_محرابی 🌹 #تولد: 30 شهریور 1365 مشهد #شهادت: 10 آذر 1395 ح
#اشک و #لبخند ...
#خاطره
راوی #فاطمه 9ساله دختر دوم شهید :
روزی که پدرم داشت میرفت 😔 یک کاسه آب برداشتم و داخل آن نمک، گلاب، سبزی و عطر گل یاس ریختم! تا پدر را بدرقه کنیم.
پدرم به محض این که کاسه را دید خندید و گفت:
«آش درست کردین؟!.» 😳😄
بعد محمدمهیار (3 ساله) را که خواب بود بغل کرد و آهسته دم گوشش گفت:
«پسر خوبی باش .... خب.
یار امام زمان (عج) بشی .... خب.» 😭
#فرزندان_شهدا_حلالمان_کنید...
#شهدا_شرمنده_ایم...
@shahid_sajad_zebarjady
🍃🌹🕊
مدافع حرم
🌹 شهید میلاد بدری 🌹
#تولد: ۶ فروردین ۱۳۷۴ خوزستان
#شهادت: ۱۰ آذر ۱۳۹۴ سوریه
#مجرد
#مزار: گلزار شهدای امیدیه خوزستان
#خاطره
چهره نوراني
ميلاد هميشه با برادر كوچكترش رضا پاي كاميوتر مينشستند. چند روز قبل از رفتنش ديدم چراغ اتاقشان روشن است. به تصور اينكه خوابشان برده میکنم رفتم و ديدم ميلاد
داره نماز شب ميخواند و آن قدر چهرهاش نوراني بود كه يك لحظه بدنم يخ شد و حرف نزده در اتاق را بستم.
بعضي مردم آنقدر كوتهفكر هستند كه ميگويند بچهات را به خاطر پول فرستادي يا اينكه ميگويند مغز فرزندشان را شستشو دادند كه به سوريه رفتند. من از شنيدن اين حرفها خيلي آزرده ميشوم. دنيا را هم به پاي من بريزند آيا پسر من برميگردد؟
@shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
🍃🌹🕊 مدافع حرم 🌹 #شهید_مجتبی_زکویی_زاده 🌹 #تولد : ۱ مهر ۱۳۶۲ باغملک خوزستان #
🕊🌹
#خاطره
قبل از پرواز به سوریه، به دوستان خود گفت اولین شهید (مدافع حرم) تیپ و شهرستان باغملک خودم هستم.
وی اولین شهید مدافع حرم تیپ امام حسن مجتبی (ع) خوزستان و شهرستان باغملک شد.
دقیقا 10 روز مانده به شهادت امام حسن مجتبی(ع) به خیل شهدا پیوست.
🍃🌹 مشغول سنگر سازی بودند، مجتبی وسایل رو جابجا می کرد. دقایقی قبل از شهادت مجتبی بود که یکی از فرماندهان ازش سوال کرد : از کدوم مسیر می خوای بری؟
مجتبی لبخندی 😊 زد و گفت :
از جاده ای که به بهشت نزدیکتره ✨🕊
@shahid_sajad_zebarjady
🍃🌹
#خاطره
راوی: همسر شهید ⚘
👼 میگفت: «دوست دارم معلومات بچه من بالا باشد. ما مسلمانها وقتی به دنیا میآییم، امام حسین(ع) را راحت و همینجوری قبول داریم ولی در دوره جدید بچهها مفاهیم را اینطور قبول نمیکنند و باید با دلیل برایشان توضیح دهیم.
👼 دوست دارم با علت و دلیل به فرزندم بگویم خدا و امام حسین (ع) چگونهاند. دوست دارم کتابخوان شود و کتابخوانش میکنم و از این طریق به او یاد میدهم که خدا را بشناسد. دوست ندارم زیاد تلویزیون نگاه کند.» گاهی هم به شوخی به من میگفت: «زهره اگر بچه ما تلویزیونی شود، من ازت راضی نیستم.»
#یـادشهدابـاذڪـرصـلـوات
@shahid_sajad_zebarjady