eitaa logo
شهید حجة الاسلام سید مهدی تقوی
111 دنبال‌کننده
777 عکس
979 ویدیو
13 فایل
اولین و تنها کانال ایتا متعلق به شهید بزرگوار حجة الاسلام سید مهدی تقوی اولین شهید گفتمان انقلاب اسلامی که در تاریخ 17 خرداد 96 در مجلس شورای اسلامی توسط تروریست های تکفیری داعشی به فیض شهادت نائل آمدند پیج اینستا @shahid_taghavi2 ادمین @shahid_taghavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 💠 💠 آخرای اولین سال طلبگیم بود دقیقا اوج تنش و شور و تب انتخاباتی کشور بود و انتخابات اون سال همزمان با ایام امتحانات ترم بود🤦‍♂ یکم عجیب بود برام❗️ که این همزمانی امتحانات با انتخابات چه دلیلی میتونسته داشته باشه⁉️ اون موقعی که قرار بود واسه یه امتحان اساسی و سرنوشت ساز آماده بشیم و همین همزمانی و تلاقی بین این دو امتحان باعث میشد خیلی ها نتونن همراهی کنند و از غافله جهاد تبیین جا بمونن... اون موقعی که بیشتر از هر زمان نیاز به مبین و مبلغ دین وجود داشت حالا اون مبلغ تو غل و زنجیر امتحانات ترم اسیر شده باشه ...😔 خیلی عجیب بود برام یاد داستان هایی که از زمان دفاع مقدس شنیده بودم افتادم که اون زمان با وجود اینکه امام بر همه واجب میدونست جنگ رو و بر همه تکلیف کرده بود عده ای از مدارس و مدیران مدارس علمیه طلبه هاشون رو تهدید به اخراج میکردن که مبادا به جبهه برن...‼️ ولی خلاصه هرچی که بود ، هر مانعی که بود باید برای رسیدن به یه هدف بزرگتر کنار می‌رفت اما... اون موقع تنها کسی که باعث میشد انگیزه پیدا کنم و احساس کنم منم میتونم کاری واسه این انتخابات انجام بدم ❇️ با اینکه یه سال هم از طلبگیم نگذشته بود تنها و تنها همین شهید بزرگوار سید مهدی تقوی بود... آخرین دوره انتخاباتی که ازش یادمه همین دوره بود که چند هفته بعدش به شهادت رسید🌷 اون موقع هنوز ... ادامه دارد ✍ فردا شب انشاءالله منتظر قسمت بعدی باشید... 🔰کانال شهید حجة الاسلام سید مهدی تقوی @shahid_taghavi1
💠 💠 ادامه خاطره👇 ...اون موقع هنوز به سن قانونی نرسیده بودم😐 و برای خودم عجیب بود که چطور منی که هنوز سن رای دادنم نشده ❕ به قدری برام مسئله ای مثه انتخابات اهمیت داشت که انگار تبدیل به رگه حیاتیم شده بود حالا شاید براتون سوال باشه❓ که این شعله تو دل من چطوری روشن شده بود... و خودم تنها جوابی پیدا کردم تشویق و تایید و هل دادن این شهید بزرگوار بود که باعث میشد 🌷 منم برام دغدغه به وجود بیاید و سبب بشه منم در حد خودم کاری انجام بدم 🔸🔹🔸🔹 از جمله کارهایی که میکرد این بود که باهام تو مدرسه ، تو خونه تماس می‌گرفت و مدام ازم پیگیری میکرد حتی بهم می‌گفت دوستات شبهه ای سوالی ابهامی دارند براشون حل کن می‌گفت هر سوالی داری تماس بگیر ازم بپرس... اون موقع ایشون برای من حکم بانک اطلاعات و اخبار دسته اول داشتند و منم نهایت استفاده رو میکردم و بعضا پزش رو میدادم😊 من مدام تو طول روز باهاش در ارتباط بودم ... چون دائم می‌دیدم بین دوست و رفقام شبهه و سوال هست تو این ایستگاه های تبلیغ انتخابات که میرفتم مردم از منی که سنم حتی قانونی نشده بود سوالاتشون رو میپرسیدن و من جواب میخواستم برا هر سوالشون تشویقم میکرد که حتما تو این ایستگاه ها باشم... حتی اون موقع یادمه که هنوز... ✍ فردا شب انشاءالله منتظر قسمت بعدی باشید...
💠 💠 ادامه داستان👇 ...حتی اون موقع یادمه که هنوز از ایتا و فضای مجازی داخلی خبری نبود و تلگرام هم فیلتر نبود و اصلی ترین بستر تو‌ فضای مجازی همین تلگرام بود بهم گفت یه کانال بزنم و توش واسه انتخابات مطلب بزارم و روشنگری کنم ...✨ خودشم کمکم میکرد ♻️خودش که بانک اطلاعات و اخبار بود که هیچ با تحلیل و تبیین و بهره گیری از قرآن و روایات و همچنین فرامین رهبری سطح و جنس مطالبی که برای تبیین و روشنگری ارائه میداد چندین لول تفاوت داشت با اغلب حرفایی که اون موقع از چپ و راست به گوش میرسید مدار تحلیل و نگاهش حرف و کلام امام جامعه بود ❇️ حرف امام رو با تحلیل های خودش تطبیق نمی داد برعکس بود برام جالب بود❗️ که اصلا از این فضای مجازی فراری نبود و کاملا با این فضا آشنا و منطقی و عاقلانه و مدبرانه برخورد می‌کرد و نسبت به ظرفیت ها و اهمیت هاش آگاهی داشت و براش کم‌اهمیت نبود از هیچ روزنه ی امیدی ساده عبور نمی‌کرد یه روز که اومد منزل (چون ایشون اغلب روزای هفته که نبود اصلا و ماموریت و سر کار بود بعضی هفته ها پنجشنبه جمعه می اومد) نشست رو مبل ☎️‌ تلفن رو برداشت و ... ادامه دارد ✍ انشاءالله در روز های آینده ادامه اش میزاریم 🔰کانال شهید حجة الاسلام سید مهدی تقوی @shahid_taghavi1
💠 💠 ادامه داستان👇 ... 📞تلفن و برداشت و دفترچه تلفن رو باز کرد شروع کرد دونه به دونه با همه مخاطبایی که تو اون دفترچه تلفن بود تماس گرفت از قدیمی ترین و غریبه ترین مخاطبین تو اون دفترچه گرفته تا نزدیکترین دوستان و فامیل و اقوام انگار وارد فاز جدیدی از عملیات تبیین و روشنگری میخواست بشه براش هیچ تفاوتی نداشت با کی داره پشت تلفن صحبت می‌کنه البته با هرکسی به تناسب خودش صحبت میکرد بر اساس مخاطبش مدل صحبت کردن و مطالبی که انتقال میداد فرق داشت 🔻 «اتفاقا یه مقاله نوشته بود واسه همین موضوع مخاطب شناسی از دیدگاه نهج البلاغه و برگرفته از کلام امیر المومنین علیه السلام که با نمره عالی قبول شده بود » 🔺خلاصه یه جورایی سلطان مخاطب شناسی بود حتی تو صحبت با خیلی ها لزوما اصراری بر اینکه حتما به شخص مطلوبی که خودش تشخیص داده بود رای بدن ، نداشت شاخص هایی که حضرت آقا فرموده بودند رو تبیین میکرد ولی سعی میکرد به مخاطب بفهمونه که این تماس و این حرفا از رو غرض ورزی نیست بیشتر انگار دنبال بهونه بود تا ارتباط بگیره با آدما آدما براش خیلی مهم بودن برای همه اهمیت و ارزش قائل بود از دعوت هیچکسی به راه حق دریغ نمی‌کرد اصلا مسئله اش صرفا اینکه به چه کسی رای بدهیم یا ندهیم نبود... ✍ انشاءالله در روز های آینده ادامه اش میزاریم
💠 💠 ادامه داستان👇 🔺... مسئله اش اصل رای دادن هم نبود... خیلی از اینایی که تماس باهاشون می‌گرفت 📞 میدونست نظرشون چیه ولی اصل کاری که میخواست بکنه این بود که هرکسی رو یک مرحله از اینی که هست جلو ببره ⏮ ❌اونی که هیچی رو قبول نداره و از اساس منکره اونی که یه اعتقاداتی داره اما اصلا رای نمیخواد بده ❗️ اونی که اعتقاد داره و میخواد رای بده منتها به غیر اصلح 🚷 حتی اونی که میخواد به اصلح اون زمان رای بده✅ چون حتی اونی که داره به اصلح رای میده باید با دید جامع و چشمی بینا و بصیر رای بده توقع معجزه نداشته باشه نباید اگر اون فرد اصلح نتونست اونطور که باید وظایفش رو انجام بده از اساس منکر همه اصول بشه❗️ فقط و فقط به خاطر اینکه توقع بیجا حتی از فرد اصلح داشتند و خطای اونو به حساب جای دیگه تموم کرد خلاصه...تلاشش این بود که واسه هرکسی یک روزنه امیدی ترسیم کنه و البته اصرار بر هدایت کسی نمی‌کرد با هرکسی به قدر ظرفیتش صحبت میکرد ☘ 👤مخاطبش رو سعی میکرد بشناسه اون فقط براش مهم این بود که این تماس و این ارتباط شکل بگیره🔁 حتی اگر بهترین نتیجه ای که دنبالش بود رو نگرفته باشه خیلی ها اصلا فقط نیاز به یک تماس داشتند خیلی ها دلشون پر بود از شکوه و شکایت خب یه جا باید خالی میشد... ❣و اون قلبی و گوشی شنوا برای درد های همه داشت... با قلبش به حرف بقیه گوش میکرد و توجه میکرد محاله کسی باهاش صحبت کرده باشه و این احساس و ازش نگرفته باشه... 🔺خیلی ها فقط نیاز دارند که ما یک بار فقط بدون هیچ چشمداشتی باهاشون ارتباط بگیریم و حرفشون رو بشنویم تا بفهمن که فقط به خاطر خودشون باهاشون ارتباط میگیریم و هیچ قصد و غرضی پشت این سلاممون نیست❗️ همین می‌تونه واسه خیلی ها چراغ راهی باشه 💡 تا بعدا باهاش بتونن راهشون رو پیدا کنند این جمله به یادموندنی این شهید بزرگوار معانی زیادی میده که می‌فرمایید:... ✍ انشاءالله در روز های آینده ادامه اش میزاریم 🔰کانال شهید حجة الاسلام سید مهدی تقوی @shahid_taghavi1
💠 💠 💠 ادامه داستان👇 🌷«عده ای باید دل به آتش بزنند و بسوزند تا عده ای روشن بشوند...»🌷 🔺خیلی ها هرچقدر هم باهاشون حرف بزنی ، موعظه شون کنی، تربیتشون کنی ، کمکشون کنی،دستگیری کنی ازشون بیدار نمیشن! راه درست رو تشخیص نمیدن! ولی خون بیدارشون می‌کنه...🌹 یعنی برای یه شهید آخرین و مهمترین سرمایه ای که می‌تونه خرج کنه تو این راه تا شاید بتونه به وسیله اون سرمایه عده ای رو بیدار کنه گذشتن از ارزشمند ترین سرمایه اش✨ یعنی جونش باشه خون شهید یه همچین خاصیت ویژه ای داره که عده ای رو از جهالت در میاره ... عده ای رو بیدار می‌کنه❗️ این سوختنی که شهید میگه یعنی همین 💢حالا ایجاد این ارتباط های اندک‌ و حداقلی با خیلی ها ولو اینکه در لحظه ثمره قابل توجهی نزاره شاید با این حرف معنا پیدا کنه 🔻 که شاید یه روزی با همین از خودگذشتی عظیم و تقدیم کردن جان و ریخته شدن خون سبب بشه اون آدم تغییر بکنه...✨ و تازه اون موقع ثمره واقعی اون ارتباط حداقلی مشخص بشه پس از ایجاد ارتباط های حداقلی و کوچیک🔁 نباید غافل بشیم گاهی اوقات ساده ترین ارتباط ها ثمره های بزرگی میده چون یه روزی میرسه که میتونیم با خونمون 🌹 این ارتباط حداقلی رو به ثمر برسونیم... اگر ما نتونستیم با حرف و عملمون کسی رو هدایت کنیم اولا نقص از خودمونه😔 و ثانیا اینکه یه راه برامون باقی میمونه که اونم 👈 «سوختن و آتیش گرفتنمونه...» 💎حالا اصل حرف و ماجرا سر ناامید نشدن بود سر این بود که این شهید از هدایت هیچکسی ناامید نبود ونمیشد هیچ اتفاقی هیچ مصیبتی هیچ مشکلی نمیتونست اون رو از حرکت رو به جلو نا امید کنه حتی به قدر سر سوزنی یادمه روزی که نتایج انتخابات معلوم شد... ✍ انشاءالله در روز های آینده ادامه اش میزاریم 🔰کانال شهید حجة الاسلام سید مهدی تقوی @shahid_taghavi1
💠 💠 💠 ادامه داستان👇 🔺یادمه روزی که نتایج انتخابات معلوم شد فرداش با ایشون رفتیم منزل اقوام و جمعی از فامیل و اقوام دور هم جمع بودیم همه حالمون خراب بود 😞 از نتیجه ای که رخ داده بود همه واقعا تا حد زیادی مایوس بودیم 🤦‍♂ انگار سقف رو سرمون خراب شده باشه یا دنیا به آخر رسیده باشه... دیگه برامون مثل روز روشن بود ثمره این انتخاب مردم چی میخواد بشه❌ و چه برنامه هایی برای این مملکت قراره پیاده بشه و خلاصه همه شاکی و کفری بودن از این انتخابات ✨ولی برام جالب بود فراتر از حال و هوای همه افراد حاضر تو اون جمع این شهید تنها کسی بود که ذره ای درش تغییر و آشفتگی خاصی احساس نمی‌کردی و انگار نه انگار که همه دارن جلز و ولز میکنن و در ایشون کوچکترین تردید و ناامیدی و ضعف و سستی نمیتونستی پیدا کنی هرچی ما از وجوه منفی و مخدوش می‌گفتیم ایشون دوتا وجه مثبت اضافه بر اون به ما تحویل میداد نگاه اون اصلا تو محاسبات ما نمیگنجید💠 چیزی که اون میدید وسعت نگاهی که داشت خیلی برای همه جالب بود ❕ و اون شب تو‌ گفتگو ها و بحث های سیاسی که داشتیم همه تلاشش این بود که بگه دنیا به آخر نرسیده...⛔️ و همچین هم که فکر میکنیم اوضاع وخیم نیست کار ما سخت تر شده ولی اتفاقی نمی افته ... و فقط و فقط میخواست لکه ناامیدی و یأس رو از دلها بکنه با اینکه همه ما میدونستیم خود ایشون بیشتر از همه ما واسه این انتخابات خون دل خورده بود و زحمت کشیده بود و روز و‌ شبش رو براش گذاشته بود اصلا هیچکدوم ما واقعا اندازه اون حتی دغدغه انتخابات نداشتیم که بخوایم کار خاص و فوق العاده ای بکنیم اون بود که دائم درگیر بود اون بود که دائم مشغول کار بود و از همه امید وارتر از همه پر نشاط تر و از همه آروم تر خود ایشون بود ولی ما شده بودیم کاسه داغ تر از آش... ولی به نظرم مسئله مهم تری که اینجا باید دنبال جوابش بگردیم اینه که منشأ و علت وجود یه همچین نگاهی یه همچین ایمان و امیدی از کجاست⁉️ ✍ انشاءالله در روز های آینده ادامه اش رو میزاریم 🔰 کانال شهید حجة الاسلام سید مهدی تقوی @shahid_taghavi1
💠 💠 💠 🔺خب... به لطف خدا ماجرا و خاطره آخرین انتخاب هم تموم شد گرچه خبر اتمامش رو دیر خدمتتون اعلام کردیم اما داستانش که هنوز تموم نشده و ادامه داره... تو انتخابات ریاست جمهوری همین سری آخر یه عزیزی تعریف میکرد که خواب دیده بود که ایام انتخاباته و یه اتاقی هست که انگار شبیه اتاق فرماندهی هست و دارن واسه انتخابات تصمیم گیری میکنن و همه سخت مشغولن و خلاصه مشغول مدیریت عرصه انتخابات هستند... یه میز گردی بود که خیلی ها دورش جمع بودن ولی نکته قابل توجهش این بود که در رأس اون میز همین شهید بزرگوار وجود داشت و داشت اون جمع رو مدیریت میکرد و خلاصه سخت مشغول بود کارای انتخابات بود... خب الآنم اتفاقا همینجوریه و همین شهدا دارن تو مدیریت این اتفاق مهم و حساس به امام زمان کمک میکنن شهدا بعد شهادتشون هم برنامه دارن... شهدا برای رسیدن به قله به شهادت اکتفا نمیکنن این شهید هنوز هم داره تو این عرصه میجنگه و خدمت می‌کنه هنوز هم با آدما داره تماس میگیره الان اتفاقا اون وسط میدونه شهدا این بار هم به کمک ما میان اینبار تیم شون کامل تر هم شده ... قراره بترکونن... شهید عملش رشد می‌کنه خون شهداهم به تاسی از اربابشون رشد می‌کنه و از تلاطم و جوشش نمی افته فردا صبح سر انگشتامون به جوهر خونین این شهدا آغشته میشه هرچی به قله نزدیک میشیم طبیعیه که سختی ها و رنج ها بیشتر میشه... ولی اگه نگاه کنید به پشت سرتون می‌بینید که کم راهی رو نیومدید... از این به بعدش رو هم‌ میتونید... 🔺این داستان هنوزم ادامه داره ... 🔰کانال شهید حجة الاسلام سید مهدی تقوی @shahid_taghavi1