eitaa logo
شهید سید علی زنجانی🌱
1.2هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.8هزار ویدیو
1 فایل
♡ به کانال شهید عشق ❤️ ،سیدعلی زنجانی خوش اومدی...🌱 سید خیلی رفیقاشو دوست داره،شماهم میتونید باهاش رفیق شید...😍🌱 میتونید اینجا ( https://eitaa.com/shahid_seyed_ali_zanjani/6 ) با شهید عشق آشناشید...
مشاهده در ایتا
دانلود
•••أین المنتقــــم؟؟••• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یڪ تـو... براے تمامِ‌‌‌‌ ثانیه‌هایَم‌‌ بَس‌‌‌ استْ یڪ نگاهَت.... ♡↝کفایتِ آرام و قرار اَست ♡↝بِشوتَمامم‌ آقـا...🤲🏻💔 @shahid_seyed_ali_zanjani🌸
اقدام قابل تحسین مردم برای ترویج حجاب 😍😍😍👏🏻👏🏻 @shahid_seyed_ali_zanjani🌼
🔴 وقتی چنین سلبریتی هایی الگوی جامعه شوند، طبیعی‌ست که بی‌غیرتی رواج پیدا کند 🔹️ پدر ترانه علیدوستی حضور داره اما مانی حقیقی دست انداخته گردن ترانه علیدوستی😐 @shahid_seyed_ali_zanjani🌾
💥 اون ناکسی که عکس و فیلم افتضاح زن و دخترش رو تو فضای مجازی منتشر می کنه در حال خوردن ویس*کی ، قهرمان من نیست...! ❌ قهرمان من ، امیرحسین حاجی نصیریه؛ که برای دفاع از ناموس و وطن ، میره روبروی داعش وحشی و تا بن دندون مسلح می ایسته و جانباز میشه ! گاندی میگه: وقتی ارزشها عوض میشه، عوضی ها با ارزش میشن ! @shahid_seyed_ali_zanjani🇮🇷
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 این پست رو خوب انتشارش بدید😎👊🇮🇷 🇮🇷امروز یوم الله هست🇮🇷 👊 🔹امروز سالروز درهم کوبیده شدن بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در آسیا است. @shahid_seyed_ali_zanjani
جاے شھید بیضائی خالے ڪه😔 میگفت: ما قدر آقا را نمیدانـیم در کشور هاۍ عراق و سوریہ بدون وضو به تصویـر آقا دست نمیـزنن...💔 شهدا‌را‌یاد‌کنیم‌باذکرصلوات🖤 @shahid_seyed_ali_zanjani💔
در سخت ترین زمان ها که یادت می کنم آنقدر زیبا آرامم می کنی که انگار هیچ آشوبی در دل نداشته‌ام. محبوبم! سیدعزیزم @shahid_seyed_ali_zanjani♥️🌱
شهید سید علی زنجانی🌱
شهید سید علی زنجانی به روایت همرزمان؛ آفتاب تابستان تن سخت سنگ را هم ذوب می‌کرد. رمضان بود؛ رمضان سال ۱۳۹۵. آن رمضان سوزان درگیری‌های مدام منطقه خلصه. مسلحین برای شکستن محاصره حلب، جهنم‌وار پیشروی می‌کردند؛ اما هوا آن‌قدر گرم بود که هرم آتش تیربار مسلحین به‌قدر آفتاب کسی را آزار نمی‌داد. زیر آن‌همه سوزندگی و تشنگی، رزمنده‌ها یکی‌یکی از حال می‌رفتند یا در چادرها و خاکریزها به دنبال قطره‌ای آب می‌گشتند. آن گرما دریا را هم خشک می‌کرد و زور تکه یخ‌هایی که در خط مقدم دست‌به‌دست می‌شد به گرمازدگی رزمنده‌ها نمی‌رسید. سید علی، مسئول فرهنگی اما طبق معمول ابتکاری به خرج داده بود و یخ در بهشتی با کمی شربت و آن تکه‌های اندک یخ درست کرده بود. خودش هم به همراهی دوستانش از افطار تا سحر در خط مقدم می‌چرخید و این شربت خنک را بین رزمنده‌های تشنه توزیع می‌کرد. در یکی از آن شب‌های تبدار،👇 سید علی با یخ در بهشتش به چادری رفته بود و اهالی چادر را بیدار کرده بود و توی لیوانهایشان یخ در بهشت ریخته بود. گویا یکی از رزمنده‌ها از جا بلند شده بود و با هراس و تعجب به سید نگاه کرده بود و حتی جوابی درست و حسابی به آن سلام بلند بالای سید نداده بود. انگار رشته خوابش از جایی غریب پاره شده باشد و خودش بین خواب و بیداری گم باشد. فردا صبح اما یکی از بچه‌های همان چادر به سراغ سید علی و دوستانش رفته بود و گفته بود: آقا باید یک چیزی را به شما بگویم. دیشب که شما به چادر ما آمدید، دوست من از خواب پرید و حیران بود؛ اما حرفی به شما نزد. بعد از رفتن شما برای ما تعریف کرد که در رویا آقا امام زمان (علیه‌السلام) را صدا می‌زده است. 😭 گویا در آن خواب غریبش، آقا در جواب دوست ما گفته بودند: «چه می‌خواهی؟» و این جوان هم جواب داده که: «آقا تشنه‌ام». این را که اما گفته به گوش خودش شنیده بوده که آقا می‌گوید: «یکی از فرزندانم را می‌فرستم تا سیرابت کند». 😭 همین هم بود که او از دیدن شما این همه حیران بود و حرف نمی‌زد، چون به محض چشم باز کردن شما را دیده بود که با یخ در بهشتتان در آستانه چادر ایستادید و سلام می‌گویید. چه سلامی هم بود، انگار خود بهشت را آورده بودید به آن صحرای سوزان و چادر ما. ✌️ 🇮🇷