#کلام_از_شهدا
✍بارالها، مرگ مرا زندگی برای دیگران ساز، برای ملتم! دینم، برای آن سیاه دربند! برای آن ضعیف بیچیز! برای آن فقیر غمین! برای آنان که جز اشک، سلاحی و جز ذکر تو دوایی ندارند.
#شهید_ایرج_بائوج_لاهوتی
📘منبع:اسك دين
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
#خاطره_از_شهدا
✍روزی بعد از بازگشت از شناسایی، خواستیم از آب منبع برای شستشو استفاده كنیم؛ زیرا عراق در بین راه ما آب انداخته و لباس و بدن ما با گل و لجن آغشته شده بود. وقتی به آب منبع دست زدم، آن قدر داغ بود كه دست را میسوزاند. درچنین گرمایی بعضی از بچهها روزه میگرفتند و عدهای دیگر برای تأدیب نفس، اگر خطایی از آنها سر میزد، لب به غذا نمیزدند.
راوی: سردار رضا غزلی،
📘منبع : ر. ك: قطعهای از بهشت (جرعهای از كوثر 3) ، ص 163
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
#شهید_مغفوری_کرمانی و احترام به پدر و مادر...👆👆👆
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💠 نماز جلوی بچه ها
#شهید_منصــور_ستاری😍
یک بار با عصبانیت ایستادم بالای سر منصور و نمازش که تمام شد، گفتم «منصور جان، مگه جا قحطیه که میآی میایستی وسط بچهها نماز؟
خُب برو یه اتاق دیگه که منم مجبور نشم کارم رو ول کنم و بیام دنبال مهر تو بگردم.»
تسبیح را برداشت و همان طور که میچرخاندش، گفت «این کار فلسفه داره. من جلوی اینها نماز میایستم که از همین بچگی با نماز خوندن آشنا بشن.
مهر رو دست بگیرن و لمس کنن. من اگه برم اتاق دیگه و اینها نماز خوندن من رو نبینن، چه طور بعداً بهشان بگم بیایین نماز بخونین!؟»
#قرآن هم که میخواست بخواند، همین طور بود. ماه رمضانها بعد از سحر کنار بچهها مینشست و با صدای بلند و لحن خوش قرآن میخواند.
همه دورش جمع میشدیم. من هم قرآن دستم میگرفتم و خط به خط با او میخواندم.
اصلاً اهل نصیحت کردن نبود. میگفت به جای این که چیزی را با حرف زدن به بچه یاد بدهیم، باید با عمل خودمان نشانش بدهیم.
📚منبع: ابر و باد (خاطرات شهدا )
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
🌷ماجرای شیرین و جالب بدنیا امدن فرزند سردار شهید #محمدابراهیم_همت🌷
زمستان سال ۶۲بود ما تو اسلام اباد غرب زندگی میکردم ابراهیم از تهران اباد بود از قیافش معلوم بود که چندوقت است نخوابیده است😨 با اینکه خسته بود اجازه نداد من کار کنم🙃 خودش شام را اورد خوردیم جمع کرد مهدی را خواباند😴 رختخواب هارا انداخت من مصطفی پسر دومم را باردار بودم🙈 شروع کرد به حرف زدن با بچه توراهیمون😳😟
میگفت(بابایی اگر پسر خوب و حرف گوش کن باشی باید همین امشب سرزده تشریف بیاری،😳میدونی چرا؟چون بابا خیلی کار داره اگه امشب نیای من توی منطقه نگران تو و مامانت هستم☹️ بیا و مردونگی کن همین امشب تشریف فرمایی کن😑)جالب این بود که میگفت"اگه پسر خوبی باشی"نمیدانم از کجا میدانست بچه پسر است😟😳
هنوز حرفش تموم نشده بود که زد زیر حرفش و گفت(نه بابایی،امشب نیا🙁 بابا ابراهیم خستس چند شبه که نخوابیده بمونه برای فرداشب😤)این را که گفت خندیدم 😂گفتم تکلیف این بچه رو روشن کن بیاد یانیاد؟😉
کمی فکر کرد گفت قبول همین امشب،چه شبی بهتر از امشب که تولد امام حسن عسگری هم هست🤗 بعد انگار که با یکی از نیروهایش حرف میزند گفت پس همین امشب مفهومه؟👨✈️😡
مدتی گذشت احساس دردکردم و حالم بدشد😰ابراهیم حال مرا که دید ترسید گفت بابا تو دیگه کی هسی شوخی هم سرت😐 نمیشه پدر صلواتی؟🙃
دردم بیشتر شد ابراهیم دستوپایش را گم کرده بود😵 و از طرفی هم اشک تو چشماش حلقه زده بود😥 پرسید وقتشه؟گفتم اره🙈
منو رسوند بیمارستان و فرزندم بدنیا اومد و بچه هم پسر بود😟😍😍
اون شب ابراهیم مثل پروانه دورم میچرخید اون شبو هیچوقت فراموش نمیکنم و هروقت یادش میوفتم خندم میگیره💔🌺😍
📎راوی:ژیلابدیهیان(همسرشهید)
📚منبع:کتاب برای خدامخلص بود
#شهیدمحمدابراهیم_همت
#یادش_باصلوات
#الله_اڪبر
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
#کلام_از_شهدا
✍ای وارثان انقلاب، اگر زیرک باشید، آن وقت از کوچکترین انحراف یا توطئهای در مسیر انقلاب الهی ما باخبر میشوید و با ایمانتان و جانتان با آن به مقابله برمیخیزید.
#شهید_قدرتالله_طاهری_بروجنی
📚منبع :اسك دين
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
#خاطره_از_شهدا
✍او از بچگى طلبگى را دوست داشت. حوزه درس خواند، جلسه هاى بحث با جوان هاى محل راه انداخت، زندان رفت و نوارها و اعلاميه هاى امام را به شهرهاى كوچك تر برد. بعد از انقلاب نماينده ى امام شد در سپاه. مدتى ياسوج و شيراز بود. از وقتى رفت جبهه، منتظر مزد كارهايش بود. خودش مى گفت «من سى ماه ياسوج بودم، سى ماه شيراز. حالا كه اومدم جبهه، بايد سى ماهه جوابم را بگيرم.» و گرفت.
#شهید_عبد الله_ميثمي
📚منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | مریم برادران
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
🍀امروز روز شهادت سردار رشيد اسلام، برادر "غلامحسين افشردي" معروف به "حسن باقري" (1361 ش)
✍غلامحسين افشردي معروف به حسن باقري در 25 اسفند 1334 ش در تهران به دنيا آمد.
🔷اين شهيد گرانقدر در نوجواني در كلاسهاي مذهبي كه زير نظر آيت اللَّه دكتر بهشتي برگزار ميشد شركت ميكرد و شديداً تحت تأثير وي قرار گرفت. ايشان پس از گذراندن دروس ابتدايي و دبيرستان وارد دانشگاه اروميه شد ولي به دليل فعاليتهاي سياسي، پس از دو سال از دانشگاه اخراج گرديد.
🔶 از آن پس به سربازي رفت و در لبيك به فرمان امام خميني(ره)، از پادگان گريخت. شهيد افشردي در جريان انقلاب، در تصرف يك كلانتري و نيز پادگان عشرت آباد تهران مشاركت نمود و با پيروزي انقلاب به كميته انقلاب اسلامي پيوست.
🔷وي همچنين مدتي به روزنامه نگاري پرداخت و در سال 58 در رشته حقوق قضايي دانشگاه تهران پذيرفته شد. او با شروع جنگ تحميلي، به سوي جبهه هاي جنوب شتافت و به سرعت، استعدادهايش شكفته شد و در مناصب فرماندهي نظامي سپاه و بسيج رشد كرد تا جايي كه فرماندهي چندين عمليات نظامي و موفق از جمله ثامنُ الحُجَج، طريق القُدس، فتح المبين، بيت المقدَّس، رمضان و محرَّم را در برخي محورهاي مهم بر عهده گرفت.
🔷شهيد افشردي همچنين در آزادسازي شلمچه و خرمشهر نقش مهمي داشت. وي سرانجام در حالي كه به عنون جانشين فرماندهي نيروي زميني سپاه، در حين يك عمليات اكتشافي و اطلاعاتي در جبهه فكه حضور داشت، بر اثر اصابت گلوله توپ دشمن، در 27 سالگي شربت شهادت نوشيد.
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
#شهیدی که دعایش مستجاب شد!!!!
🍂آخرین باری که آمده بود مرخصی خیلی حال عجیبی داشت ، نیمه شب با صدای ناله اش از خواب پریدم رفتم پشت در اتاقش سرگذاشته بود به سجده و بلند بلند گریه می کرد
🍂میگفت:
« خدایا اگر شهادت را نصیبم کردی می خواهم مثل مولایم امام حسین (ع) سر نداشته باشم مثل حضرت عباس (ع) بی دست شهیـد شوم 😔»
دعایش مستجاب شد😔
🍂 و یکجا سر و دستش را داد...😭
به یاد سردار بی سر
🌷شهید ماشااللّه رشیدی🌷
🍂فرمانده گردان حضرت سیدالشهدا علیه السلام ،از لشکر ۴۱ ثارالله بود
🍂که در ۷بهمن سال ۱۳۶۵ در حالیکه گردانش را در عملیات کربلای ۵ ،شلمچه ،
در نبرد با تانکهای دشمن رهبری میکرد، بر اثر اصابت گلوله مستقیم تانک به شهادت رسید.
🍂مزار: طغرالجرد استان کرمان
📎هدیه به ارواح مطهر شهدای لشگر ۴۱ ثاراللّه
و سلامتی فرمانده دلسوخته لشگر ۴۱ حاج قاسم سلیمانی صلوات
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
👆خاکریز خاطرات ۱۲۴
🌸 دغدغهی یک شهید در کوچه پس کوچه های تورنتوی کانادا چه بود؟
#تقوا #بندگی #بیتفاوت_نبودن #نخبه #احکام_شرعی #شهیدآقاسیزاده
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
روایتگری شهدا
👆خاکریز خاطرات ۱۲۴ 🌸 دغدغهی یک شهید در کوچه پس کوچه های تورنتوی کانادا چه بود؟ #تقوا #بندگی #بی
.
📝 متن خاکریز خاطرات ۱۲۴
✍ دغدغهی یک شهید در کوچه پس کوچه های تورنتوی کانادا چه بود؟
#متن_خاطره:
حسن رفته بود کانادا و توی دانشگاهِ تورنتو درس میخواند. اونجا تهیهی گوشتی که ذبح شرعی شده باشه، خیلی سخت بود. برای تهیهی غذا محدودیت داشتند. تا اینکه یک روز گفت: یه افغانیِ شیعه پیدا کردم که در یکی از روستاهای اطراف تورنتو قصابی باز کرده، من هم هر ده پانزده روز یکبار از دانشجوهای مسلمان پول جمع میکنم و میرم اون روستا و از ایشان برای بچهها گوشتی میخرم که ذبح شرعی شده...
✍خاطره ای از زندگی سردار شهید حسن آقاسی زاده
📚منبع: کتاب شهاب ، صفحه ۵۲
#تقوا #بندگی #بیتفاوت_نبودن #نخبه #احکام_شرعی #شهیدآقاسیزاده
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
سرهنگ زمان شاه بود. اهل #نماز و دعا نبود. مصطفی راكه میديد؛ سلام نظامی میداد. هر دو فرمانده بودند.
مصطفی كه دعا میخواند، میآمد يك گوشه مینشست. روضه خواندنش را دوست داشت. چراغ ها كه خاموش میشد، كسی كسی رانمیديد. قنوت گرفته بود. سرش را انداخته بود پايين، گريه میكرد. يادش رفته بود فرمانده است. بلند بلند گريه میكرد. میگفت «همهی اين ها را از مصطفی دارم.»
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#درس_اخلاق
@Afsaran_ir
سلوک شهید مغفوری کرمانی و رد نشدن از زمین خالی...👆👆👆
#پیام_معنوی_شاکری
#باران_معنوی_شاکری
#نکته_ها_و_پند_ها
#سیره_بزرگان
#روایتگری_شهدا
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
🔸🔹بیانات پس از زیارت مزار شهدای بهشت زهرای تهران
🔹یکی از کارهای بدی که بعضی از مدیران گلزارهای شهدا انجام میدهند یکسانسازی قبور شهدا است
رهبر انقلاب صبح امروز پس از زیارت مزار شهدای بهشت زهرای تهران:
🔸یکی از کارهای بدی که بعضی از مدیران گلزارهای شهدا انجام میدهند، این کار غلط یکسانسازی قبور شهدا است.
🔹اینجا خوب است؛ همین درست است، بیایند صاحبان این شهدا، پدرانشان، مادرانشان، فرزندانشان، همسرانشان، علامتی داشته باشند، عکسی داشته باشند، این خوب است.
🔸این شکل، شکل طبیعی است. هیچ لزومی ندارد که ما این [علامتها] را صاف کنیم، به خیال اینکه میخواهیم زیباسازی کنیم.
🔹زیبایی هر جایی و هر چیزی به حَسَب خودش است؛ زیبایی انسان، زیبایی باغ، زیبایی قبرستان، زیبایی هر چیزی را باید به حَسَب خودش محاسبه کنیم. ۹۷/۱۱/۱۰
@Afsaran_ir
ماجرای شهید حججی و بیدینها در قبرستان 👇
یکی از کارهایمان این بود که غیرمذهبیها را به تور میانداختیم. کار نداشتیم طرف ده سال دارد یا پنجاه سال. وعدهگاهمان هم قبرستان بود. من افراد را شناسایی میکردم و با هزار ترفند آنها را با محسن درمیانداختم. سوار موتورشان میکردم که برویم با هم چرخ بزنیم. وسط راه الکی میگفتم موتور خراب شد و بگذار زنگ بزنم رفیقم بیاید کمک. محسن میآمد و سربحث را باز میکردم. سال 90 یکی دو تا سوژه ضدخدا و لامذهبِ کلاسیک انداختم به جانش. چند شب تا صبح توی قبرستان با محسن بحث میکردند. باورم نمیشد اینها را بتواند به راه بیاورد..!
🌹 شهید محسن حججی
🏷 #خاطره
📕 #سربلند ص105
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
ahmadian-01.mp3
1.64M
❣روایتگری
شـهـیـد گمنام...
حاج محمد احمدیان
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، کلام شهید
#سردارشهیدمهدی زین الدین:
فرمانده لشکر علی بن ابیطالب(ع)
هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند.
شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند.
شهدا را یاد کنید ولو با ذکر یک صلوات.
شادی روح امام و شهدا #صلوات
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
💥روایتگری شهدا
┏━━━🕊🏴🕊━━━┓
🏴 @shahidabad313
┗━━━🏴🕊🏴━━━┛
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊