⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل هفتم : مبارزه با داعش
🔸صفحه : ۱۰۴
🔻قسمت نود و ششم : هیبت حاج قاسم
✍دوست مشترک مان آقای جلال طالبانی رئیس جمهور عراق بود.
خیلی به ما محبت داشت.
حاج قاسم را هم بسیار دوست داشت.
تقدیر بر این شد که من وزیر شوم و آقای طالبانی رئیس جمهور .
باهم رفیق بودیم .
در زمان جنگ مدت ها منزل ایشان بودم، او هم چریک بود و مبارزه می کرد.
رفتم ایشان را ببینم.
دو نفری داشتیم با هم صحبت می کردیم، با اشاره گفت:کاک فتاح همین جا که شما نشسته اید،چند وقت پیش حاج قاسم نشسته بود.
داشتیم صحبت می کردیم.
منشی من آمد در گوشم مطلبی گفت.
حاج قاسم گفت:چیه کاک جلال؟
بهش گفتم که ایشون داره میگه اوباما رئیس جمهور آمریکا پشت خطه، برم با اوصحبت کنم.
_صحبت کن.
وصل کردند.
_اگه می خواهید من برم بیرون.
_نه شما بشین.
گوشی را برداشتم و با اوباما سلام وعلیک کردم.
باشوخی به او گفتم:می دونی کی روبروی من نشسته؟ گفت:منه.
_حاج قاسم سلیمانی.
_باتعجب گفت: ژنرال سلیمانی!؟
_بله.
_از لحن اوباما احساس کردم که به احترام و هیبت حاج قاسم ایستاد.
الله اکبر این حاج قاسم فرزند ملت ایران است که در همه ی دل ها نفوذ کرد.
قیامتی به پا کرد.
انقلابی در دل ها ایجاد کرد.
ملت ما را با مردم عراق متحدتر کرد.
🗣 پرویزفتاح، رییس بنیاد مستضعفان، یاران شاهد ۱۷۱
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📸این روزها حجابم را محکم تر می گیرم تا یادم باشد آخرین نگاه #امام_حسین علیه السلام به خیمه ها بود.
#حجاب
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت هفتاد و چهارم:تزریقی های اسارت
🔘وقتی پای ایران و امام پیش میومد آنچنان عزتی از خودشون نشون می دادن که بارها اتفاق افتاد افسران بعثی رو ناچار به اعتراف به این نکته کردن که ما اسیر شماییم نه شما اسیر ما.
🔘در ایران شنیده بودیم که معتادای تزریقی از یه آمپول مشترک استفاده می کنن ، ولی باورمون نمیشد شرایطی پیش بیاد که خودمون به این وضعیت گرفتار بشیم. وقتی که افراد خیلی بدحال رو می بردن بهداری (بهداری که چه عرض کنم، یه اتاقک کوچک با چند تا سُرم و سرنگ و تعدادی قرص و کپسول و باند که اگه همشو جمع می کردی تو یه کارتون جا میشد) هر تعدادی که بودن از پنج نفر تا بیست نفر، همه رو با یه دونه سرنگ و سرسوزن آمپول می زدن. همین مسئله باعث رواج بیماری های مسری بین بچه ها میشد و کسی که می رفت بهداری با یه مرض جدید برمیگشت. بعلت استفاده مشترک از سرنگ، نوعی مرض در اردوگاه رایج شد که تا ایران هم ادامه داشت و تعدادی که مبتلا شده بودند در ایران معالجه شدند.
🔘گذشته از جنبه بهداشتیِ اش ، یه نوع شکنجه محترمانه برای افراد بود و سرسوزن برای نفرای آخر اونقد کُند میشد که انگار یه میخ رو تو بدن فرو می کردن و هم اینکه سوزن بیرون میومد، خون میزد بیرون و جاری می شد. اگه کسی نمی دونست فِکر میکرد طرف از پشت چاقو خورده. خلاصه از هر راهی ، حتی تو بهدارای شون برای اذیت و آزار بچه ها کوتاهی نمی کردن و هر چی به فکرشون می رسید فوری انجام میدادن.
🔘آمپول زدن تو اسارت اونقدر زجرآور و ترسناک شده بود و امکان ابتلا به امراض مسری بالا بود که بسیاری از بیماران ما ترجیح میدادن اصلا به بهداری مراجعه نکنن و با درد و بیماری خودشون بسازند تا با کمک بهیاران خودمون بتدریج بهبودی حاصل بشه. گذشته از استفاده مشترک از آمپول و خطرات و پیامدای اون، معمولاً و خصوصاً در ماهای نخستین اسارت، رفت و برگشت بیماران به بهداری همراه با#تحقیر و کتک کاری بود و حتی بعضی وقتها بیماران بشدت بدحال رو به اتهام تمارض زیر کابل گرفته و می زدند. مجموعه این رفتارای خشن باعث میشد کمتر مریضی باشه که رغبت کنه بلند بشه و برای رفتن به بهیاری ثبت نام کنه.
🔘مریض از نظر بعثی ها کسی بود که در حال جون کندن بود و توانایی کوچکترین حرکتی نداشته باشه. نتیجه این رفتار غیر انسانی این بود که یه مریضی ساده تبدیل به مریضی مزمن میشد و مرگ و میر بین بچه ها در شش ماه اول بشدت افزایش پیدا کرد...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️شهیدی که دفاع از میھن را به
بورسیه دولت كانادا ترجیح داد.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🍃قبلهجرانتوآقامابہهجراﻥرفتهایم
خودسرانہڪوبہڪودنباﻝشیطاﻥرفتهایم
یڪ هزاروسےصدوچندےستغیبتخوردہایم
توتماماًحاضرےومابههجراﻥرفتهایم...ا
#اللّٰھُمعـجللولیڪالفࢪج
#صبحتون_مهدوی💚
#عاقبتتون_شهدایی🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
🌹 به قول شهید آوینی:
اگر در جستجوی امام زمان هستی
او را در میان سربازانش بجوی
از نشانههای خاص آنان
این است که همچون نور ،
دیگران را ظاهر میکنند
خود را نمیبینند ...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش برگردی با منجی💚
سردارم
#به_وقت_حاج_قاسم
#به_وقت_شهادت
💔۱:۲۰
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
خواهرم...
همچون زینب (سلام الله علیها)
باش؛ و در سنگر #حجاب،
به اسلام خدمت کن...
«شهید محمدجواد نوبختی»
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره همسر شهید اندرزگو: ما شاه را بیرون خواهیم کرد. بعد همه مردم ایران مورد امتحان قرار خواهند گرفت! سید علی نامی خواهد آمد و بعد #امام_زمان عج ظهور خواهد کرد.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل هفتم : مبارزه با داعش
🔸صفحه:۱۰۶_۱۰۵
🔻قسمت نودو هفتم : پنج ضربدر دو
✍در جنوب حلب بچه های توپخانه خیلی سخت کار می کردند.
از فرصت استفاده کردم و خواهشم را با حاج قاسم در میان گذاشتم.
_بچه های توپخونه چندین شبانه روزی اینجا بیدار بودن، چند ماهی هم هست که خونه نرفتن.
_خب!
_اگه امکان داره، حالا که الحمدلله تو منطقه به پیروزیهای بزرگی رسیدیم، بهشون تشویقی بدیم.
_پیشنهاد تو در این مورد چیه؟
_پنج نفر از اونا رو با همسرانشون بفرستیم کربلا. _بنویس وبده بهم.
سریع پیشنهادم را نوشتم و دادم به حاجی.
نوشت: ده نفر از آقایان که ایشان معرفی میکند، با همسرشان بروند کربلا.
نوشته بودم پنج نفر، او نوشت ده نفر، آن دع نفر را هم با هواپیما به زیارت کربلا فرستاد.
🗣محمود چهارباغی، نشریه یاران شاهد شماره ۱۷۱
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌹سالروز شهادت مجاهد خستگی ناپذیر دوران ستمشاهی، مورد وثوق امام راحل، شهید حاج مهدی عراقی به همراه فرزندش توسط گروهک تروریستی آمریکایی فرقان
🌹۴ شهریور ۱۳۵۸
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت هفتاد و پنجم:ورزش صبحگاهی
🔸️اوایل اسارت یکی از فرماندهای بعثی دستور داد که اول صبح باید دور محوطه بدوید و چند دقیقه ای نرمش انجام بدید. خب دستور بدی نبود و علیرغم زخمیا و مریضای بدحالی که داشتیم و نا و رمقی برای دویدن نداشتند، ولی حداقل برای گرم شدن تو اون هوای سرد بد نبود.
🔸️پرسید کی حرکات نرمش رو بلده ؟ عبدالمحمد شیخ ابولی اومد جلو و بچه ها رو منظم به خط کرد و چند دوری دور محوطه دویدیم و بعدش تو ردیفای منظم ، حرکات نرمش رو انجام دادیم. برای اولین بار بود که جلوه ویژه ای از نظم و انضباط گروهی در مقابل دشمن به نمایش گذاشته شد و خیلی شیک مثل یه پادگان نظامی با ابهت خاصی حرکات ورزشی انجام شد. انگار نه انگار اسیر هستیم. تعدادی رزمنده ایرانی کنار هم و ورزش صبگاهی و در زادگاه صدام! خیلی باشکوه بنظر می رسید. نزدیک بود چشماشون از حدقه بیرون بزنه. باورشون نمیشد اینا همونای اند که با کابل دنبالشون می کنن و تحقیرشون می کردن! چه عظمتی دارن.
🔸️چند دقیقه ای مات و مبهوت به این نظم و حرکات هماهنگ نگاه کردن ، آخرش کاسه صبرشون لبریز شد و نتونستن این وضع و اوضاع رو تحمل کنن. همون که دستور ورزش داده بود، فهمید چه غلطی کرده و داد زد بسه دیگه بسه. چند تا فحش آبدار هم داد و اشاره کرد به تعدادی از نگهبانها. اونا هم نامردی نکردنو با کابل و چوب ریختن سر بچه ها و بزن بکوب شروع شد و ورزش تبدیل شد به تعقیب و گریز و غلتوندن بچه ها تو خاک محوطه. این بیچاره ها چشم دیدن نظم و انضباط و حرکات ورزشی بچه ها رو نداشتن. دیگه هم همچین وضعی تا آخر اسارت تکرار نشد و دو و نرمشی در کار نبود...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید سلیمانی: خدا به حرمت مادران شهدا به ما رحم کند و به حق محمد و آل محمد ما را به شهادت نائل بگرداند...
🔸دعای #حاج_قاسم در جمع مردم روستای قناتملک - بهار ۱۳۸۸
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷ڪاش تقدیر شهادت
بہ سرانجام شود...
و ڪسےهست
ڪہ میلش شده گمنام شود
عشق یعنے حرم بےبے و من مےدانم!
باید این سربرود
تا دلم آرام شود.
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❣ #عند_ربهم_یرزقون
همیشه در مقابل بدی دیگران گذشت داشت می گفت طوری زندگی و رفاقت کن که احترامت را داشته باشد بی دلیل از کسی چیزی نخواه و عزت نفس داشته باش .
می گفت این دعواها و مشکلات خانوادگی را ببین بیشتر بخاطر اینه که کسی گذشت نداره بابا دنیا ارزش این همه اهمیت دادن را نداره آدم اگه بتونه توی این دنیا برای خدا کاری کنه ارزش داࢪه....
🌹 شهید ابراهیم هادی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
#حدیث_روز
🔰 آفتابی که به زائر حسین(ع) میتابد، گناهانش را از بین میبرد.
🔹امام صادق(ع): زائر حسین(ع) وقتی به قصد زیارت از خانهاش خارج میشود، سایهاش بر چیزی نمیافتد، مگر اینکه آن چیز برایش دعا میکند.
و هنگامی که آفتاب بر او بتابد، گناهانش را از بین میبرد، همانطور که آتش، هیزم را از بین میبرد.
🔻کاملالزیارات، ص ۲۷۹
#اربعین
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #سیره_سردار
🔳ب) چهل سال بهدنبال گمشده
◻️اميرمؤمنان حضرت علي(ع) فرمود: «و اللّهِ لولا رَجائي الشهادَةَ عِند لِقائي العَدُوَّ ـ و لَو قد حُمَّ لي لقاؤهُ ـ لَقَرَّبتُ رِكابي، ثُمّ شَخَصتُ عَنكُم فلا أطلُبُكُم ،ما اختَلَفَ جَنوبٌ و شِمالٌ؛ به خدا سوگند، اگر نبود اميد من به شهادت در ميدان جنگ با دشمن ـ البته اگر چنين مقدّر باشد ـ هر آينه بر مركب خويش مينشستم و تا باد شمال و جنوب ميوزد، به سراغ شما نميآمدم». (نهجالبلاغه، خطبه ۱۱۹)
در خبرها آمده بود، فرزند شهيد سليماني در حضور جمعي از مسئولين نظام كه براي عرض تسليت در منزل شهيد حضور يافته بودند با نقل خاطرهاي ميگويد: «پدرم در اين اواخر ميگفت من سالهاست دنبال شهادتم و در نهايت به آرزوي ديرينهاش رسيد». وقتي اين جمله را شنيدم به ياد خاطره امام علي(ع) در جوار حضرت ختمي مرتبت محمد مصطفي صلی الله علیه و آله افتادم كه حضرت آن را در خطبه ۱۵۶ نهجالبلاغه اينگونه نقل كرده و ميفرمايد: «به پيامبر صلی الله علیه و آله عرض كردم اي رسول خدا، ... مگر در روز اُحد، كه تعدادي از مسلمانان شهيد شدند و من از شهادت محروم ماندم و اين امر بر من گران آمد، به من نفرمودي: مژده بادا تو را كه شهادت پيش روي توست؟ رسول خدا به من فرمود: بهراستي كه همين طور است. حال در آن صورت صبر تو چگونه خواهد بود؟ عرض كردم: اي رسول خدا، اينجا، جاي صبر نيست، بلكه جاي شادي و شكر است».
☀️نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل هفتم: مبارزه با داعش
🔸صفحه : ۱۰۶
🔻قسمت نود و هشتم: کشف جدید
✍کشف استعداد و شناسایی نیروهای مستعد یکی از هنرهای مدیریتی حاج قاسم بود. اصغر پاشا پور از جمله این کشف ها بود.
درجه اش استوار بود، اما در سوریه چندین سرهنگ و سرتیپ زیردست او کار می کردند.
حاج قاسم در همایش فرماندهان سپاه به او اشاره کرد. در سوریه افسران عالی رتبه می گفتند اگر اصغر بگوید و دستور دهد انجام می دهیم.
یک ماه بعد از حاج قاسم شهید شد.
نتوانست داغ او را طاقت بیاورد.
🗣️محمدرضاحسنی دوست و همرزم شهید
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | نماهنگ ؛ صدات میکردم 💔🍃
هـزارقصہ نوشـتیم
برصـحیفہےدل اما
هنوزعـشقتو عـنوان
سرمقالہےماسـت 🥀
#شهید_سلیمانی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت هفتاد و ششم:کابل سه فاز عدنان
♦️فرمانده اردوگاه تکریت یازده یه سرهنگ بعثی خونخوار بود و به نیروهاش گفته بود اینهارو به اندازه ای بزنید و شکنجه کنید که گوشتهای بدنشون بریزه و بپوسه، ولی تو سرشون نزنید که بمیرن ، ما اسیر کم داریم و برای تبادل اسیرا نیاز به اینا داریم. این مسئله باعث شده بود که بخاطر منافع خودشون معمولا چوب و کابل تو سر بچه ها نمی زدن. ولی یکی از درجه دارای بعثی بنام عدنان که می گفتن مسیحیه و کلا از مسلمونا بدش می اومد و بسیار قوی هیکل و بلند قامت و ورزیده بود ، این قانون را رعایت نمی کرد و بعضی وقتا عمدا با کابلِ سه فاز می کوبید توی سر و گردن بچه ها. اول صبح توی صف دستشویی نشسته بودیم که عدنان آمد. اسمش لرزه بر تن بچه ها مینداخت. بسیار قسی القلب و بی رحم بود و هیچ حد و مرزی رو به رسمیت نمی شناخت.
♦️پشتش به جایی گرم بود و حتی از فرمانده اردوگاه هم حساب نمی برد. آسایشگاه ما «آسایشگاه پنج» همه سر پایین بودیم و منتظر نوبت ، که بی دلیل و حتی بدون گرفتن کوچکترین بهانه ای شروع کرد به زدن. اصلا تصور نمی کردیم با اون زور بازویی که او داشت و معمولا یه کابل سه فاز بسیار قطور و سنگین دستش بود بزنه تو سر بچه ها. با هر کابل که فرود میومد یکی از رو به زمین میفتاد. سرمون پایین بود و تا نوبت به خودمون نمی رسید متوجه نمی شدیم که قضیه چیه!
♦️نزدیک من که رسید سایه سنگینشو احساس کردم. تا خودمو جم و جور کردم ضربه ای به پشت سرم فرود اومد ، انگار یه پتک آهنی روی سرم خورد و احساس کردم کاسه سرم متلاشی شده. از حالت طبیعی خارج شدم و چیزی نمونده بود که بیهوش بشم. از من رد شد و یکی یکی بچه ها رو با همون قدرت تو سرشون زد. اینجور وقتا که تنبیه دسته جمعی بود معمولا به یه کابل اکتفا می کردن و می رفتن. ولی اون روز ظاهرا قصد این جلاد آدمکشی بود نه شکنجه و تنبیه.
♦️چرخشی زد و روحیه آزارگریش ارضا هم نشد و دوباره از اول و دقیقا مثل کابل اول و با همون قدرت دوباره از پشت سر شروع کرد به زدن. بار دوم هم کابل پشت سرم فرود آمد و دنیا جلو چشمام سیاه شد...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔁#زندگی_پس_از_زندگی
🎥 روایتی متفاوت و بی سابقه از تجربه نزدیک به مرگ
🍂#فصل_دوم
🌷شهیدی که درخواست مادر و همسر یک جوان را اجابت کرد
🔺بخش اول: رفیق
🔻بخش دوم: پیک یاری
👤تجربهگران : آقای نقی دلدار و آقای مصطفی سرافرازی
☀️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀@pmsh313❀
╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مستجاب الدعوه 👇
به از نقل آیت الله ناصری
#آیت_الله_ناصری
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯