#یاصاحب_الزمان عج
من در شبِ آرزو نداشتم
جز وصل تو هیچ آرزویی
ای عشق! بیا که نیست ما را
غیر از مدد تو چاره جویی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#التماس_دعای_فرج
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
+شهادٺیعنے؛
زندگےڪن،اما!
فقطبراےخدا..!🖐🏽
اگرشهادتمیخواهید
زندگےکنید
فقطبرایخدا..:)!"🌿
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌹یادی_از_شهدا
شهید آوینی: ما از سوختن
نمی ترسیم
که چون پروانه ها
عاشق نوریم
و هر جا که نور ولایت است
گرد آن حلقه می زنیم.
#شهید_مرتضی_آوینی
#لبیک_یا_خامنه_ای
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 شهید #حاج_قاسم سلیمانی :
چه کسی میتواند محاسبه بکند خدمات امام (ره) را . ولی آن قدری که ما فهم میکنیم با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست . خدمت امام (ره) ، کاری که امام کرد .
این چیزی که امروز مقام معظم رهبری با خون دل با تمام وجود از آن مراقبت میکند .
در هر نطقی استناد به امام می کند . به عنوان یک مرجعی در پایه گذاری همه موضوعات اساسی .
❤️ #جان_فدا
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۲۰)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و بیستم:سرطانی به اسم حسین مجید
♦️مدتی که گذشت و داشت اوضاع عادی میشد ، از حجم کتک و اذیتها کاسته شد و لفته و بقیه نگهبانها، علیرغم همه مشکلاتشون مقداری آروم و قابل تحمل شده بودن، با سرطانی به اسم گروهبان حسین مجید، مواجه شدیم.
🔹️حسین مجید از نگهبانهای تکریت یازده بود و به خاطر قد کوتاه و شکم گنده و هیکل بی قوارهاش خود عراقیها هم مسخرهش میکردن. انگار همیشهی خدا نه ماهه حامله بود. هر روز سهمیهش شده بود یه سیلی که وقت بیرون رفتنمون از اتاق به همه میزد. البته به جای کف دست، دستشو مشت میکرد و چون قدش کوتاه بود و اکثر بچههای ما بلند قد بودن برای اینکه بتونه مسلط باشه، میرفت رو یه بلندی و با تموم قدرت میکوبید تو صورت بچهها. درد و سنگینی این مشت از لگد یه الاغ نر هم بیشتر بود و ضرب دستش اونقدر سنگین بود که گاهی یه نفر پرت میشد و سرش گیج میرفت.
🔸️یه بار منخواستم زرنگی کنم و کمتر به فک و صورتم فشار بیاد. اومدم دندونام رو محکم به هم فشار دادم. فکر میکردم این جوری بهتره.ولی وقتی کوبید تو صورتم هر دو ردیف دندونام به هم خوردن و نزدیک بود بریزن تو دهنم. تا چند روز فک بالا و پایینم بخاطر اون ضربه و ندانم کاری خودم درد میکرد و درس عبرتی برام شد که دیگه وقت مشت و سیلی خوردن دندونام رو روی هم فشار ندم.
💥شکر خدا مدتی بعد اون ملعونِ عقدهای رفت و ما از سهمیه روزانه سیلی و مشتِ تو صورت معاف شدیم. با رفتن حسین مجید و کمی مهربان شدن لفته و بقیه نگهبانها ، علیرغم تنگی جا و گرما به تدریج و بصورت محدود و دو سه نفره برخی کلاسها رو شروع کردیم و خودمون رو با برنامههای مفید سرگرم میکردیم.
🔸️یکی از مشغولیت بچه ها حفظ و مرور قرآن و کلاسهای ترجمه و تفسیر قرآن و زبان انگلیسی بود. من و یه نفر دیگه از مسعود ماهوتچی که دانشجو بود و تسلط خوبی به زبان انگلیسی داشت، خواهش کردیم برامون کلاس مکالمه زبان بذاره و اونم قبول کرد و تا وقتیکه تو ملحق بودیم، مرتب تمرین مکالمه میکردیم و گاهی هم با عبدالکریم مازندرانی و محمد خطیبی مباحث حوزوی رو#مباحثه میکردیم...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم: مردم داری
🔸صفحه:۱۵۰-۱۵۱
🔻قسمت صد و پنجاه و نهم: اشتیاق دیدار
✍گفتم: سردارسلیمانی همون آقایی بود که جلوی در شما رو بهش معرفی کردم و احوال پرسی کرد.
خیلی تعجب کردند.اول فکر کردند که من سرشان کلاه گذاشتم ،یعنی فقط برای اینکه صحنه سازی کرده باشم آن ها را آورده ام جایی و با معرفی فرد دیگری خواسته ام دست به سرشان کنم .
بعد از چند دقیقه آمد و نشست.
حرف هایش را که شنیدند،تازه متوجه شدند که جای درستی آمده اند.
ملاقات تمام شد.
داشتیم می رفتیم .
گفتند: ما تصورمون از سردار سلیمانی یه ژنرال بداخلاق و اخمو بود، اصلا ما در طول تاریخ زندگی سیاسی مون یه ژنرال عالی رتبه در تراز بین المللی که هیچ ،در تراز داخلی هم ندیده بودیم که این طور متواضع رفتار کنه و صحبت هاش این قدر عمیق و راهبردی باشه.
🗣️حسین امیر عبداللهیان،مدیر کل امور بین المللی مجلس شورای اسلامی ،نشریه یاران شاهد شماره ۱۷۱
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
گاهی قصه ها را باید از چشمها
خواند ، همان چشمهایی که
جز عشق چیزی ندیدند...
#شهید_مهدی_باکری🌷
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷#شـهـــیـــدانـه💞
به روی سنگ قبرم اسمم را ننویسید!
میخواهم همچون ده ها شهید دیگر
گمنام باقی بمانم...
اگر خواستید فقط این جمله را بنویسید:
✧✫مـــشــتـــی خـاک بـــه پـــیـشـــگـاه خــداونـــد✫✧
#ختمدهصلواتیکحمدوتوحید
هدیه به
🌷شهید علی قاریان پور
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🔰 دختر #حاج_قاسم میگفت:
یکی از کارای همیشگی پدرم خواندن قرآن و نهج البلاغه بود و میگفت اگه مسئولان ما کتاب نهج البلاغه حضرت امیرالمومنین علی (ع) را مطالعه کنند در آداب حکومت و مملکت داری می تواند موثر باشد.
#سردار_دلها
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
*📌 نظام ولایتباوری حاج قاسم، با نظام ولایتپذیری متفاوت است / شهید سلیمانی معتقد بود جمهوری اسلامی حرم الهی است
🔺سردار معروفی، معاون هماهنگ کننده سازمان بسیج مستضعفین:*
🔸شعار حاج قاسم سلیمانی که ما «ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم»، یعنی اینکه ما در جنگها و تهاجمات نابرابر ایستادهایم و همانطور که لشکر پرشمار یزید نتوانست ذائقه ۷۲ نفر را تغییر دهد، رسانههای معاند و حرکتهای ظالمانه نیز نمیتوانند ذائقه این ملت را تغییر دهند.
🔸نظام ولایت باوری حاج قاسم، با نظام ولایتپذیری متفاوت است، نظام ولایت باوری او نظام فرمان گرفتن و نظام فتوا گرفتن نبود بلکه حاج قاسم در ولایت ذوب بود و ادب و وفا و معرفت به امام در وجودش موج میزد.خیلیها میخواستند حاج قاسم ما را از سرزمین سوریه بازگردانند، اما حاج قاسم، چون میدانست امامش چه میخواهد تا آخرین لحظه ایستاد، زیرا معتقد بود که جمهوری اسلامی حرم الهی است و این حرم نباید تهدید شود./
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پخش شیرینی پس از شهادت فرزند
🔹مادر شهید جمیل العموری که پسرش به دنبال حمله وحشیانه صهیونیست ها به اردوگاه جنین به شهادت رسیده بود، پس از عملیات شهید «خیری علقم» در قدس شیرینی پخش کرد.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۲۱)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و بیست و یکم:گوشه گیری ممنوع!
🍂یه ویژگی بارز بچه ها این بود تا فرصت مناسبی پیش میومد و امکان فعالیت آموزشی و فرهنگی مهیا میشد سریع جنب و جوش هم شروع میشد و هیچ وقت انزوا و گوشهگیری و غصه خوردن در دستور کار بچهها نبود. به استثنای ماه اول که اختناق کامل حاکم بود. تو سه ماه دیگه واقعا استفادههای خوبی کردیم و بصورت چهره به چهره و کلاسهای متعدد چند نفره برگزار میشد و عراقیها هم نمیتونستن تشخیص بدن که داریم صحبت معمولی میکنیم یا برنامۀ کلاسی و آموزشیه. چون همیشه بصورت متراکم کنار هم بودیم و هر وقت می پرسیدن چی میگید؟ میگفتیم: داریم از خاطراتمون تو ایران برای هم میگیم که حوصله مون سر نره. لا مصبها انگار اگه ما دو کلمه به هم یاد میدادیم از اونها چیزی کم میشد و خسارتی بهشون میخورد.
🔸️یکی دیگه از مشکلات بزرگ بچه ها در فصول گرما، تشدید بیماریهای پوستی مانند گال بود که قبلا اینو تو خاطرات تکریت یازده توضیح دادم. ولی اینجا بخاطر کمبود جا و شرجی بودن داخل اتاق این مشکل مضاعف شده بود. چند نفر از بچه ها مبتلا شدن و تکرار همون معالجه کذایی عراقیها. این طفلکیها رو اینقدر جلو آفتاب گذاشته بودن که مثل قیر سیاه شده بودن و پوست بدنشون سوخته بود. ما هم تنها کاری که تو این جور مواقع از دستمون بر میومد این بود که دستهامون رو به درگاه خدا دراز کنیم و برای شفای عزیزانمون دعا کنیم. یه نفر هم به بیماری سل مبتلا شد و خطر شیوع این بیماری میرفت که خوشبختانه بردنش بیمارستان و مداوا شد.
💥دوران پر از فراز و نشیب زندان ملحق داشت طولانی می شد و به ماه چهارم خودش رسید و ما باورمون شده بود که دیگه تا آخر اسارت همین جا جامونه و باید خودمون رو با شرایط موجود وفق بدیم ، ولی خیلی وقتها هم به درگاه خدا التماس میکردیم که شرایطی فراهم بشه که دوباره برمون گردونن اردوگاه ۱۱ پیش بچه ها.
📌تنگی جا و نداشتن هواخوری بشدت آزارمون میداد. بالاخره خداوند همیشه بندههای مضطر و گرفتار خودشو دائم در سختی قرار نمی ده و اونها را رها نمیکنه. دعای بچهها که با اخلاص تموم باخدا مناجات میکردن مستجاب شد و از گوشه و کنار زمزمههایی بگوش میرسید که احتمالا دوباره برمون میگردونن اردوگاه. بالاخره انتظارات به سر رسید. چهار ماه تموم در اون زندان تنگ، همراه با اعمال شاقه و بدون حق استفاده از هواخوری سپری شد. زمزمههایی از برخی نگهبانهای عراقی بگوش میرسید که بزودی جابجا میشید ، اما کجا ؟معلوم نبود!!...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم: مردم داری
🔸صفحه:۱۵۰-۱۵۱
🔻قسمت صد و شصتم: رفیق همه
✍تسلط مدیریتی حاج قاسم با مهربانی، دلسوزی و محبت به زیردستان بر قلب آن ها بود، حدود یک هفته ای از آزادی بنده می گذشت که مرا جلوی استیشن فرماندهی سپاه هفتم سوار و ناهار در منزلش میهمان کرد.
در طول مسیر آن چنان صمیمی و دوستانه صحبت و برخورد می کرد، که آدم خیال می کرد با افراد خاصی دوست و رفیق است، بعد متوجه می شدیم، اخلاقش با همه همین طور است.
🗣️حمید رضاحسنی دوست و همرزم شهید
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
حرف دل❤️
فرقی نداره ایرانی باشی یا لبنانی ..
جهاد باشی یا آرمان ..
مهم اینه برای آرمان هات جهاد کنی . . .
و سرانجام قصه دنیات بشه شهادت:🌷
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 راز پیروزیهای سردار سلیمانی
🔰 استاد #پناهیان
⭕️ در دریای طوفانزده، اهلبیت کشتی نجات هستن...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯