eitaa logo
یادگاه ••مسافرتاسوعا••شهيد(سجادطاهرنيا)
201 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
214 ویدیو
8 فایل
𑨧اولین کانال رسمی شهید مدافع حرم آقاسجاد طاهرنیا مسافر تاسوعای94 (۹۴/۰۸/۰۱) باحضور مادر ،همسر،برادر و همرزمان شهید مدیر کانال @mohajjer
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾🌾🌾🍂🍃🌴 📗کتاب دیجیتال💾 🚩داستانهای نهج البلاغه☀️ 💠 استرداد بيت‌المال1⃣‌ پس از آنكه حضرت (ع) زمام امور خلافت را به دست گرفت طبق نقل ابن عباس در روز دوم خلافت خود، به بيت‌المال به طور مساوي، همت كرد، مردم طبق دستور امام، براي گرفتن سهم خود نزد آن حضرت مي‌آمدند، (ع) به خزانه‌دار خويش «عبيدالله بن ابي‌رافع» فرمود: از مهاجرين آغاز كن و آنان را به حضور بطلب و به هر يك سه دينار بده و پس از آنها هر يك از مردم كه حاضر شدند بدون توجه به نژاد و يا رنگ پوست و … به همين مقدار بده. سهل بن حنيف (كه به غلام سابقش به همين مقدار داده شده بود) اعتراض كرد و گفت اين شخص، ديروز غلام من بود و امروز او را آزاد كرده‌ام به او برابر من مي‌دهي؟!⁉️ (ع) فرمود: «هر چه به او مي‌دهيم، به تو نيز مي‌دهيم». به همه‌ي افراد، بدون تبعيض و تفاوت، سه دينار داد، افرادي مانند طلحه، زبير، عبدالله بن عمر، سعيد بن عاص، مروان و جمعي ديگر از قريش، با اين روش، مخالفت كردند، چرا كه آنها به خاطر شخصيت ظاهري خود، در دوران خلافت عثمان، چندين برابر، از ديگران مي‌گرفتند. [18]. ⏮ادامه دارد،، پاورقی👇 [18] اقتباس از شرح نهج‌البلاغه ابن ابي‌الحديد ج 7 ص 38 -35. @Shahid_tahernia94
📗کتاب دیجیتال💾 🚩داستانهای نهج البلاغه☀️ 💠خطابه ی آتشین جهاد2⃣ مي‌گويد: خطبه‌اي خواند و لشكرش را به اطاعت از ، فرمان داد و من همراه هزار نفر به سوي حركت كرديم و از آنجا به سوي «» روانه شديم و مردم آنجا و اطراف، قبل از آمدن ما گريختند و ما به سوي شهر [32] براي آن حركت كرديم و به آن نموديم، چند نفر جوان را اسير كرديم و از آنها پرسيديم در شهر انبار چقدر جمعيت وجود دارد؟ در پاسخ گفتند: نفر مسلح، در شهر هستند كه به سوي روان مي‌باشند، و در حدود دويست نفر در اين شهر پابرجا مانده‌اند، من لشكر خود را به چند گردان تقسيم كردم و روانه شهر انبار نمودم، لشكرم با باقيماندگان سپاه (ع) در كوچه‌ها و ميدانها جنگيدند و به جنگ ادامه دادند و فرماندار با حدود نفر مقاومت كرده و به قتل رسيدند و بقيه متفرق شده و شهر در ما قرار گرفت [33]. ⏪ادامه دارد... منبع⬇️ [32] شهر انبار، قبلا در زمان شاهان ايران، به نام «تيسفون» خوانده مي‌شد و پس از فتح آن به دست مسلمين، چون آنجا را انبار مهمات و خواربار كردند، به اين نام (انبار) موسوم شد. [33] منهاج البراعه ج 3 ص 394 -393. @Shahid_tahernia94
📗کتاب دیجیتال💾 🚩داستانهای نهج البلاغه☀️ 💠خطابه ی آتشین جهاد3⃣ اين ترتيب، « بن حسان بكري» (ع) در شهر همراه نفر، به مقاومت خود ادامه دادند تا شربت نوشيدند. بن عفيف مي‌گويد: ما () از اسب پياده شد و اين آيه را مي‌خواند: المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا : « ميان مومنان مرداني هستند كه بر سر عهدي كه با خدا بستند، ايستاده‌اند، بعضي خود را به آخر بردند (و در راه خدا به رسيدند) و بعضي ديگر در انتظارند و هرگز و تبديلي در عهد و پيمان خود نداده‌اند». [34]. گفت: آنانكه آمادگي براي در حق ندارند، تا ما مشغول هستيم بروند و آنانكه آماده‌اند و خدا را مي‌خواهند بمانند و با ما همكاري كنند، او با نفر از افراد آماده و طلب، همچنان به جنگ نابرابر ادامه دادند، تا شدند. [35]. ⏪ادامه دارد... منبع⬇️ [34] سوره احزاب آيه 23. [35] اقتباس از شرح نهج‌البلاغه ابن ابي‌الحديد ج 2 ص 85 و 87. @Shahid_tahernia94
📗کتاب دیجیتال💾 🚩داستانهای نهج البلاغه☀️ 💠آشناي حجاز و گمنام عراق3⃣ هدف (ع) اين بود كه حجت كند و قبل از جنگ، زبير را كه زمينه‌ي هدايت در او بود نجات بخشد، آري گاهي غرور انسان را اين گونه بي‌وفا مي‌كند، كه زبير در پرتگاه آن قرار گرفته بود. ابي‌الحديد مي‌نويسد: ابن عباس، پيام (ع) را به زبير رساند، ولي پاسخ زبير، مبهم بود و روشن نيست كه چه گفت. بعد مي‌نويسد: زبير به تحريك پسرش عبدالله، به ميدان تاخت، (ع) نزد زبير آمد و سخن پيامبر (ص) را به ياد زبير آورد كه فرموده بود: «اي زبير تو به جنگ علي (ع) مي‌روي در حالي كه هستي». ⏪ادامه دارد... منبع⬇️ [47] شرح نهج حديدي ج 2 ص 167 -165. @Shahid_tahernia94
📗کتاب دیجیتال💾 🚩داستانهای نهج البلاغه☀️ 💠یا دین یا غیرت3️⃣ هنگامي كه نامه‌ي قبلي مالك كه در آن از امام كمك خواسته بود، به دست (ع) رسيده بود، آن حضرت مردم را جمع كرد و خواند و آنها را براي رفتن به سوي جبهه‌ي عين التمر، دعوت نمود، از آنجا كه مردم، كندي و مسامحه مي‌كردند، امام نسبت به آنها، خشمگين شد و آنها را توبيخ كرد، تا آنجا كه فرمود: اما دين يجمعكم و لا حميه تحمشكم، اقوم فيكم مستصرخا و اناديكم متغوتا، فلا تسمعون لي قولا و لا تطيعونني امرا: «آيا دين نداريد كه شما را به گرد هم آورد؟ و يا غيرتي نداريد كه شما را (نسبت به جسارت دشمن) به خشم آورد؟ در ميان شما برخاسته‌ام و هر چه فرياد كمك سر مي‌دهم، به سخنم گوش فرانمي‌دهيد و از دستور من پيروي نمي‌نمائيد». [51]. تنها عدي بن حاتم، پاسخ مثبت به علي (ع) داد، با نفر از قبيله‌ي «طي»، اظهار آمادگي كرد، امام به او فرمود كه به لشكرگاه نخيله بروند، تا فرمان حركت صادر شود، كه نامه دوم مالك رسيد، علي (ع) خشنود شد و نامه را براي كوفه خواند و از درگاه خدا نمود. [52]. ⏪ادامه دارد... منبع⬇️ [51] نگاه كنيد به خطبه 39 نهج‌البلاغه. [52] شرح نهج حديدي ج 3 ص 304. @Shahid_tahernia94
📗کتاب دیجیتال💾 🚩داستانهای نهج البلاغه☀️ 💠کفش وصله دار امام (ع) از كوفه بيرون آمده بودند و براي سركوبي آتش افروزان جنگ، به سوي بصره حركت مي‌كردند، سپاهيان به محل «ذي قار» نزديك بصره رسيدند. در آنجا براي رفع خستگي و آماده‌سازي خود، توقف كردند، عبدالله بن عباس مي‌گويد: من نيز از سپاهيان بودم و به علي (ع) آمدم، ديدم مشغول وصله كردن كفش خويش مي‌باشد. (آري امير و رئيس و فرمانده‌ي كل قوا خودش، كفش خويش را وصله مي‌كرد). به من فرمود: «اين كفش، چقدر قيمت دارد؟» گفتم: «قيمتي ندارد». فرمود: «سوگند به خدا همين كفش بي‌ارزش براي من دوست داشتني‌تر از رياست و حكومت بر شما مي‌باشد، مگر آنكه بتوانم با اين حكومت، حقي را زنده كنم و باطلي را نابود نمايم» [48] سپس برخاست و براي مردم سخنراني كرد، در اين سخنراني از جمله فرمود: به خدا، من در عصر پيامبر (ص) به دنبال لشكر اسلام بودم و آنها را به پيشروي حركت مي‌دادم، تا باطل به كلي عقب نشست و حق آشكار شد و در اين راه هرگز اظهار ضعف نكردم و نترسيدم، اكنون نيز همين هدف را تعقيب مي‌كنم». [49]. منبع⬇️ 48نظیر این مطلب در ذيل خطبه 104 نهج‌البلاغه نقل شده، با اين تفاوت كه اين گفتگو بين علي (ع) و ابن عباس در «ربذه» واقع شد (منهاج البراعه ج 7 ص 213. [49] نگاه كنيد به خطبه 33 نهج‌البلاغه. پ.ن_كتابي مثل نهج البلاغه كه در ميان شيعيان مهجور مانده است ،دردها ،ناله ها و بغض هاي مردي است كه واژه شجاعت ،غيرت، عدالت،و مظلوميت در اعمال و رفتار او خلاصه مي شود. علي عليه السلام صاحب ذوالفقار كه دشمنان اسلام از رويا رويي با ايشان قبل هر ضربتي قبض روح مي شدند . اما سكوت مسلمانان بي بصيرت باعث گريه اين ابر مرد تاريخ مي شود بارها از بي توجهي اهل كوفه مي گريد ! از تسبيح بدستان اهل ذكر و كتاب كه در مشكلات اجتماعي وارد نمي شوند شكايت به چاه مي برد. اهل كوفه هم عدالت ان حضرت را ديدند و هم ساده زيستي ،شخص مكاري چون امر و عاص به ايمان قلبي ان حضرت به خدا ،اعتراف مي كند و حاضر است نماز به امامت علي عليه السلام اقامه كند ،اما غبار فتنه معاويه و اطرافيانش چنان بر جامعه سايه مي افكند كه بعد از رستگاري امير مومنان عوام از بي نمازيش سخن مي گويند.نوبت فرزند ميمون باز معاويه كه مي رسد ، موج رسانه اي پدر خبيث چنان بر افكار جامعه تاثير گذاشته است كه در حادثه غم بار كرببلا گروهي كه براي انتقام از اهل بيت امدند مزدوران يزيد عليه العنة اشاره مي كنند اين جواني كه شباهت به پيغمبر دارد از فرزندان علي ع است ، حال وقت انتقام است ،شمشيرها را برهنه كنيد نيزه ها را اماده ، تيرها را در چله تا قامت حسين ابن علي ع خم گردد !!اري علي اكبر حسين ع را قطعه قطعه كنيد و انتقام اجداد به دوزخ رفته تان را بگيريد!! درعصر حال بار ديگر خداوند متعال بركت ولايتي امري خاندان اهل بيت ع را به عنوان نايب غايب از نظر به اسلام و مسلمين عطا فرمود بعد از خميني كبير رحمت الله عليه رهبري از سلاله پاك زهراي مرضيه س سكاندار جامعه اسلامي مي شود ، كه در شجاعت ، عدالت و ساده زيستي همچون اجداد خويش بي همتاست ، اما سكوت برخي از اهل بيان دل امام را مي رنجاند ، عمر و عاص هاي زمان از عدالتش مي گويند ،اما برخي حاكمين حكومتي نشانه چاه به حضرتش مي دهند تا اگر بغضي دارد در چاه بگويد كه گوش هاي ايشان از تاثير مال حرام بسته گرديده و صدايي نمي شنوند . در اين ميان هستند جواناني مثال علي اكبر كه لبيك به نداي هل من ناصر امام خويش گويد و جان در طبق اخلاص فداي اسلام كند در گرماگرم جنگ روز تاسوعا با لبان تشنه شهيد گردد تا از دست مبارك مادرش زهرا س سيراب شود . شهيداني چون سجاد طاهرنيا ، حاج رضا الواني قاسم غريب و هزاران شهيد ديگر برگ تاريخ اين روز ها را منقش به خون پاك خويش كردند تا تاريخ بشر بار ديگر شرمنده گذشت وايثار اين جوانان و خانواده انها باشد. بار الهي توفيقي ده تا شرمنده شهيدانمان نشويم. آمين يا رب العالمين ✍همداني @Shahid_tahernia94
📗کتاب دیجیتال💾 🚩داستانهای نهج البلاغه☀️ 💠منطق و منطق‌پذيري‌3️⃣ امام (ع) به او فرمود: اگر قبيله‌ات تو را براي اين موضوع مي‌فرستاد كه محل ريزش باران را برايشان بيابي، سپس به سوي آنها بازمي‌گشتي و از مكان سبزه‌زار و آب به آنها خبر مي‌دادي، اگر با تو مخالفت كرده و به سوي بي‌آب و علف مي‌رفتند، تو چه مي‌كردي؟! كليب گفت: آنها را رها مي‌كردم و خودم به سوي سرزمين و علف مي‌رفتم، حضرت فرمود: «پس دستت را به عنوان بيعت دراز كن». آن شخص مي‌گويد: فوالله ما استطعت ان امتنع عند قيام الحجه علي فبايعته : «سوگند به خدا، وقتي استدلال امام را دريافتم و حق را شناختم، (علمي براي) سرپيچي از آن را نيافتم، با آن حضرت كردم» [146]. به اين ترتيب درمي‌يابيم كه علي (ع) مرد منطق و استدلال بود، قبل از آنكه مرد شمشير باشد و آنان كه آمادگي روحي داشتند و مرض و بيماري در قلبشان نبود مجذوب استدلالهاي آن بزرگوار مي‌شدند و به او مي‌پيوستند. ضمنا علي (ع) در سخن فوق، به تمامي انسانها و در همه‌ي زمانها درس استقلال راي آموخت، چرا كه بيشتر گمراهان، خود را در محاصره‌ي حصار مصنوعي و تشكيلاتي مي‌نگرند و لجوجانه در همان حصار زنداني مي‌گردند، ولي كليب، اين حصار را در پرتو علي (ع) شكست و بحق پيوست. ⏪پایان منبع⬇️ [146] نگاه كنيد به خطبه 170 نهج‌البلاغه. @Shahid_tahernia94
📗کتاب دیجیتال💾 🚩داستانهای نهج البلاغه☀️ 💠عشق سرشار علي به شهادت‌3️⃣ پيامبر (ص)، اين و هيجان را از سيماي ملكوتي علي (ع) دريافت، به (ع) روي نموده و فرمود: ان ذلك لكذالك، فكيف صبرك اذا: «آنچه گفتم واقع مي‌شود، ولي بگو بدانم و استقامت تو چگونه است؟!». امام (ع) عرض كرد: اي خدا، ليس هذا من مواطن الصبر ولكن من مواطن البشري و الشكر: «اينجا جاي و نيست، بلكه جاي و شكر است» (جاي تسليت نيست، بلكه جاي تبريك است). [129]. ⏪ادامه دارد... منبع⬇️ [129] اقتباس از خطبه 156 نهج‌البلاغه (با توضيحي از نگارنده). @Shahid_tahernia94
📗کتاب دیجیتال💾 🚩داستانهای نهج البلاغه☀️ 💠خبر از جنايات امير زنگيان‌1️⃣ از بزرگترين و خونريزان تاريخ، به نام بن محمد و رزنيني، معروف به « الزنج» (امير زنگيان) است. وي در يكي از روستاهاي ، به نام «» به دنيا آمد و در سنه 255 هجري قمري، در زمان « بالله» (مهتدي چهاردهمين خليفه عباسي) قيام و كرد و به دروغ ادعا مي‌كرد كه من از[صفحه 106] و از امام سجاد (ع) هستم، به اين ترتيب: بن محمد بن احمد بن عيسي بن زيد بن علي بن الحسين. اين براي آن بود كه، مردم را كه علاقمند به بودند، به دور خود جمع كند، ولي جنايات او است كه او از نبوده و ديني نداشته است، به علاوه در ، امامان او را رد كرده‌اند، از جمله امام عسكري (ع) در گفتاري فرمود: و صاحب الزنج ليس منا اهل البيت: «صاحب زنج، از ما اهلبيت، نيست». [103]. ⏪ادامه دارد... منبع⬇️ [103] الكني و الالقاب ج 2 ص 402- سفينه البحار ج 1 ص 559. @shahid_tahernia94
🌸﷽🌸 وقتی ضارب را با چاقو زد ... ما پیکر غرق خونش را به کناری کشیدیم پیرمردی آمد وگفت : خوب شد؟؟؟همین و می خواستی؟؟؟ به توچه ربطی داشت؟؟؟چرا دخالت کردی؟؟؟ باصدای ضعیفی گفت: حاج آقا فکر کردم دختر شماست ... [من از ناموس شما دفاع کردم ...] ☝️ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 @shahid_tahernia🏴
🌸﷽🌸 🔰 رفته بود تهران درس بخونه... سال آخر دبیرستان، دوستش از یک کوچه میرفت مدرسه، از یک کوچه دیگه... به دوستش می‌گفت: اون کوچه، مسیر مدرسه است من ... 📚رسم خوبان 🕊 🌹 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 @shahid_tahernia
. . پاداشی به اندازه پاداش ! امام علیه السلام می فرماید: 🌺پاداش انسان عفیف و پاک دامن که قدرت برگناه دارد ولی آلوده نمی گردد کمتر از مجاهد در راه خدا نیست همانا انسان عفیف و پاک دامن فرشته ای از فرشته هاست🌺 نهج البلاغه حکمت ۴۷۴ @shahid_tahernia94