🌴می خواهیم ناهار بخوریم که دو نفر از برادران تصویر بردار و گزارشگر به تعمیر گاه می آیند و از چگونگی کار ما میپرسند. بچهها من را به آن دو معرفی می کنند. سراغم که می آیند درباره کاری که میکنیم ، مصاحبه میکنم. از من می پرسند: به شما لقب عباس فابریک دست طلا داده اند. چرا ؟ مگر چه کار میکنید ؟
🌴دوستان لطف دارند. نمیدانم چرا ، من به همراه گروهم ماشین های ترکش خورده
و پر از سوراخی را که می آورند، سوراخ هایش را جوش می دهیم، بتونه میکنیم ، رنگهای استتاری می زنیم و می فرستیم برای جلو و استفاده مجدد. این است کار ما از صبح تا شب.
🌴گزارشگر با تعجب میگوید اینطور که شما تعریف کردید ، کار چندان مهمی نیست؛ در حالی که به نظر ما، دارید کار مشقت باری را انجام میدهید!
🌴لبخند می زنم:
بله به حرف ساده است. بیایید از تعمیرگاه بیرون تا کارهایی که در طول ده روز قبل انجام داده ایم و آماده حرکت برای جبهه است را نشان تان دهم.
🌴چهل تا ماشینی را که درست کرده ایم و پشت سر گذاشته ایم تا راننده ها بیایند و آنها را ببرند نشانش میدهم:
این کار شبانه روزی ما در عرض ده روز هست.
🌴میپرسند: اگر قرار بود این چهل تا ماشین را در تهران انجام دهید چقدر وقت تان را میگرفت؟
پاسخ میدهم:
شش ماه؛ اینجا با تهران فرق میکند باید شلاقی کار کرد.
#عباس_دست_طلا
#خاطرات_جبهه
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
🌴آ سیّد هم به اتاق ما می آید و با هم شام می خوریم. می گوید: حاجی! هیچ وقت فکر نمی کردم روزی چهارده پانزده ساعت، بدون استراحت کار کنی! خسته نمیشنوی؟
🌴جَلدی میگویم: کار به من نیرو می دهد. این چکش و آچار که می افتد توی دستم، انرژی ام را صد برابر می کند.
از بچگی همین طور عادت به کار پر زحمت داشته ام.
🌴طوری نیست، با کار شادم، گرمم، پیروزم، مثل همین رزمنده ها.
#عباس_دست_طلا
#خاطرات_جبهه
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
🌴کتاب عباس دست طلا زندگی عباس علی باقری هست که حکایت از مردانگی ها و شب بیداری ها و کار شبانه روزی اوست.
🌴از ویژگیهای خوب این کتاب، نگاه واقع بینانه حاج عباس پر تلاش و خستگی ناپذیر به جبهه و جنگ بود. بعضی جاها از حالات درونی ایشون گفته شده که جالب و خواندنی بود.
و همچنین این کتاب متنی بسیار جذاب و بدون اضافه گویی دارد.
🌴باقری تیمی فنی و حرفه ای را برای تعمیر خودروها به جبهه میبرد، یافتن این نیروهای ماهر و مجاب کردن آنها بخش مهمی از کتاب هست که به نوعی انگیزه مردم برای حضور در جبهه ها و چرایی شرکت نکردن برخی افراد در دفاع مقدس را بیان میکند
🌴کسی که این کتاب را بخواند به سختی میتواند کارهای او و گروهش را باور کند. که آیا کاملاً یک انسان میتواند تا این حجم کار را انجام دهد.
🌴کتاب نگاهی به عملکرد بسیجیان فنی و تعمیر کار واحد پشتیبانی و تدارکات سپاه در دوران هشت سال دفاع مقدس دارد.
🌴رهبر انقلاب در مورد این کتاب فرمودند: «کتاب این آقای حاج عباس دست طلا را که مفصل و با جزئیات [گفته] خواندم. خیلی خوب بود انصافاً؛ مخصوصاً کتاب ایشان؛ هم مطلب در آن زیاد بود، هم آثار صفا و صداقت در آن کاملاً محسوس بود و انسان میدید. خداوند انشاءالله فرزند شهید ایشان را با پیغمبر محشور کند و خودشان را هم محفوظ بدارد.»
ما نیز به شما خواندن این کتاب پربار را پیشنهاد می کنیم.
#عباس_دست_طلا
#خاطرات_جبهه
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
🐬پیرمرد آهی کشید و گفت: ممکن شده پسرم. مدتی است که قهرمانان قصه های مغرب زمین از آسمان حمله کرده اند!
سندباد از روی ناباوری نگاهی به رستم و علاءالدین انداخت و گفت: چه می شنوم؟! مگر ما تن تن و یارانش را شکست ندادیم؟!
🐬علاءالدین پرسید: چطور از آسمان حمله کرده اند؟
پیرمرد آهی کشید و گفت: میگویند با ماهواره. صنعت این قرن است. آنها این بار از بالا به سرزمین قصه های مشرق زمین حمله کرده اند. می گویند قصد کرده اند با این دستگاه همه چیز ما را عوض کنند. می خواهند رنگ و رو، زندگی، حرف زدن، راه رفتن، خورد و خوراک، پوشاک و همه چیز ما را به جانبی که خودشان صلاح میدانند، ببرند.
سندباد گفت: فهمیدم! پس دوباره حمله کرده اند.
🐬_بله سندباد. آنها در جام جهان بین به کوچک و بزرگ نشان میدهند که فقط خودشان قهرمان هستند.
رستم پرسید: پدر؛ آیا در جام جهان بین، اثری و نام و نشانی از ما هم هست؟
پیرمرد گفت: نه پهلوان. در حقیقت کار آنها این است که نام و نشان و اسم و رسم شما را از سرزمین قصه ها پاک کنند....
#تَن_تَن_و_سندباد
#رمان_نوجوان
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
🐬تن تن و همراهانش در ساحل ایستاده بودند که جوانی از کشتی بادبانی پایین آمد و سوار قایقی شد و به ساحل آمد. پیرمرد ماهیگیر، با دیدن جوان تازه وارد خوشحال شد و جان تازه ای گرفت. او به طرف جوان دوید و فریاد زد: « سندباد، خوش آمدی! »
🐬تن تن تا این اسم را شنید رو به پروفسور کرد و پرسید: « تو تا به حال این اسم را شنیده ای پروفسور؟ »
پروفسور عینکش را جابه جا کرد و گفت: « در تمام مشرق زمین سندباد را می شناسند. من سرگذشت او راخوانده ام، جوان ماجرا جویی است. »
🐬کاپیتان هادوک که از این حرف ناراحت شده بود، گفت: خیلی از او تعریف نکن پروفسور. سند باد هر چه که باشد، نمیتواند در برابر ما ایستادگی کند. »
پروفسور با صدای جیغ مانندش گفت: « البته، البته! »....
#تَن_تَن_و_سندباد
#رمان_نوجوان
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
صلوات فاطمی امروزمان را به نیابت از
☀️ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف☀️
هدیه می کنیم محضر نورانی
🏴 حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها🏴
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي الصِّدِّيقَةِ
فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ
حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ
وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ
الَّتِي اِنْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَي نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
اَللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا
وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا
وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلاَدِهَا
اَللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدَي
وَ حَلِيلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ
وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإَِ الأَْعْلَي
فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ عَلَي أُمِّهَا
صَلاَةً تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَ اَبيها مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ
وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِهَا
وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلاَمِ
#فاطمیه
#حضرت_زهرا (س)
✅ پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
🍀کتاب که توسط جعفر سبحانی نوشته شده است، از اعتراف های تاریخ نگاران و حدیث پردازان اهل سنت گردآوری شده است که همگی از یک واقعیت تلخ تاریخی پرده برداشته اند. آنان بر این باورند که پس از رحلت رسول خدا (ص)، بر اهل بیت او، به ویژه حضرت فاطمه (س) جنایتی بزرگ کرده اند، بنابراین نتوانسته اند این حقیقت دردناک را انکار کنند.
🍀استاد علامه سبحانی، این مجموعه را در پاسخ به کسانی که درباره این حادثه تعصب دارند و یا خود را به جهالت می زنند، گرد آوری کرده اند.
🍀این کتاب پس از مقدمه، حوادث دردناک پس از رحلت پیامبر، ماجرای سقیفه و جایگاه والای خانه حضرت زهرا (س) را در قرآن و سنت بیان می کند.
🍀در فصل اول: تاریخ نگاران، از هجوم دستگاه خلافت به خانه فاطمه (س) و تهدید های آنان سخن میگویند.
🍀در فصل دوم: اعتراف و اظهار پشیمانی ابوبکر نسبت به حمله به خانه فاطمه و گشودن در آن خانه بیان شده است. در ادامه درباره اسناد معتبر تاریخی و مدارک خطبه فاطمه الزهرا سخن گفته است.
#یاس_در_آتش
#فاطمیه
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
🍀هنگامی که علی ، فاطمه را تجهییز و تکفین کرد و او را در گور نهاد، غم و اندوهی گران بر او مستولی شد. پس رسول خدا را مخاطب ساخت و گفت بزودی دخترت برایت باز خواهد گفت که از دست امت چه کشیده، از او بازپرس و شرح حال را از او جست و جو کن، حال اینکه از مرگ تو دیری و نامت فراموش نشده.
🍀 همه اینها از این پرده برمی دارد که او مظلوم و ستم دیده از دنیا رفت. فاطمه زهرا وصیت کرد که شب هنگام اورا به خاک بسپارند، راز این وصیت چیست؟
🍀علی (ع) فاطمه را در دل شب به خاک سپرد. تا آنجایی که میگوید فاطمه وصیت کرده بود او را بر تخته پاکی نهاده، تشییع کنند. اسماء دختر عمیس به او گفته بود برایت تابوتی به سان آنچه در حبشه میساختند، تهیه میکنم.
🍀چوبی را گرفته و آنرا برید و سپس برای او تابوتی ساخت، فاطمه لبخندی زد. این در حالی بود که پس از مرگ پیامبر، تا آن لحظه کسی لبخندی بر روی فاطمه ندیده بود.
#یاس_در_آتش
#حضرت_زهرا(س)
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که بعضی فکر میکنند حضرت فاطمه سلاماللهعلیها در هنگام ایراد خطبه شان، یک انسان دلمرده و شکستخورده است که در مقابل زنان مهاجر و انصار ناله و فغان سرمیدهد؛ در حالیکه با مطالعه دقیق متن سخنان متوجه میشویم که فضای سخن، فضای اعتراض و روشنگری و احساس مسئولیت نسبت به آینده اسلام است. حضرت صدیقه سلاماللهعلیها میخواهند بفرمایند آن اسلامی که با حضور پیامبر پایهریزی شد که میتواند انسان خاکی را به افلاک ببرد، با امامت امام علی علیهالسلام میتواند ادامه یابد، اما اکنون با عدول از علی علیهالسلام از میان رفت.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا (س)
#مادر
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀باور نمی کنم به خدا دَر نسوخته!
راوی بگو که خانهی حیدر نسوخته
🥀شاید کنیز مادرمان رفته پشت در!
این احتمال نیست که مادر نسوخته؟!
🥀اصلا اگر حدیث صحیحست،
پسچرا
مقداد دق نکرده ، اباذر نسوخته؟!
🥀بعد از فرو چکیدن هر بیت از قلم
هی می کنم نگاه که دفتر نسوخته؟!
🥀ویران نکرده قهر الهی مدینه را...
دل روشنم که چادر و معجر نسوخته!
🥀جای تشکر است از امت که لااقل،
گلبرگ یاس پیش پیمبر نسوخته!
🥀ماندم چگونه تا سحر از درد پهلویش
او بی قرار بوده و بستر نسوخته!
🥀در شهر هیچ شاپرکی پر نمی زند
این سمتها که بال کبوتر نسوخته؟!
🥀تاریخ تلخِ این همه سید گواه نیست؟
اقرار کن که سوره ی کوثر نسوخته...!
سعید مبشّر
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
🕊«بفرمایید بهشت» عنوان کتابی است که به تازگی از انتشارات عهد مانا به کتابفروشیها راه یافته است. این اثر قصههایی واقعی از زندگی آرام و دلنشین خانوادهای پویا و موفق است که در آن تلاش شده به مخاطب آموزش دهد چطور میتوان در برابر مسائل و مشکلات خانواده بایستد و آن را به بهترین وجه حل کند.
🕊این کتاب، روایتهای واقعی مادری است از حوادث روزمره زندگیاش؛ از خانواده و بچههای ریز و درشتش که هر کدام دنیاها و نیازهای متفاوتی دارند. مادر با کمک گرفتن از هنر قصهگویی و با تعریف طنزگونه وقایع زندگی و خاطراتش، میکوشد از پیشامدهای جزئی زندگی عبور کند و به ساحتهای عمیق انسانی قدم بگذارد.
🕊«بفرمایید بهشت» در واقع تلاش دارد با روایتی داستان، سبک زندگی ایرانی- اسلامی را به مخاطب خود نشان دهد. طی سالهای اخیر یکی از انتقادات مطرح شده به ادبیات داستانی، جدا شدن روایتهای داستانی از فرهنگها و باورهای خانوادههای ایرانی بوده است. از این منظر خواندن کتاب «بفرمایید بهشت» میتواند تجربهای جدید برای مخاطبان امروز باشد.
🕊این کتاب به قلم محدثهسادات طباطبایی و به همت انتشارات عهد مانا در ۱۶۴ صفحه رقعی و با قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.
#معرفی_کتاب
#بفرمایید_بهشت
#محدثه_سادات_طباطبایی
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98