eitaa logo
شهیدانه
1.5هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
4.7هزار ویدیو
11 فایل
🌸🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃🌸 *وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُوا۟ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَموَ ٰ⁠تا بَلۡ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهم یُرزقون به یاد شهدای عزیز هستیم تا شهدا شفیع مان باشند مطالب شهدایی و مذهبی و سیاسی روز خادم‌کانال: @Salam_bar_mahdi_fatemehh
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید مجید قربان خانی در پیاده روی اربعین: مجید حواسش به همه ی بچه ها بود . اگر در راه بین بچه ها اختلاف نظر ی پیش می آمد، مجید موضوع را با خوش اخلاقی حل می کرد.و می گفت: « بچه ها حواستون باشه که ما داریم به پابوس چه کسی میرویم بعضی از رفتار هامون را باید در این مسیر کنار بگذاریم.» مجید برای همه غذا و آب می رساند، می خواست کسی در این مسیر اذیت نشود. یکی از بچه ها مدام ابراز خستگی می کرد و می گفت: من ساکم سنگینه و نمیتونم بیام، حداقل کمی از راه را با ماشین بریم.» مجید در مسیر رفت و برگشت، علاوه بر ساک خودش، ساک او را هم حمل میکرد و می گفت: حیفه این روزها دیگه تکرار نمی شه. من تا هر جا که بخواهی کوله ات را میارم، هر جا بخوای استراحت می کنیم فقط تو بیا.» وقتی برای زیارت وارد حرم شدیم چشم ها مجید قرمز بود، گفت فقط از خدا خواستم که من رو آدم کنه، همین...... مجید وقتی،از کربلا برگشت، تغییر کرده بود.با سفر اربعین و روضه های حضرت زینب(س) حسابی منقلب شده بود. همین اتفاق ها باعث شد که در سال 94 به سوریه برود و شهید مدافع حرم بشود. بریده ای از کتاب عمود 1400 ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98