یکی از دوستان دانشمند دینی وی روایت می کند:
یک هفته قبل از شهادتش ، او با من تماس گرفت و گفت: "مولانا ، این برای من دردسر ساز است. این پرونده ای است که عموی Dero از من می خواهد در یک دفتر ، در یک ماشین ، در جلسات باشم ، و من موانع را دوست دارم ، من عاشق بودن در میان مجاهدان هستم ، توبه من گرد و غبار روی آنها نیست. من می خواهم برگردم و در خاک غرق شوم. "
من به او گفتم: "من می دانم که تو شهادت طلب هستی ، اما بدان که اخلاص و درخواست شهادت تو از خداوند متعال حق است ، اگر خدا تو را بخواهد ، و اگر تو را انتخاب کند ، هر جا که هستی و هر کجا به تو شهادت می دهد."
"و او آنچه را که می خواست ، داشت."
#نقل_قول_عشق
#خاطره
#شهید_سیدعلی_زنجانی
#عید_غدیر
@shahid_seyed_ali_zanjani🌱
🔴شهيد مدافع حرم سيدعلی زنجانى به روايت مداح اهل بیت حاج مهدی سلحشور
🔸سید علی عزیز ما دنیائی از صفا و #صمیمیت بود. عشق به شهادت🌷 در دریای زلال چشماش موج میزد. پارسال گفت #حاج_مهدی بریم یه سر خطوط بچههای حزبالله. میخوام ببینی چه عشقی به "حضرت آقا" دارند.
🔹با هم رفتیم بچههای حزب الله تا فهمیدن من بعضی از اوقات خدمت #حضرت_آقا مشرف میشم، برگهای رو آماده کردند و اسامی شونو توش نوشتند📝 تا اون نامهی حامل سلام رو، خدمت ایشون تقدیم کنم.
🔸راست میگفت عشقشون به آقا💖 مثال زدنی بود هر کدوم اسمش رو مینوشت چشاش بارونی میشد😭 و با یه #حسرتی میگفت سلام خالصانهی ما رو خدمت حضرت آقا ابلاغ کنید. و بگید تا جان در بدن داریم با #جان و مال و فرزند و خانواده در رکابتون هستیم. خوش به سعادتش مزدش رو گرفت
#شهید_سیدعلی_زنجانی🌷
#مهدی_سلحشور
#لبیک_یا_خامنه_ای
@shahid_seyed_ali_zanjani💛
یکی از دوستان دانشمند دینی وی روایت می کند:
یک هفته قبل از شهادتش ، او با من تماس گرفت و گفت: "مولانا ، این برای من دردسر ساز است. این پرونده ای است که عموی Dero از من می خواهد در یک دفتر ، در یک ماشین ، در جلسات باشم ، و من موانع را دوست دارم ، من عاشق بودن در میان مجاهدان هستم ، توبه من گرد و غبار روی آنها نیست. من می خواهم برگردم و در خاک غرق شوم. "
من به او گفتم: "من می دانم که تو شهادت طلب هستی ، اما بدان که اخلاص و درخواست شهادت تو از خداوند متعال حق است ، اگر خدا تو را بخواهد ، و اگر تو را انتخاب کند ، هر جا که هستی و هر کجا به تو شهادت می دهد."
"و او آنچه را که می خواست ، داشت."
#نقل_قول_عشق
#خاطره
#شهید_سیدعلی_زنجانی
یکی از دوستان دانشمند دینی وی روایت می کند:
یک هفته قبل از شهادتش ، او با من تماس گرفت و گفت: "مولانا ، این برای من دردسر ساز است. این پرونده ای است که عموی Dero از من می خواهد در یک دفتر ، در یک ماشین ، در جلسات باشم ، و من موانع را دوست دارم ، من عاشق بودن در میان مجاهدان هستم ، توبه من گرد و غبار روی آنها نیست. من می خواهم برگردم و در خاک غرق شوم. "
من به او گفتم: "من می دانم که تو شهادت طلب هستی ، اما بدان که اخلاص و درخواست شهادت تو از خداوند متعال حق است ، اگر خدا تو را بخواهد ، و اگر تو را انتخاب کند ، هر جا که هستی و هر کجا به تو شهادت می دهد."
"و او آنچه را که می خواست ، داشت."
#شهید_سیدعلی_زنجانی
یکی از دوستان دانشمند دینی وی روایت می کند:
یک هفته قبل از شهادتش ، او با من تماس گرفت و گفت: "مولانا ، این برای من دردسر ساز است. این پرونده ای است که عموی Dero از من می خواهد در یک دفتر ، در یک ماشین ، در جلسات باشم ، و من موانع را دوست دارم ، من عاشق بودن در میان مجاهدان هستم ، توبه من گرد و غبار روی آنها نیست. من می خواهم برگردم و در خاک غرق شوم. "
من به او گفتم: "من می دانم که تو شهادت طلب هستی ، اما بدان که اخلاص و درخواست شهادت تو از خداوند متعال حق است ، اگر خدا تو را بخواهد ، و اگر تو را انتخاب کند ، هر جا که هستی و هر کجا به تو شهادت می دهد."
"و او آنچه را که می خواست ، داشت."
#نقل_قول_عشق
#خاطره
#شهید_سیدعلی_زنجانی
@shahid_seyed_ali_zanjani🌱