✨🕊🩸
الهی دلم انتهای نگاه تورا میخواهد....
و انتهای نگاه تو یعنی شهادت.....
#شهیدمهدی #زاهدلویی
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے #زاهدلویے|°
🆔 @shahid_zahedlooee
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نامه تاریخی محمدرضاشاه به برادرش پادشاه عربستان!
♨️ تعجب پادشاه عربستان از #کشف_حجاب_اجباری در ایران
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی و استاد #رحیمپور_ازغدی به مناسبت ۱۷دی، سالروز اجرای طرح استعماری حذف حجاب به دست رضاخان
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے #زاهدلویے|°
🆔 @shahid_zahedlooee
✨﴾﷽﴿✨
✨اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم✨
🔵 خبرهای کوتاه
🔸سامانههای پدافندی جدید و ناشناختهی مدافع مراکز حساس، آزمایش خواهند شد
🔸بازرسی هواپیمای ایرانی در لبنان ناشی از برخی اطلاعرسانیهای نادرست بود
🔸فرار نظامی صهیونیست از برزیل پس از دستور دادگاه برای تحقیق از او
🔸سخنگوی دستگاه دیپلماسی: در پی اعدام ۶ شهروند ایرانی، سفیر عربستان به وزارت خارجه احضار شد
🔸حدود ۷۰۰ هزار آواره سوری در لبنان حضور دارند/ بیشتر آوارگان «شیعیان» هستند
🔸مراسم پنجاهوهفتمین سالگرد درگذشت جهانپهلوان تختی امروز در ابنبابویه برگزار میشود
🔸آزادی یک مادر با کمک ۱۰۰ میلیونی نوعروس
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے #زاهدلویے|°
🆔 @shahid_zahedlooee
١٧دی درگذشت جهانپهلوان تختی؛
ماجرای تغییر نام ورزشگاه مشهد بهنام «غلامرضا تختی» توسط آیتالله خامنهای
🔹استادیوم تختی مشهد قبل از انقلاب «سعدآباد» نام داشت. همزمان با اوجگیری مبارزات انقلابی، اقشار مختلف مردم مشهد بهخصوص فرهنگیان این شهر در تاریخ ۱۳۵۷/۸/۱۶ اجتماعی بزرگ در این استادیوم برگزار کردند.
🔹سخنران این برنامه آیتالله خامنهای بودند که در بخشی از سخنانشان نام این استادیوم محل تجمع را به نام مرحوم «غلامرضا تختی» تغییر دادند. بعد از این سخنان، مردم با تکبیر و صلوات، این نامگذاری را تأیید میکنند و نام این ورزشگاه از آن پس تغییر میکند.
#تختی
فاتحه+صلوات
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے #زاهدلویے|°
🆔 @shahid_zahedlooee
11.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ چرا به روز قیامت روز حسرت میگویند؟!
🎙️آیت الله #تقوایی
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے #زاهدلویے|°
🆔 @shahid_zahedlooee
ره افسانه - ویراست جدید و به همراه اضافات .pdf
9.92M
متن کتاب ره افسانه در نقد جریان انحرافی احمد اسماعیل بصری
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے #زاهدلویے|°
🆔 @shahid_zahedlooee
شهید مهدی زاهدلویی🇮🇷
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ ⭕️°• #قاب_های_روی_دیوار•° #قسمت۵۹ به او لبخند می زنم: «چرا بیخودی جوش ز
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
⭕️°• #قاب_های_روی_دیوار•°
#قسمت۶۰
مجید صدایم می زند: «مامان، یه دقیقه میای؟» به حیاط می روم و می گویم: «جانم مامان؟» مقدار زیادی لوازم تحریر را از مغازه برمی دارد. -با من میای یه جایی بریم؟ -کجا عزیزم؟ -بریم خودت متوجه میشی. -صبر کن لباس بپوشم، بیام. راه می افتیم. از کوچه ی خودمان می گذریم. هنوز وارد کوچه ی بعدی نشده، به من می گوید: «مامان! شما همین ج ا سر کوچه منتظر باش. جلوتر نیا، زود برمی گردم.» -باشه عزیزم. از دور نگاهش می کنم. لوازم تحریرها را پشت درِ خانه ای قدیمی می گذارد. کلون در را چند بار به هم می کوبد. بعد به سرعت می دود سمت من. نفس نفس زنان کنارم می آید و با عجله می گوید: «بریم مامان تا ما رو ندیدن.» مچ دستم را می گیرد و مرا با خود می کشاند. می پرسم: «خب چرا صبر نکردی کسی بیاد در رو باز کنه؟! لااقل زنگشون رو می زدی که متوجه بشن.» با تعجب می گوید: «چیو متوجه بشن مامان؟ من از اول قصدم این بود کسی نفهمه اونی که لوازم تحریرها رو آورده منم.» دستم را دور کمرش می گیرم. سرش را به سینه ام می فشارم و می گویم: «ای ناقلا! تو هم داری میشی عین بابات؛ خیّر و بخشنده! الهی قربون پسر خوش قلبم بشم! خب چرا منو با خودت آوردی؟» با نجابت درون چشم هایش می گوید: «چون شما بهم قوّت قلب میدی مامان. راستش این خونه ی یکی از شهداییه که پنج شیش تا بچه مدرسه ای داره و الان به این لوازم تحریرا نیاز دارن مامان. گفتم تو این شرایط یه کمک کوچیکی کرده باشم بهشون.» پیشانی اش را می بوسم. به پهنای یک آسمان لبم به خنده از هم باز می شود.
ادامه دارد...
✨💎روایت زندگی مادر گرانقدر #شهیدان والامقام: مجید، حمیدرضا و مسعود #انجم_شعاع✨
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے #زاهدلویے|°
🆔 @shahid_zahedlooee
✨ #پویش ختم روزانه #قرآن مجید✨
به نیابت از
🦋#حضرت #زهرا_سلام_الله_علیها🦋
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے #زاهدلویے|°
🆔@shahid_zahedlooee