eitaa logo
شهیدانه
1.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
5.7هزار ویدیو
14 فایل
🌸🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃🌸 *وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُوا۟ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَموَ ٰ⁠تا بَلۡ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهم یُرزقون به یاد شهدای عزیز هستیم تا شهدا شفیع مان باشند مطالب شهدایی و مذهبی و سیاسی روز خادم‌کانال: @Salam_bar_mahdi_fatemehh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از مجید بربری تا مجید سوزوکی شدن... ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
اگر کسی را دیدید که درک و فهمی فراتر از حد متعارف داشت، حتما از او بپرسید که چه کتاب‌هایی می‌خواند. ‏ #رالف_والدو_امرسون ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
✅معرفی کتاب «موکب آمستردام»،💟 خرده روایت هایی است از زائران دوردست سیدالشهدا🌹🌹 ؛ زائرانی که از اروپا به مقصد زیارت پیاده ی امام حسین رهسپار شده اند. زائرانی که امام حسین را نه در کربلا و نجف و قم و مشهد و...، بلکه در قلب اروپا یافته اند، و دریافته اند که عشق حسین(ع) زمین و زمان و مکان نمی شناسد و چه بخواهی و چه نخواهی عالم گیر خواهد شد. فقط باید خود را به این دریای عظیم سپرد تا به ساحل آرامش رسید. «موکب آمستردام» دومین گام و تلاش پس از کتاب موفق پادشاهان پیاده است که در کمتر از یک سال به چاپ پنجم رسید.📖📖✳ بهزاد دانشگر، در این کتاب در تلاش است با به تصویر کشیدن عشق زائران امام حسین(ع)، روایتی از تلاش آنان برای فدا شدن در مسیر سیدالشهدا را برای مخاطبان تصویر کند. ✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
📖بریده ای از کتاب: وصف نمایشگاهمان دیگر از هلند و شهرهایش گذشته و به دیگر کشورها رسیده ما نه تنها توی دیگر کشورهای اروپایی هم درخواست برگزاری نمایشگاه را داشته ایم بلکه از بقیه کشورها مثل آرژانتین هم درخواست داده اند نمایشگاه را برایشان کپی کنیم و بفرستیم تا آن جا هم برگزار شود… پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم: من وقتی کسی را خوشحال می کنم خودم هم خوشحال می شوم.امسال سه شب نخوابیدم؛چون به کلینیک های مختلف رفتم برای کمک.خیلی بهم خوش گذشت الحمدالله.خیلی چیزهای قشنگی توی این راه دیدم،ولی قشنگ ترینش روابطی است که آدم ها توی این راه باهم دارند.به طور معمول اگر از شما بپرسم که شما می توانید روی پتوهایی که اینجاست بخوابید؟در هلند حتما می گفتی نه؛من باید یک تخت تمیز داشته باشم؛اما اینجا اینطور نیست...... ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
یکی از گروه‌های مرکز اسلامی اروپا انجمن فرهنگی اربعین است که بیشتر کشورها در آن حضور دارند و مرکز آن در هلند است. کار این انجمن در ارتباط مستقیم با پیاده‌روی اربعین است. بهزاد دانشگر در یکی از گفت‌وگوهای مطبوعاتی خود درباره این کتاب گفته است: «دغدغه من به تصویر کشیدن اتفاقات این سفر نبوده است. به نظرم آن چیزی که ما امروزه بیشتر به آن نیاز داریم، نشان دادن نیت و نسبت افراد با زیارت پیاده امام حسین(ع) است، چرا که اصل این ماجرا را کسی نمی‌تواند نفی کند؛ یعنی نمی‌شود این حجم عظیم زائر را نادیده گرفت و سانسور کرد. بنابراین افرادی که شبهه افکنی می‌کنند بیشتر ناظر به نیت این افراد صحبت می‌کنند و می‌گویند که این افراد برای غذای رایگان و... به این سفر می‌روند یا نسبت نادرستی که اخیراً متقابلاً به زائران ایرانی و عراقی می‌دهند و می‌گویند که این زوار برای مسائل مادی و غیراخلاقی به زیارت می‌روند. برای همین سعی کردیم نشان دهنده نیت این افراد باشیم؛ حال آنکه چه اتفاقی در طول مسیر صورت می‌گیرد، در حال حاضر از اهمیت زیادی برخوردار نیست. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
در تاریخ و فرهنگ شیعه،زیارت پیاده یکی از شکل های سفر بوده که نشان دهنده شوق و اشتیاق سالک است.گاه در برخی از روایات تاکید شده که حتی اگر پایی نداشتی،بر روی دو زانو یا با کشیدن سینه هایت روی زمین به سمت امامت حرکت کن. شاید به همین دلایل بوده است که سنت زیارت پیاده در فرهنگ شیعه چندان غریب نیست.این کتاب تلاشی است برای بازنمایی خرده روایت هایی، هرچند کوتاه و ناقص، از عشق و ارادت کسانی که به هر نحوی در این آیین باشکوه حضور دارند؛چه میهمان باشند یا میزبان،چه از راه دور یا نزدیک. «سال قبل و هنگامی که در حال شنیدن روایت های پادشاهان پیاده بودیم به گروهی برخوردیم که از اروپا آمده بودند.گروهی شامل هزار زائر زن و مرد با ملیت های مختلف که با سختی ها و مشکلات اما در عین حال شیرین، خودشان را رسانده بودند به اجتماع زائران اربعین.در فرصت کوتاهی که داشتیم چند روایت کوتاه از بعضی مسافران این گروه شنیدیم و روایت کردیم؛اما به مرور فهمیدیم نسبت این گروه با اربعین فقط در همین چند روز خلاصه نشده و از اساس،مبنای تشکیل این گروه تلاش برای تبلیغ و معرفی زیارت اربعین است و خدمت رسانی به مردم مشتاقی که به خاطر حضور در کشورهای اروپایی،با سختی هایی دو چندان مواجهند برای سفر به کربلا. این شد که نیت کردیم کتاب امسال را فقط اختصاص دهیم به روایت مردان،زنان و مسئولان این گروه و شنیدن روایت فعالیتشان در دل بعضی از شهرهای اسلام ستیز اروپایی؛اما از آنجا که اراده ی الهی بالاتر و برتر از تمامی اراده هاست،امسال سفر این گروه با چالش هایی ده چندان مواجهه شده بود و همین مسئله باعث شد برای گفتگو با اعضای گروه،با سختی های زیادی مواجه شویم و ناچار شدیم به همین روایت های کوتاه بسنده کنیم. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
موکب آمستردام داستان درباره ی شخصی به نام علیرضا رجبی هست که وقتی ایران بوده خیلی مذهبی نبوده تا حدی که فقط در تاسوعا عاشورا به هیئت میرفته است. بعد تصمیم گرفت که به هلند مهاجرت کند و دقیقا در شب های تاسوعا و عاشورا به هلند رسید، او خیلی دلش گرفت که ایران نیست تا بتواند به هیئت برود. آنگاه یک هیئت را در همان شهر به او معرفی کردند و او به آنجا رفت. و از همان شب هست که مسیر زندگیش عوض میشود. و از آن به بعد، هرسال دو سه هزار نفر را از اروپا جمع میکند و با خود به پیاده روی اربعین می آورد. ✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
 بعد از واقعه عاشورا دشمن تمام کسانی را که زنده مانده بودند، اسیر کرد. میان این اسرا، دختر کوچکی هم دیده می ‏شد. این دختر کوچک «رقیه» بود. رقیه دختر امام حسین (ع) که حالا بعد از شهادت پدرش به همراه عمه ‏اش زینب و اسرای دیگر به طرف شام می ‏رفت... از داخل خرابه های شام، صدای یک کودک به گوش می ‏رسید. تمام کسانی که در میان اسرا بودند، می ‏دانستند که این صدای رقیه دختر کوچک امام حسین است. رقیه از خواب بیدار شده بود و سراغ پدرش را می ‏گرفت. گویا خواب پدرش را دیده بود. در این حال یزید، دستور داد سر امام حسین علیه‏ السلام را به رقیه نشان بدهند. وقتی حضرت رقیه(س)  سر بریده پدرش امام حسین علیه‏ السلام را دید، با فریاد و ناله خودش را روی سر بریده پدرش انداخت و همان جا، از دنیا رفت. و این گونه ی دردانه ی امام حسین دیده ی از جهان فرو بست. کتاب«بزرگ‌ترین دختر عالم» داستان حضرت رقیه(س) را با روایتی ادبی بیان می کند.در این کتاب، نویسنده نگاهی نو به قصه‌ قهرمانی‌های دختر کوچک امام‌حسین(ع) دارد،‌ او در کتاب «بزرگ‌ترین دختر عالم» از حضرت رقیه(س) می گوید و روایتی داستان‌گونه از ماجرای دختر کوچک امام حسین(ع) در روز عاشورا ارائه می دهد. این داستان مصیبتی را روایت می‌کند که هر غمی در مقابل آن کوچک جلوه می‌کند. گفتنی است که از این کتاب که برای نوجوانان نگارش شده است ترجمه ای نیز به زبان اسپانیایی انجام شده و در اختیار علاقه ندن قرار گرفته  است. کتاب حاضر را کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان منتشر کرده و ترجمه ی اسپانیایی این اثر نیز از سوی موسسه ی فرهنگی اندیشه ی شرق با همکاری کانون پرورش فکری صورت گرفته است. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
کتاب "بزرگترین دختر عالم" نوشته سید مهدی شجاعی از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان منتشر شد. این کتاب که برای گروه سنی "ج" و "د" نوشته شده است داستان زندگی حضرت رقیه دختر امام حسین(ع) را به زبانی ساده برای کودکان شرح می‌دهد. .در این کتاب، نویسنده نگاهی نو به قصه‌ قهرمانی‌های دختر کوچک امام‌حسین(ع) دارد،‌ او در کتاب «بزرگ‌ترین دختر عالم» از حضرت رقیه(س) می‌گویدو کتاب را با دست‌های «رضوانه» دختر از دست رفته‌اش به محضر رقیه‌ حسین تقدیم می‌کند. این کتاب 32 صفحه‌ای، روایتی داستان‌گونه از ماجرای دختر کوچک امام حسین(ع) در روز عاشوراست و «شجاعی» در این داستان، با نثر ادبی مصیبتی را روایت می‌کند که پیش آن هر غمی کوچک جلوه می‌کند.«ماهنی تذهیبی» تصویرسازی کتاب را بر عهده داشته.  ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
در "بزرگترین دختر عالم" می‌خوانیم: در سه سالگی با پدرش، برادرش، عمه‌اش، عموهایش، پسرعمو و دخترهایش وارد سرزمینی به نام کربلا شده است. در کربلا دشمنان پدر، دشمنان خدا و دشمنان انسانیت با پدرش به جنگ برخاسته‌اند؛ جنگی ناجوانمردانه و نابرابر. دشمن در این جنگ، پدرش را کشته است. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
ترجمه اسپانیایی این کتاب. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
السلام علیک یا رقیه خاتون (ع) ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
👆👆👆 این هفته یکی از آقایان گفته بود:  ” خانم ما انگار کتاب را می خورد به جای آنکه بخواند. خدا خیرت دهد کتاب باریک نده.یک کتاب قطوری بده که تا ۱ هفته نگوید کتاب می خواهم.” فروشنده خنده اش گرفته بود😂 و به ایشان کتاب دختران شهید می شوند را داده بود. این یکی هنوز نرفته بود که بعدی گفت: 📚“بی زحمت یه کتاب باریک و یک کتاب قطور هم به من بدید خانم ماهم از آن کتاب خوان های قهار شده!” فروشنده در جواب ایشان با خنده گفته بود: ” نمردیم و چشم و هم چشمی خانمها در مبحث کتابخوانی را هم دیدیم.”😉😄 ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
بریده کتاب گلستان یازدهم: عقربه های ساعت با من سر لج داشتند، از همیشه تندتر می چرخیدند.ساعت شد دو و ربع بعد از نیمه شب. آرام شانه هایش را تکان دادم. علی، علی جان بیدار شو. فوری بیدار شد، هراسان پرسید:«ساعت چنده؟» آهسته گفتم: «نگران نباش دو و ربع.» رفت و وضو گرفت. لباس پوشید ساکش را دادم دستش. : برات دو تا انار گذاشتم به یاد هر دو مون. هر دانه اناری که خوردی یاد من بیفت. تو رو خدا این بار زود بیا! نگاهم کرد و گفت: «می آم خیلی زود، اما به مامان نگو .» پرسیدم:« مثلا کی ؟» - زود چند روزه. بین خودمان باشد....... علی آقا بند پوتین هایش را بست. بغض راه گلویم را بسته بود. دلم می خواست داد بزنم و بگوئیم: «علی نرو!علی آقا به خاطر من و بچه ها نرو! ......»دلم میخواست هوار بزنم و بگوئیم : «آی همسایه ها، بیدار شید. ندارید شوهرم، تمام دلخوشی ام، بره! تو رو خدا یکی جلوش رو بگیره!» اما به جای این همه با بغض ته گلو مثل همیشه موقع خداحافظی گفتم: « علی جان شفاعت یادت نره، به خاطر ......» زیر لب گفتم:« زود برگرد.» ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
کتاب «گلستان یازدهم» نوشته بهناز ضرابی‌زاده که دربردارنده خاطرات زهرا پناهی‌روا، همسر شهید هست. دفتر دیگری است از خاطرات شهدای هشت دفاع مقدس، تا وجوه دیگری از شخصیت یکی از غیورمردان جنگ تحمیلی نمایان شود. این بار بهناز ضرابی‌زاده، نویسنده کارکشته ادبیات دفاع مقدس که کتاب پیشینش «دختر شینا» با استقبال زیاد مخاطبان روبه‌رو شده بود، خاطرات شهید علی چیت‌سازیان، فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر 32 انصارالحسین(ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس را از زبان همسرش زهرا پناهی‌روا روایت کرده است. این کتاب از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
«گلستان یازدهم» دربردارنده خاطرات مشترک خانم پناهی روا و شهید چیت سازیان از زمان آشنایی، عقد، ازدواج و شهادتشان است و البته مروری هم به سال های بعد از شهادت شهید دارد و زندگی همسر ایشان را روایت می کند. زندگی شهید چیت سازیان با همسرش یکی از موضوعات جذاب از دفاع مقدس است، زیرا این کتاب دربردارنده خاطرات دوران هشت ماه زندگی مشترک زهرا پناهی روا با سردار شهید چیت سازیان است که به زندگی همسر شهید بعد از شهادت همسر نیز پرداخته شده است و جلوه دیگر این کتاب تولد فرزند شهید در 37 روز پس از شهادت وی است که نامش را علی گذاشتند. در حقیقت اسم این کتاب به نوعی شخصیت سردار شهید چیت سازیان را معرفی می کند و با محتوای کتاب در ارتباط است و هم از کلیشه به دور است؛ چیزی که در این کتاب زیبا و جذاب است زندگی این دو فرد بود که یک دوران کوتاهی باهم بودند. خانم پناهی روا به دزفول می رود و آنجا در کنار همسرشان زندگی می کند و به نظر من این زندگی یک گلستان بوده؛ و این دو در دزفول در کوچه ای زندگی می کردند که اسم آن کوچه گلستان یازدهم بوده و در نهایت اسم این کتاب گلستان یازدهم انتخاب شده است. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
چیت سازیان بیستم آذر ماه سال ۱۳۴۱ در خانواده ای مذهبی در همدان دیده به جهان گشود. جرات, تیزهوشی و توانائی جسمی از خصوصیات بارز دوران کودکی او بود. علاقه زیادی به ورزش های رزمی داشت. پر تلاش و باروحیه بود. دوران ابتدائی و راهنمایی را در شرایط فقر خانواده گذراند و خود نیز برای امرار معاش خانواده اش کار می کرد. ورودش به هنرستان فنی و حرفه ای همزمان با پیروزی انقلاب بود. او وارد بسیج شد و در پادگان آموزشی قدس همدان آموزش های نظامی را گذراند. هوش و ذکاوت او در کسب فنون نظامی به قدری بود که در مدت کوتاهی به عنوان فرمانده نیروهای آموزشی انتخاب شد. بعد از آن فرمانده مرکز آموزش نظامی شد. با شروع جنگ با قبول فرماندهی گردان انصار الحسین (ع) و به عهده گرفتن مسئولیت آموزش جنگ های کوهستانی در این گردان به منطقه عملیاتی رفت. در عملیات مسلم بن عقیل با اینکه بیش از ۱۷ سال سن نداشت ۱۴۰ نفر از نیروهای بعثی را که به اسارت رزمندگان اسلام در آمده بودند از داخل خاک عراق به پشت جبهه انتقال داد و شهامت و شجاعت خود را به اثبات رساند. علی چیت سازان با تشکیل لشکر انصار الحسین (ع) به عنوان فرمانده اطلاعات و عملیات این یگان برگزیده شد و در بیشتر عملیات ها شرکت کرد.او 6 بار از نواحی مختلف مجروح شد اما هر بار با جدیتی بیشتر و عزمی راسخ تر به جبهه بر می گشت. علی چیت سازیان همانند فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, با وجود اینکه مسئولیت سنگین فرماندهی اطلاعات و عملیات لشکر انصارالحسین(ع) را به عهده داشت، هیچ گاه از نیروهای مخلص بسیجی دور نمی شد, در مواقع عملیات با اینکه ماموریت خود را که شناسایی مواضع دشمن بود ,از قبل انجام داده بود، اما به برداشتن اسلحه و حضور در عملیات به یاری رزمندگان گردان های عملیاتی می شتافت. علی چیت سازیان در عملیات کربلای ۴ و ۵ نیز به عنوان فرمانده محور عملیاتی لشکر انصارالحسین (ع) به مبارزه با دشمنان خدا پرداخت. تیز هوشی و قدرت تصمیم گیری فوق‌العاده او در عملیات باعث شده بود که فرماندهی لشکرانصارالحسین (ع) بگوید : با وجود علی بسیاری از مشکلات عملیاتی ما حل می شود. سرانجام این سردار ملی و سرباز فداکار اسلام در روز چهارم آذر ۱۳۶۶ در حین انجام ماموریت گشت شناسایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. قبل از او برادرش شهید.شده بود. از سخنان معروف این شهید این است که : کسی می تواند از سیم خاردار های دشمن عبور کند که در سیم خاردار های نفس خود گیر نکرده باشد. کسی می تواند از سیم خاردارهای دشمن عبور کند که از سیم خاردارهای نفس خویش عبور کرده باشد. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98