شهید مصطفی_چمران ، از جمله افرادی در زمانه ماست که به دلیل نوع حضورش در سالهای دفاع مقدس و نیز اطلاعاتی مختصر از حضورش در لبنان ناشناخته شده است؛ اما سید_مهدی_شجاعی در تازهترین اثر خود به سراغ نیمه_پنهان زندگی چمران رفته است. «مرد رؤیاها» داستانی است از زندگی شهید چمران در آمریکا و لبنان و مصر که تا پیش از این کمتر درباره آن صحبتی به میان آمده است.
مرد_رویاها با روایت پرکشش و کمتر شنیده شده از آشنایی شهید چمران با همسرش در آمریکا آغاز میشود و روایت جذاب و در عین حال عفیف از ابراز علاقه همسر چمران به وی را به تصویر میکشد. داستان اما در ادامه به ماجرای اعتراض شهید چمران و برخی از همفکرانش در آمریکا به جنایات ساواک و زندانهای رژیم پهلوی در سازمان_ملل باز میگردد. تحصن چمران در معبد ......
بخش دوم داستان نیز به ماجرای حضور چمران در مصر و نیز آشنایی با امام موسی صدر و مهیا شدن حضور چمران در لبنان اختصاص دارد.
♨️ چمرانی که در این کتاب میبینید، با همه چمران های دیگر فرق میکند.
#مرد_رؤیاها
#شهید_مصطفی_چمران
#معرفی_کتاب
کانال شهیده زینب کمایی
@maghar98
دو ماه از ازدواج غاده و مصطفی میگذشت که دوستِ غاده مسئله را پیش کشید: « غاده! در ازدواجِ تو یک چیز بالاخره برای من روشن نشد. تو از خواستگارهایت خیلی ایراد میگرفتی، این بلند است، این کوتاه است... مثل اینکه میخواستی یک نفر باشد که سر و شکلش نقص نداشته باشد. حالا من متعجبم چطور دکتر را که سرش مو ندارد قبول کردی؟ غاده با تعجّب دوستش را نگاه کرد، حتی دل خور شد و بحث کرد که مصطفی کچل نیست، تو اشتباه میکنی. دوستش فکر میکرد غاده دیوانه شده که تا حالا این را نفهمیده. آن روز همین که رسید خانه در را باز کرد و چشمش افتاد به مصطفی؛ شروع کرد به خندیدن. مصطفی پرسید: چرا میخندی؟ و غاده چشمهایش از خنده به اشک نشسته بود، گفت: «مصطفی، تو کچلی؟ من نمیدانستم!» و آن وقت مصطفی هم شروع کردن به خندیدن و حتی قضیه را برای امام موسی هم تعریف کرد. از آن به بعد آقای صدر همیشه به مصطفی میگفت: شما چه کار کردید که غاده شما را ندید؟....
#مرد_رؤیاها
#شهید_مصطفی_چمران
#بریده_کتاب
پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98