eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽برای اینکه از همه‌چیزمون بگذریم،باید شبانه‌روز دلمون با خدا باشه... 👈صحبت‌های دل‌نشین شهید همت را بشنوید 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
... ازش پرسیدم که‌شما‌رزمندهٔ اسلامید؟! گفت: نه‌عزیزم! ما شرمندهٔ اسلامیم! از اون روز فکر میکردم‌که شرمندہ‌اسلام یك ردہ بالاتر از رزمندہ اسلامه . . تا اینکه‌شهیدشد♥️:)..! 🌱| 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
•[﷽]• 📨 رتبه‌اول‌کنکور‌سال۶۴بود و دانشجــوی پـــزشڪی دانــشگاه شهـیدبهشــتــی آخریـن‌دسـت‌نوشته‌اش‌این‌بود: صفایی‌ندارد‌ارسطوشدن‌ خوشاپــرڪشیدن پــرســتـو شــدن... 🌱 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | حضور از داخل هلیکوپتر امدادی تا میان مردم در سیل خوزستان 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ آرزوی جالب پیرزن همسایه حاج قاسم 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 (۱۶) 🍀(ره) 🍁۲۵ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۳۵ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 👈: ص ۳۵ ⚡می گفت هرکس از خدا بترسد، خدا همه چیز را از او می ترسانَد آن قـدر حضور خدا برایش پررنگ بود که در نامه ای به یکی از یـارانـش چنین گفت: »بــرادر خوبم، اجــازه نـده در هر شرایطی هیچ محبتی بر محبت خداوند سبحان و هیچ رضایتی بر رضایت خداوند سبحان غلبه کند.« 💢انسان در ایـن مرحله در اثـر و مواظبت بر طاعت الهی، از جنبۀ خُلقی و بشری خویش فانی شده و غرق در حضرت حق می شود و از تجلیات اسمائی بهره مند می شود و به »ولایت معنوی« نائل می آید 🖊یک بلوک تا شهادت ص ۳۷ 🔸️روزی با حاج قاسم به منطقه رفتیم، سـردار لب بالکن دوربین گذاشته و در حال شناسایی منطقه بود... 🔸️یک بلوک سیمانی دیدم که پایین افتاده بود. رفتم و بلوک را آوردم و آن را جلوی حاج قاسم گذاشتم و با خودم فکر کردم اگر تک تیرانداز تیری زد، به حاجی نخورد. 🔸️تا بلوک را گذاشتم، تیری به بلوک خورد و تکه تکه شد.خوشبختانه برای حاجی اتفاقی نیفتاد. 🌼شهید حسین پورجعفری ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
⭕️گمانه زنی ها حاکی از آن است مکان دقیق نیز بوسیله سیگنال های تلفن همراه او صورت گرفته است 🔹وقتی وزیر ارتباطات به جای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات و تولید گوشی‌ها و سخت افزارها و نرم افزارهای داخلی کارش می شود شواف و حاشیه سازی در اینستاگرام اسرائیلی نباید ازترور دانشمندانمان در خاک خودمان تعجب‌کنیم. ❌. نفوذیهای داخلی بویژه........😳😳😳😳😳 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚محضر بزرگان❤️ص ۱۲۴ ✔امير منجر 🔵ســال اول بود. به مرخصي آمدم. با موتور از سمت ميدان سرآسياب به سمت ميدان خراسان در حرکت بوديم. ابراهيم عقب موتور نشسته بود. 🔵از خياباني رد شــديم. ابراهيم يک دفعه گفت: امير وايسا! من هم سريع آمدم کنار خيابان. با تعجب گفتم: چي شده؟! گفت: هيچي، اگر وقت داري بريم ديدن يه بنده خدا! 🍁@shahidabad313 🔵من هم گفتم: باشه،کار خاصي ندارم. بــا ابراهيم داخل يك خانه شــديم. چند بار ياالله گفــت و وارد يك اتاق شديم. 🔵چند نفر نشسته بودند. پيرمردي با بالاي مجلس بود. به همراه ابراهيم سلام كرديم و درگوشه اتاق نشستيم. صحبت حاج آقا با يکي از جوانها تمام شد. 🔵ايشــان رو کرد به ما و با چهره اي خندان گفت: آقا ابراهيم راه گم کردي، چه عجب اين طرفها! 🔵ابراهيم سر به زير نشسته بود. با ادب گفت: شرمنده حاج آقا، وقت نمي کنيم خدمت برسيم. 🍁@pmsh313 🔵همين طــور کــه صحبت مي کردنــد فهميدم كه ايشــان، ابراهيــم را خوب مي شناسد.حاج آقا کمي با ديگران صحبت کرد. 🔵وقتــي اتاق خالي شــد رو کرد به ابراهيم و با لحنــي متواضعانه گفت: «آقا ابراهيم ما رو يه كم کن!» 🔵ابراهيم از خجالت سرخ شده بود. سرش را بلند كرد و گفت: حاج آقا تو رو خدا ما رو شرمنده نکنيد. خواهش ميکنم اين طوري حرف نزنيد. 🔵بعد گفت: ما آمده بوديم شــما را زيارت کنيم. انشــاءالله در جلسه هفتگي خدمت مي رسيم. بعد بلند شديم، خداحافظي کرديم و بيرون رفتيم. 🔵در بيــن راه گفتم: ابرام جون، تو هم بــه اين بابا يه كم نصحيت مي کردي، ديگه سرخ و زرد شدن نداره! 🍁@shahidabad313 🔵باعصبانيت پريد توي حرفم و گفــت: چي ميگي امير جون، تو اصلا ً اين آقا رو شناختي!؟ گفتم: نه، راستي کي بود !؟ 🔵جواب داد: اين آقا يکي از اولياي خداســت. اما خيلي ها نمي دانند. ايشــون حاج ميرزا اسماعيل دولابي(ره) بودند. 🔵سالها گذشت تا مردم حاج آقاي دولابي را شناختند. تازه با خواندن فهميدم که جمله ايشان به ابراهيم چه حرف بزرگي بوده ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @shahidabad313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
سردارسلامی: دشمنان منتظر واکنش قاطع ایران باشند فرمانده کل سپاه: 🔹به ملت عزیز ایران اطمینان می‌دهیم که واکنش قاطعی نسبت به ترور دانشمند هسته‌ای خود خواهیم داشت. 🔹دشمنان باید منتظر واکنش‌های جمهوری اسلامی ایران باشند با کیفیت و وضعیتی که خودمان تعیین می‌کنیم. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حاج قاسم 🎙به روایت: حاج حسین یکتا 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
👆👆👆👆 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✨✨ ✨ بابا چیا خوردی ؟ هرچی خوردی بگو تا بنویسم🤔 کوچیک که بودم وابستگیم به بابا انقدر زیاد بود که بعضی روزها اگر تهران بود ، می‌رفتن دفتر کارشون من رو با خودشون می‌بردن . توی اون دفتر یه اتاق کوچیک بود با یه جا رختی و سجاده و یخچال خیلی کوچک جلسه‌های بابا (حاج قاسم) که طولانی می‌شد به من می‌گفت برو تو اون اتاق و استراحت کن ، توی یخچال آب و آبمیوه و شکلات تافی بود از همون تافی‌ها که پوستشون رنگی رنگی بود و وسطشون شکلات ، ساعت‌ها توی همون اتاق می‌نشستم تا جلسه بابا تموم بشه و برم پیشش از توی یخچال چنتا تافی می‌خوردم و آبمیوه و آب ، وقتی جلسه بابا تموم می‌شد سریع با کاغذ و خودکار میومد تو اتاق می‌پریدم بغلش منو می‌شوند روی پاهاش ، می‌گفت : بابا چیا خوردی ؟ هرچی خوردی بگو تا بنویسم 😋 دونه به دونه بهش می‌گفتم حتی آب معدنی و شکلات ، موقع رفتن دستمو که می‌گرفت تو راه کاغذ رو به یه نفر می‌داد و می‌گفت : بده به حسابداری ، دختر من این چیزا رو استفاده کرد ، بگو پولشو حساب کنن یا از حقوقم کم کنن.☺️ 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌸 توصيه رهبرانقلاب به عروس شهيد مختاربند: بچه دار شويد... 🔸عروس شهید مختاربند از آقا می پرسد: من چه کار بکنم؟ وظیفۀمن چیست؟ دارم درس می خوانم و هنوز بچه ندارم. 🔸آقا با لحنی بسیار جدی و سریع جواب دادند: «اوّلاً بچه دار بشوید؛ این یک. اینهایی که اول زندگی هی عقب می اندازند و می گویند حالا زود است، این ناشکری است. این ناشکری باعث می شود که خداوند یک جواب سختی به آدم بدهد». 🔸عروس که هنوز ایستاده، می گوید: آخه من دارم درسم را پیش می برم! 🔸آقا گفتند: «باشه، مشکلی نیست. من کسی را سراغ دارم که با چهار بچه درس میخواند و همۀدوره های کارشناسی و ارشد و دکتری را گذرانده...» 📅 دیدار صمیمی خانواده شهدا با رهبر معظم انقلاب ۹۵/۹/۱۶ 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 °°° امام فرموده بود مثل چمران بمیرید، اگه قرار است مثل چمـران بمیریم و شهید بشویم باید شبیه چمران‌زندگے کنیـم ، او در یک لحظه شهیــــد نشد بلکه عمــری شهیــدانه زنــــدگی کرد. 🌷 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🍃 در مراسمی برای شهدا حاج قاسم رو کرد به خانواده‌ها و گفت: از همه تقاضا دارم دو دقیقه سقف را نگاه کنند. دو دقیقه همه سقف را نگاه کردند و کم کم گردن‌ها خسته شد. همان زمان گفت: خسته شدید؟ برخی از رزمندگان ما بیش از 30 سال است که به دلیل مجروحیت فقط می‌توانند سقف را نگاه کنند. راوی: همسر شهید هادی کجباف 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹استوری فاطمه سلیمانی فرزند شهید حاج قاسم سلیمانی : ♦️کوچیک که بودم وابستگیم به بابا انقدر زیاد بود که بعضی روزها اگر تهران بود ، میرفتن دفتر کارشون من رو با خودشون میبردن توی اون دفتر یه اتاق کوچیک بود با یه جا رختی و سجاده و یخچال خیلی کوچک ♦️جلسه های بابا (حاج قاسم) که طولانی میشد به من میگفت برو تو اون اتاق و استراحت کن ، توی یخچال آب و آبمیوه و شکلات تافی بود از همون تافی ها که پوستشون رنگی رنگی بود و وسطشون شکلات ، ساعت ها توی همون اتاق میشستم تا جلسه بابا تموم بشه و برم پیشش از توی یخچال چنتا تافی می خوردم و آبمیوه و آب ، ♦️وقتی جلسه بابا تموم میشد سریع با کاغذ و خودکار میومد تو اتاق میپریدم بغلش منو میشوند روی پاهاش ، میگفت : بابا چیا خوردی ؟ هرچی خوردی بگو تا بنویسم :) دونه به دونه بهش می گفتم حتی آب معدنی و شکلات ، موقع رفتن دستمو که می گرفت تو راه کاغذ رو به یه نفر میداد و میگفت : بده به حسابداری ، دختر من این چیزا رو استفاده کرد ، بگو پولشو حساب کنن یا از حقوقم کم کنن ♦️اونوقت چجوری ما ۸/۵ میلیارد پول مردم این کشور که بابام جونشو براشون داد میتونیم از سفره مردم برداریم. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌱 تنها آنهایی ترور می‌شوند که وجودشان دریچه‌ی تنفس استکبار را می‌بندد، آن‌قدر که مجبور شوند، آنها را حذف فیزیکی، یعنی ترور کنند. 🕊 ✌️🏽🔥 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸️﷽🔸️ ⚡(۶۶) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۲۸_مدافعان حرم ص ۹۲ 🔹️...چند روز بعد، آماده عمليات شديم. جيره جنگي را گرفتيم و تجهيزات را بستيم. خودم را حسابي براي آماده كردم. 🔹️من آرپي جي برداشتم و در كنار رفقايي كه مطمئن بودم شهيد مي شوند قرار گرفتم. گفتم اگر پيش اينها باشم بهتره. احتمالا ً با تمام اين افراد همگي با هم شهيد مي شويم... 🔹️اما رفقاي ما آن شب به خط دشمن زدند. سجاد مرادي و سيد يحيي براتي كه سر ستون قرار گرفتند، بودند، مدتي بعد مرتضي زارع، بعد شاه سنايي و عبدالمهدي کاظمي و... در طي مدت کوتاهي تمام رفقاي ما كه با هم بوديم، همگي پركشيدند و رفتند. 🔹️درست همان طور كه قبلا ديده بودم. جواد محمدي هم بعدها به آنها ملحق شد. بچه هاي اصفهان را به ايران منتقل كردند. من هم با دست خالي از ميان به ايران برگشتم. با حسرتي كه هنوز اعماق وجودم را آزار مي داد. ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @pmsh313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛