eitaa logo
شهیدانه
2.2هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
11.3هزار ویدیو
18 فایل
🌸🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃🌸 *وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُوا۟ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَموَ ٰ⁠تا بَلۡ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهم یُرزقون به یاد شهدای عزیز هستیم تا شهدا شفیع مان باشند مطالب شهدایی و مذهبی و سیاسی روز خادم‌کانال: @Salam_bar_mahdi_fatemehh
مشاهده در ایتا
دانلود
از وقتی که ماجرای هفده شهریور تهران پیش آمده بود. تا محمدعلی و پسرها کمی دیرتر می آمدند. دل فاطمه هزار جا می رفت. مخصوصا که حسن و حسین همین که غروب می شد راه افتادند توی خیابان ها به اعلامیه انداختن داخل خانه ها و ماشین ها. فاطمه نگاهی به مهری کرد که آرام یک گوشه نشسته بود به بافتن. توی دلش گفت: دختر چه خوبه! مشینه ور دل آدم، خیالش راحته که هست. فاطمه اگر می توانست صدای فکر مهری را بشنود. حتما این حرف را نمیزد. مهری درست همان موقع که سرش را انداخته بود پایین و سرش را به بافتنی گرم کرده بود، داشت به دیروز فکر می کرد.. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
داستان شهیده ۱۳ ساله مشهدی که به قلم "آزاده فرزام نیا" نگاشته و منتشر شده است. نگارنده در این کتاب به شرح زوایای زندگی یک دختر نوجوان شهیده از زبان دوستان و خانواده اش پرداخته و بدین طریق گرچه تصویری از جریان زندگی انسان‌های معمولی ارائه می‌کند اما با زبانی ساده در واقع نوعی جامعه شناسی فرهنگی را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد. در قالب این داستان "مهری زارع عباس آبادی" قهرمانی است از جنس شهید و شهادت که در سیزدهمین بهار زندگی اش جرعه شهادت را نوشید تا نشان دهد دختران و زنان نیز همگام با مردان و پسران در دفاع از همنوع، شهر و وطنشان سر از پا نمی‌شناسند. شهید ۱۳ ساله، در نهمین روز از نخستین ماه زمستان یعنی دی ماه ۱۳۵۷ در حادثه یورش تانک‌ها به جمعیت بانوان در چهارراه لشکر مشهد، هنگامی که تلاش می‌کرد الهه زینال پوردختر نوجوان دیگری از زیر تانک نجات دهد، به شدت از ناحیه سر مجروح و پس از سه ماه دست و پنجه نرم کردن با جراحت سنگینش و بیم و امید اعضای خانواده در بیمارستان شهید می‌شود.، الهه که مهری برای نجات وی زخم دیده بود، همان روز واقعه به شهادت رسید. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98