❣ #سلام_امام_زمانم❣ 🍁اى دل! #بشارت مى ‏دهم 🌼خوش روزگارى مى ‏رسد 🍃یا درد و غم💔 طى مى ‏شود 🌺یا #شهریارى مى‏ رسد 🍁گر کارگردان جهـ🌏ــان 🌼باشد "خداى مهربان" 🍃این کشتى طوفان زده 🌺هم بر کنارى #مى_رسد   #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

...🌺 شـب تا سحـــر بہ عشــ♥️ـق #تو تاب آورد دلــم اے #آفتاب زندڪَیِ من طلـ🌤ـوع ڪن روزم بدونِ #چشـمِ_تـو روشن نمیشود✘ #صبـح است باش و زندگـی ام را شـروع ڪن 😍 #شهید_عباس_دانشگر #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

🇮🇷رفیق‌عارف‌حاج‌قاسم درموردظهورچی‌میگه؟💔 #شهیدیوسف‌الهی 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

#گلزار_شهدای_کرمان #روایت_خادم_الشهدا ☘انارهای آبدار☘ 🍃🌱یک جعبه ی انار سنگین بغل گرفته بود و نفس نفس زنان از لابه لای قبور مطهر شهدا قدم بر می داشت، تا خودش را به قبر سردار برساند. خلوت بود.چند نفر زن و مرد ایستاده بودند و فاتحه می خواندند. دو نفری هم کنار مزار حاج قاسم نشسته بودند و با موبایل عکس یادگاری می گرفتند. 🌺🍃به زائرین که رسید جعبه ی انار را در برابرشان گرفت و تعارف کرد. عجب انار های درشت و خوش آب و رنگی بودند! هر کس هر چند تایی که میخواست بر می داشت، و پیرمرد دوباره تعارف میکرد. 🍃🌼به طرف من که آمد، گفتم: قبول باشه... گفت: خدا قبول کنه...بلافاصله ادامه داد... حاجتی داشتم، از "نی ریز" آمدم اینجا. میگن این آقا خیلی مَرده، رفیقاشم خیلی مَردند...از انارستانم انار ها را کندم، آوردم اینجا برای حاجت روا شدن، اینا کارشون درسته...شما هم بفرما... یکی دوتا انار برداشتم و از او خواستم که ما را هم دعا کند. 🌸🍃نگاهم به ورودی گلزار که افتاد، دیدم دو نفر دیگر هم در حال پخش کردن انار هستند. به نظرم آمد، کس و کار پیرمرد باشند. دوباره به زائرینی که از سبد پیرمرد انار برداشته بودند تعارف می کردند. آنها هم انار های آبدار را، به عنوان تبرک بر می داشتند. وقتی از همه پذیرایی کردند، انار های اضافی را پیرمرد خم شد و روی سنگ مزار سید عباس گذاشت و با چهره ای لبریز از شادمانی چند لحظه ای با جاجی حرف زد و رفت. این عکس شد عکس یادگاری من از انارهای پیرمرد حاجتمند... 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

✨﷽✨ 🌸وقتی ڪہ قدم رنجہ بہ ایران ڪردی 🌺مارا سرِخوانِ خویش مهمان ڪردی 🌸ما را همہ عمر ، ساڪنِ دائمیِ 🌺#بین‌الحرمینِ قم ، خراسان ڪردی 💫بیست و سـوم ربیع سالــروز ورود #حضـرت_معصـومـہ سـلام الله علیها بہ شهر مقدس قـم تبریـڪــ و تهنیـت باد.✨🌸 #اخت_الرضا🌹 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

🌻🍃 #با_شهـدا 🌷 اڱـرمی‌خواهیدلبیک‌یـاحسین‌تان معنادار باشد،واعمـالتـان‌قبـول باشـد...👆🏻🌿 شہید #احمد_اعطایی از شهداے اربعہ❣ توݪد: 1364 شہادت: 1394 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

نمےدانم چه شد که یک دفعه از میان ما رفتے فقط مےدانم... دیگࢪ هیچکس مثل تو نخواهد شد... #_سَرْبٰازِ_حٰاجْ_قٰاسِم #من_محمد_را_دوست_دارم #کرونا 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

⚫️ دیدن این ۳۶ ثانیه از #سردار دل ها، برای همه ما ضرورت داره... ▪️ببینید و با اشک چشم برای #ظهور دعا کنید... دلتنگ توئیم سردار بی تکرار😭😭 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

دعای زیبای #حاج_قاسم برای رهبر معظم انقلاب📿 👌 حتما ببینید 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

🔹️#پیام_شهید 🔸️#صوت_شهید ♦️شهید مهدی زین الدین.انجام تکلیف الهی 🍀#عند_ربهم_یرزقون ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🍃🌷🍃━━━┛

🎙استاد پناهیان: میدونی برای اینکه حججی بشی، بهجت بشی چی لازم داشتی⁉️ روز قیامت بهت میگن...👆 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

لطفے بنما ڪه خاک پایت گردم دامن بتڪان ڪه تا گدایت گردم دلتنگ زیارت توام اربابم من را به حرم ببر فدایت گردم 💚#السلام_علیڪ_یا_اباعبدالله💚 #صبحتون_حسینی 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

☑️ وقتی سپهبد سلیمانی دست سرباز خود را بوسید! 🔸 یکی از سربازان در حضور حاج قاسم: شرمنده هستم! خجالت میکشم به کشورم برگردم! باید بمونم اینجا یا به شهادت برسم یا با پیروزی کامل از اینجا خارج بشوم! #ماملت_شهادتیم 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

#خاطره🎞📒 #برای_حاج_قاسم🌱♥️ #این‌بارحاج‌قاسم‌عکاس‌بود ِ داشتیم‌ از در پـادگـان بـیـرون میرفتیم کـه دیـدیـم حاجی هم از درستاد آمده بیرون. دوربین دستمان بود. من بودم و شهید عرب‌نژاد و شهید جواد زادخـوش. جواد رفت سمت حاج‌قاسم. حـاجـی مـیدانـسـت کــه جـــواد شــوخ اســـت. تــا دیــد جـــواد دارد به‌سمتش می‌آید، با لبخند از سر اینکه با جواد شوخی کرده باشد، گفت: «وقت ندارم با شما عکس بگیرم.» جواد بیدرنگ گفت: «حاج‌آقا ما نمیخواستیم با شما عکس بگیریم. میخواستیم شما از ما سه نفر عکس بگیرید.» بعد بلافاصله دوربین را داد دست فرمانده لشکر. حاج‌قاسم نمیتوانست جلوی خنده‌اش را بگیرد و در همان حال از ما عکس گرفت. عکسی که هنوز به یادگار مانده و عکاسش حاج‌قاسم بود. #حسن‌منصوری.همرزم‌شهید 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

🌹 خواهر شهید مجید قربانخانی: وقتی از سفر کربلا برگشت مادر پرسیده بود چه چیزی از امام حسین(ع) خواستی؟ مجید گفته بود یک نگاه به حضرت ابالفضل(ع) کردم و یه نگاه به گنبد امام حسین(ع)، گفتم آدمم کنید. مجید هیچ وقت اهل نماز و روزه و دعا نبود‌، اما سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریه به کلی متحول شد‌، همیشه در حال دعا و گریه بود، نمازهایش را سر وقت می‌خواند و حتی نماز صبحش را نیز اول وقت می خواند، خودش همیشه می‌گفت نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده که این طور عوض شده‌ام و دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و همیشه در حال عبادت باشم. در این مدتی که دچار تحول روحی و معنوی شده بود همیشه زمزمه لبش «پناه حرم، کجا می‌روی برادرم» بود؛ همیشه ارادت خاصی به حضرت زینب (سلام الله علیها) داشت.  🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

⭕️ سهم کرمانشاهیا از خان طومان، #شهید_فریدون_احمدی عزیز بود که وقتی صدای #شهدای_خان_طومان رو پشت بیسیم شنید تاب نیاورد و داوطلبانه برای یاریشان رفت و اسیر شد. ۴۱۰ روز اسارت با انواع شکنجه منتهی به شهادت😔 در کنار شهدای عزیز خان طومان این شهید رو هم یاد کنید. شادی روحشان صلوات🌸 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

#گلزار_شهدای_کرمان #روایت_خادم_الشهدا 🕊زائر کوچک حاج قاسم🕊 🌸نامش: تینا. از ترکیه آمده بود. وقتی دسته گل را ازخادمین گلزار شهدا گرفت، جا خورد، باور نمیکرد که اینگونه گرم از زائر پنج ساله ی حاج قاسم استقبال کنند. دسته گل به دست، از لابه لای قبور شهدا با گام های کوچک، آرام و متین، به طرف مزار حاج قاسم راه افتاد. بالای مزار که رسید، اول پرچم کشورش، ترکیه را بر روی سنگ مزار گذاشت و بعد دسته گل اهدایی را. سپس در آرامش کامل با دستهای کوچکش شروع کرد زیر لب حرف زدن. حتما با حاجی حرف میزد. شاید هم دعا میخواند.چند دقیقه ای همه ی زائرین او را نگاه می کردند و دستهای کوچک او را که رو به آسمان بال گشوده بودند.... 🌺...حالا بایدبا دختری که با چهار زبان زنده ی دنیا، سخن می گفت، بیشترآشنا می شدیم. وقتی از او پرسیده شد:برای چه به زیارت حاجی آمده‌ای؟ گفت:حاج قاسم را دوست دارم او قهرمان زندگی من است. شنیدن این جمله، کاملا بر دل همه زائرین نشست. او را تحسین کردند. وقتی نفسی تازه کرد در جواب اینکه ترکیه کجا و کرمان کجا؟...حاجی را از کجا می شناسی؟گفت: همه،حاج قاسم را می شناسند او با داعش مبارزه کرد...نگاهی به مرد و زن زائر انداخت و آهسته ادامه داد: درمنزل ما پدر و مادرم خیلی از او یاد می کنند... ما فقط به عشق حاج قاسم آمده ایم کرمان...یک روز انتقام خونش را می گیریم. دخترک با این کلمات، بزرگتر از سنش نشان می داد.وقتی هدایای گلزار را تحویل گرفت، از همه تشکر کرد. ❤️حالا.. طپش قلب زائرکوچک ما، در کنار حاج قاسم ، کاملاً شنیدنی تر شده بود... 🔹ظهردوشنبه ۱۹آبان۹۹🔹 ✅ @shahidabad313

چہ ڪنم ثانیہ هاے دݪ من شوق ٺو دارد قاسم... ز غم دورے ٺۅ ابر بہارم قاسم... #عین_سین_قاف 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

حاج قاسم سید نبود آیت‌الله نبود دکتر و مهندس هم نبود فقط یک پاسدار بود، ولی یک ویژگی داشت که او را متمایز می‌کرد. حاج قاسم اخلاص داشت و با همین اخلاص، قلب میلیون‌ها انسان را تسخیر کرد. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊