eitaa logo
شهیدانه
1.5هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
4.7هزار ویدیو
11 فایل
🌸🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃🌸 *وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُوا۟ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَموَ ٰ⁠تا بَلۡ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهم یُرزقون به یاد شهدای عزیز هستیم تا شهدا شفیع مان باشند مطالب شهدایی و مذهبی و سیاسی روز خادم‌کانال: @Salam_bar_mahdi_fatemehh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️جاسوسی اجنه برای اسرائیل ⛔️ 🔺آیا اسرائیل با جن مکان فرماندهان حزب‌الله را پیدا کرده⁉️ (توضیح: مرتضی کهرمی ) ▬▬▬▬▬ 🔻کانال کهرمی‎@PasokhGooha_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاخام یهودی خطاب به دیگر اشغالگران: زمان نفرین ما فرا رسیده، از خارج شوید! 🔻 یک خاخام جهود در کنیسه‌ای در اراضی اشغالی با فریاد بر سر سایر خاخام‌های دیگر تاکید کرد که قبل از اینکه همه نابود شوید، از فلسطین خارج شوید، چرا که زمان نفرین ما (نفرین هشتاد سالگی) فرا رسیده است. ✍ دوستان عزیز، یهودیان در طول تاریخ، دو بار حکومت تشکیل داده‌اند که در هر دو مرتبه، قبل از و در دهه‌ی هشتم تشکیل حکومت خود؛ از بین رفته و هزیمت شده‌اند. ⚠️ یهودیان خودشان معتقدند که در (تشکیل اسرائیل) نیز، در فلسطین و برای بار سوم حکومت تشکیل می‌دهند، اما این بار به دست پارس‌ها (ایرانی‌ها) از بین خواهند رفت. 🚨 از آغاز تاسیس شوم خود در سال ۱۹۴۸، اکنون در هفتاد و ششمین سالگرد خود، با بحران‌های متعددی روبروست که عن‌قریب آنها را با شکست قطعی مواجه خواهد کرد. ‼️ این چه زندگی سگی‌ست که اینها دارند؟! از همه طرف موشک و پهپاد می‌خورند! ناامنی را با تمام وجود حس میکنند؟ چمدان به دست، منتظر صدای ترقه هستند تا فرار کنند! اینگونه عصبی و پرخاشگرانه، همدیگر را لعن و نفرین میکنند! 🐀 🔥 @shahid_seyed_mahdy
26.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جمع آوری کمک مردمی برای اسرائیل تو ایران 😳 نتانیاهو مظلومه 😈 گناه داره😑 امروز تو یه چالش تصمیم گرفتیم برای مردم و دولت مظلوم‼️و جنگ زده اسرائیل کمک مردمی جمع کنیم، که با انبوه استقبال مردم رو به رو شدیم😁✌️ اگه تو هم کار خیری پس این رو از دست نده😋 🔻‌شیرین کام باشید 😌✌️ ؛ 🟠@shahid_seyed_mahdy
شهیدانه
هرچه به معصومه خانم گفت خطرناک است و باید برگردد بی‌اثر بود، معصومه خانم خنده‌ای تحویلش داد و جواب داد: «حالا ولش کن، پهپاد رد شد و رفت، بگو این آب را چطور تعمیر کنم؟!» مادری به سبک مادران مقاومت مادرها همه جای دنیا مراقب، محافظ و همیشه نگران فرزندانشان هستند. مخصوصاً اینکه پای جنگ و آوارگی هم در میان باشد. اما مادران مقاومت فرق می‌کنند هرچقدر هم که عاشق باشند باز فرزندانشان را به دل حادثه‌ها می‌سپارند تا از وطن و خانه‌شان دفاع کنند. مادرهای مقاومت شجاع‌اند و شجاعت را هم نسل به نسل از خودشان به جا می‌گذارند، معصومه خانم هم همین‌طور بود. صدای پرصلابت مهتدی از آن‌سوی تلفن دوباره با توصیفی از مادر شگفت‌زده‌ام می‌کند: «برادر بزرگ‌ترم مهدی از ابتدای جنگ به تشویق مادرم همراه گروه‌های جهادی در مناطق جنگ‌زده حاضر شد و به آواره‌ها کمک کرد. این اواخر پدر خیلی دوست داشت برادرم به جونیه بیاید و او را ببیند اما مادر موافق نبود می‌گفت بگذارد در کنار مردمی باشد که به کمک او احتیاج دارند.» روایت آخرین دیدار و تلاش سابقه‌دار اسرائیل برای ترور آقای عواضه مهتدی مطمئن بود که یک روز می‌آید که پدر از خانه بیرون می‌رود و دیگر برنمی‌گردد. هر بار که به پدرش و رفتار‌هایش نگاه می‌کرد مطمئن‌تر می‌شد این مرد برای زمین نیست و بوی آسمان می‌دهد، چهره همیشه خندان و مهربان پدر، آرامش کلامش و نماز شب‌های همیشگی‌اش مهتدی را مطمئن‌تر می‌کرد. اما فکرش نمی‌کرد مادر و پدر دست در دست هم شهید شوند. مهتدی آخرین دیدار را به‌خوبی یادش مانده است. صبح که برای نماز بیدار شد، برخلاف همیشه جانماز مادر وسط خانه پهن نبود. فکر کرد شاید مادرش هنوز بیدار نشده اما در رختخواب هم نبود. نگران شد. خوب که خانه را گشت متوجه شد مادر جانمازش را در بالکن پهن کرده و زیر آسمان نماز صبحش را می‌خواند. مهتدی ایستاد و چند لحظه‌ای مادر را تماشا کرد و تصویر آخرین نماز مادر هیچ‌وقت از ذهنش پاک نخواهد شد. از لحظه شنیدن خبر که می‌پرسم تردید ندارم، آرامش صدای مهتدی جرئت این را به من می‌دهد که از یک نوجوان ۱۴ساله از لحظهٔ دردناکی بپرسم که خبر شهادت مادر و پدرش را شنیده است. با زبان فارسی دست‌وپا شکسته‌ای که یادگار مادر است می‌گوید:«ما خبر شهادت را خیلی دیر متوجه شدیم، پدر آن روز با ماشین مادربزرگم به محل کار رفت، چون متوجه شده بود که ماشین خودش تحت تعقیب است. حتی صهیونیست‌ها نفوذ کرده بودند به تلفن مادر و پدرم و جاسوسی خانواده را می‌کردند. پدر و مادرم با ماشین مادربزرگ رفتند اما بااین‌حال ماشین را شناسایی و آنها را ترور کردند، پدربزرگم اولین نفر متوجه شد و بعد به ما اطلاع دادند.» ساعتی قبل از تشییع مهتدی یادش نمی‌آید پدرش یا مادرش سر او یا خواهر و برادرانش داد کشیده باشند، ‌ همیشه بهترین رفیقشان پدر و مادر بودند حتی وقتی اشتباهی هم می‌کردند پدر کنارشان می‌نشست و در کمال آرامش آگاهشان می‌کرد. از وقتی آمده بودند به جونیه مادر مدام سفارش می‌کرد سوره طه را بخوانند می‌گفت برای تسلی و آرامش قلبشان خوب است. اصلاً میان مهتدی و مادر برای حفظ سوره طه مسابقه بود، مسابقه‌ای که به سرانجام نرسید. مسابقه مهتدی با مادر آخرین کلماتی است که بین‌مان ردوبدل می‌شود، میان حرف‌هایش متوجه می‌شوم کمتر از دو ساعت دیگر مراسم تشییع و خاکسپاری پدرش دکتر رضا عواضه است و باید برود. کلمات را ردیف می‌کنم برای ابراز شرمندگی اما با کمال تواضع رفتار می‌کند، آخرین سؤالم از او تاریخ تشییع مادرش است، می‌گوید: «مادر را به‌ زودی به ایران می‌آوریم و آنجا به خاک سپرده می‌شوند.» نیاز نیست مهتدی بیش از این برایم از پدر و مادرش بگوید. همین‌ که ساعتی قبل از تشییع پدرش و در سوگ مادرش آن‌قدر مقاوم و صبور است، همین که بزرگ‌ترین دارایی‌هایشان را در راه مقاومت فدا کرده‌اند و خم به ابرو نمی‌آورند، کافی است تا خانم کرباسی و همسرش را بشناسم. کافی است تا بدانم همان‌هایی هستند که سوره حجرات درباره‌شان فرموده است:«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ مؤمنان، تنها كسانى هستند كه به خدا ورسولش ايمان آورده و دچار ترديد نشدند و با اموال و جان‌های خود در راه خدا جهاد كردند. اينانند كه (در ادّعاى ايمان) راست‌گویان‌اند.»