🔰امام نماد انقلاب است
🔸شباهتهایی میان امام خمینی و امیرالمومنین وجود دارد که مایهی افتخار است
🔻رهبر انقلاب، هماکنون در مراسم بیست و نهمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره):
🔹۳۰ سال است از امام بزرگوار در مثل چنین روزی سخن میگوییم. بعد از این هم ملت ما همواره از امام سخن خواهد گفت و شایسته هم همین است؛ زیرا امام نماد انقلاب است و این کشور بدون موتور پرقدرت انقلاب به هدفها و آرزوهای بزرگ خود دست نخواهد یافت.
🔹امسال این همزمانی با ایام شهادت امیرالمؤمنین شباهتهایی را به ذهن میآورد. میان این پیرو صادق و حقیقی امیرالمؤمنین، و آن پیشوای والا و بزرگ، شباهتهایی وجود دارد که مایهی افتخار ملت ایران و امت اسلامی است.
🔺توجه به این شباهتها مهم و مفید است برای پیدا کردن راه درست و همچنین برای آشنایی بیشتر با امام بزرگوارمان. ۹۷/۳/۱۴
@Khamenei_ir
@shahid_vahid_farhangi_vala
🔰اولین شباهت میان امام خمینی و امیرالمؤمنین: صلابت و ایستادگی در عین لطافت و رقت
🔻رهبر انقلاب در حرم مطهر امام خمینی(ره):
🔹یک شباهت میان امام خمینی و امیرالمؤمنین این است: در امیرالمؤمنین دو خصوصیت ظاهراً متضاد جمع شده بود: یکی «صلابت و ایستادگی و شدت» و یکی «لطافت و صفا و رقت».
🔹این هر دو در امیرالمؤمنین در اوج و در کمال خود وجود داشت؛ صلابت و شدت در برابر هر حرکت نابحق در برابر ظلم و ظالم و در برابر انحراف از راه خدا و طغیانگری و اغواگری. امیرالمؤمنین در مقابل اینها با منتهای صلابت و استحکام میایستاد که نظیر آن دیده نشده است تا امروز.
🔹لطافت و رقت در مقام مواجهه با ذکر الهی و یاد الهی از سویی، و در برخورد با مظلومین و محرومان و ضعفا و مستضعفان از سوی دیگر.
🔺این دو خصوصیت متضاد در امیرالمؤمنین علیهالسلام، عیناً در امام راحل ما هم مشاهده میشود. از یکسو صلابت، استحکام، ایستادگی محکم در مقابل ستمگران و بدیها، در مقابل رژیم منحط و طاغوتی پهلوی که مثل صخرهی مستحکمی ایستاد؛ در مقابل آمریکا مثل کوه ایستاد، در برابر تهدیدها، در برابر صدام متجاوز، در جنگ تحمیلی و جنگ هشتساله، در برابر فتنههای داخلی، در برابر حتی شاگرد قدیمی و صحابی قدیمی خود بهخاطر رفتار نامتناسب او ایستاد و هیچ تعارفی نداشت. ۹۷/۳/۱۴
@Khamenei_ir
@shahid_vahid_farhangi_vala
2.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹ببینید| روایت امروز رهبرانقلاب از ارادت امام به خانواده شهدا
@khamenei_ir
@shahid_vahid_farhangi_vala
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: #نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 68
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در طول یک سالی که از حضورم در کردستان میگذشت در هیچ یک از درگیری ها زخمی نشده بودم اما اولین گلوله را آنجا در پانزدهم دی ماه دشت کردم! یک روز مطابق معمول درگیری شده بود که ناگهان گلولۀ کلاش بالای زانویم خورد. اولین بار بود که زخمی میشدم، اگر چه زخم و شهادت دوستانم را دیده بودم و ترسم ریخته بود اما برای اولین بار بود که زخم و درد تیر را تجربه میکردم. حالم فرق میکرد. با شدت گرفتن درگیری و مجروحیت بچه ها معمولاً از ستاد، گروه ویژه با دو سه ماشین کالیبردار به کمک می آمدند. آمدند و مرا با آمبولانس به بیمارستان رساندند. در بیمارستان بلافاصله مرا به اتاق عمل بردند و گلوله را از پایم درآوردند اما شب را در بیمارستان نماندم. معمولاً مجروحان را بعد از اقدامات اورژانسی از بیمارستان خارج میکردند. اگر جراحت شدید بود زخمی را با اسکورت به ارومیه میرساندند و اگر سطحی بود، مجروح چند روزی در محل اورژانسی که در ستاد دایر شده بود میماند. من هم به اورژانس ستاد که جنب پادگان ارتش بود، منتقل شدم. یک هفته ای همانجا ماندم تا اینکه حالم خوب شد طوری که خانواده اصلاً جریان زخمی شدنم را نفهمیدند.
در طول این مدت ارتباط ما با خانواده هایمان از مخابرات ممکن بود. چون خانۀ ما تلفن نداشت، گاهی به منزل پدرزنِ برادرم زنگ میزدم و از حال خانواده جویا میشدم.
یک روز در یکی از روستاها درگیری پیش آمد و گروه ضربت را به آن روستا فرستادند. من همراه فندرسکی که مسئول توپ 106 بود وارد روستا شدیم.
@shahid_vahid_farhangi_vala
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: #نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 69
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فندرسکی هم رانندگی میکرد و هم در وقت لزوم توپچی بود. آنجا که رسیدیم دو دستگاه تانک ارتشی را هم دیدم که شلیک میکردند. متوجه شدم میخواهند با آر.پی.جی تانکهای ما را بزنند. فریاد زدم و خدمه متوجه شده و تانک را از دیدگاه بیرون کشیدند. فندرسکی میخواست با توپ 106 پایگاه دموکراتها را بزند. گفتم: «نه بابا! اینا زیاد هم که باشن شش هفت نفر بیشتر نیستن. حیفه گلوله های توپو به خاطر اونا هدر بدیم.» قرار شد سه چهار نفری داخل روستا برویم. توپ 106 همانجا ماند و ما دو قبضه کلاشینکف برداشتیم و به ستون یک جلو رفتیم. نزدیک پایگاه متوجه شدیم سه چهار نفر از دموکراتها بعد از اصابت گلوله های تانک به هلاکت رسیده اند. شرایط به گونه ای بود که کسی نمیتوانست از آن پایگاه خارج شده و فرار کند. نزدیکتر که شدیم دیدیم فقط دو نفر از آنها زنده اند، البته ترکشهایی از گلوله تانک نصیب آنها شده بود. با وجود اینکه به شدت زخمی شده بودند، سعی میکردند تانکهای ما را با آر.پی.جی بزنند! پیشمرگها هم رسیدند. گفتم: «به اینها کاری نداشته باشید، اسیرن.» پیشمرگها قبول کردند و فهمیدیم آن دو پدر و پسر هستند. آنها دستگیر شدند و مثل همۀ دموکراتها و کومله هایی که دستگیر میشدند، اعتراف کردند که چندین نفر از نیروهای ما را کشته اند. برایشان حکم اعدام صادر شد. آنها تا دم آخر به ما توهین کرده و شعارهای خودشان را تکرار میکردند!
اسفند ماه بود که کار تسویه ام در سپاه مهاباد تمام شد. آن روز تازه تسویه کرده و در مقر آماده بازگشت به تبریز میشدم که فندرسکی آمد سراغم: «داریم میریم عملیات.»
@shahid_vahid_farhangi_vala
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: #نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 70
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـ منم دارم میرم تبریز. تسویه کردم!
ـ حالا بیا بریم این عملیات رو هم ببین و برو.
چند دقیقه بعد دوباره برگشتم از مسئول تسلیحات که از نیروهای تبریز بود اسلحه و نارنجک گرفتم و سوار ماشین شدم.
سدی در مهاباد بود که پارکی به نام اشرف کنار آن احداث شده بود. نزدیک پارک اشرف روستایی بود که تا آن روز پاکسازی اش به ثمر نرسیده بود. موقعیتش طوری بود که تصرفش به راحتی ممکن نبود. شب قبل طبق طرح آقای حداد، دِه به محاصره نیروهای سپاه درآمده بود و صبح گروه ضربت را به منطقه فرا خوانده بودند تا کار درگیری در آن روستا یکسره شود.
این بار یک راننده مراغه ای همراه ما بود و فندرسکی توپ میزد. شانزده گلولۀ توپ همراه مان بود. هنوز به محل مورد نظر نرسیده بودیم اما حال غریبی داشتم. نیروها قبل از ما درگیر شده بودند و سروصدای تیراندازی را میشنیدیم. روی یکی از تپه ها بولدوزر خاکریز زده بود و وقتی ماشین بالای خاکریز رفت بوی بنزین مشامم را پر کرد. نمیدانستم در سربالایی اگر ماشینهای شهباز باکشان پر باشد بنزینشان سرریز میشود. به فندرسکی گفتم: «بوی بنزین میاد... نکنه دموکراتها طوریشون نشه اما ماشین ما آتیش بگیره!؟...»
ـ نترس! چیزی نمیشه. کمی بالاتر بریم درست میشه.
@shahid_vahid_farhangi_vala
5.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹ببینید| روایت امروز رهبرانقلاب از نشانههای اقتدار امیرالمومنین علیهالسلام
@khamenei_ir
@shahid_vahid_farhangi_vala
1.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فوری:دستور رهبر انقلاب به سازمان انرژی اتمی: از همین فردا مقدمات رسیدن به ۱۹۰ هزار سو را در چارچوب برجام آغاز کنید
@BisimchiMedia
@shahid_vahid_farhangi_vala
3.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبرانقلاب: کسانی در داخل تبلیغ میکنند که اگر شکل معیوب برجام را نپذیریم، جنگ میشود،این دروغ است/ کمک کنندگان به جنگ روانی دشمن آدمهای حقیری هستند
@BisimchiMedia
@shahid_vahid_farhangi_vala