☔«سر تکان دادم و دست انداختم دور گردنش. چهقدر خوشحال بودم که برگشته بود و دیگر اَخمو نبود. پرسیدم: «چی را میخواستی به من بگویی؟»
☔با خوشحالی گفت: « پس نامهام را پیدا کردی! » با چشمهایم آره گفتم و دوباره پرسیدم: « چی را میخواستی بگویی؟ » کلاهش را کمی جابهجا کرد و گفت: «خیلی فکر خوبی کردی که خودت را پوشاندی. » گفتم: « فکر خدا است؛ نه فکر من، ولی...» چندبار تکرار کرد: « فکر خدا... فکر خدا... اوووه! » و یکدفعه از جا پرید، انگار چیزی فهمیده باشد.
☔اگر حرفم را قطع نمیکرد، به او میگفتم که موهای من آبی نیست؛ که اینها را فقط بهخاطر خدا میپوشانم، چون خیلی دوسش دارم و میخواهم به حرفش گوش کنم؛ ولی همان موقع سوار پرنده شد و رفت. لینالونا را میگویم.»
#لینالونا
#روز_جهان_کتاب_کودک #حجاب
#بریده_کتاب ✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98