◾️محرم، ماه مودّت
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
🏴مودت نسبت به اهل بیت(ع) بر ما واجب است «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى؛شوری/۲۳» مودت،محبتی است که باید ابراز شود. اگر ما در # محرم محبت خودمان را به #امام_حسین(ع) ابراز نکنیم،پس کی می خواهیم ابراز کنیم؟
لذا #محرم،ماه تظاهرات حبی است و چون ماه مصیبت است، لزومش هم بیشتر است. چرا که آداب مودّت،عقلا و عرفا ایجاب می کند که انسان درعزا و مصیبت اهتمام بیشتری بورزد تا در جشن و شادی. در عزا،آدم احساس وجوب می کند.
#محرمی_شویم(۳)
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
☀️پیام معنوی
✅ @pmsh313
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
✅ امام حسين عليه السلام
در مدت عمر ، در حفظ سلامت تن بكوشيد.....
فَبادِروا بِصِحَّةِ الاَْجْسامِ فى مُدَّةِ الاَْعْمارِ
📕 تحف العقول ، صفحه 239
#عزاداریتان_مقبول_حق
التماس دعای فرج...
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#وصیت_شهید
قسم می خورم ،
تا روز وصل به کربلاییان ، از پای ننشینم.....
#شهیدعبدالله_قره_نگین
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#زندگینامه_شهدا
در 11 اسفند 1338 به دنیا آمد ، تحصیلات ابتدایی را در تهران به پایان رساند و پس از آن به دلیل مشکلات اقتصادی و عدم امکانات در 14 سالگی مشغول فراگیری و کار در حرفه نجاری شد و ترک تحصیل کرد .
عبدالله در جریان قیام مردم برای تشکیل حکومت اسلامی در ایران ، فعالیت مذهبی و فرهنگی اش را به اوج رساند و در تظاهرات 17 شهریور زخمی شد .
با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه جنوب شد و با شکل گیری تیپ سیدالشهدا (ع) ، بنیان گذار گردان حضرت قاسم (ع) شد .
در تاریخ 25 فروردین 62 آسمانی گردید....
#شهیدعبدالله_قره_نگین
📕 پلاک 10
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🏴روز ششم، روز قاسم بن الحسن(ع)...
⭕️آقای خامنهای بگویید دیگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!
🔸فریاد میزد: "آقای رییس جمهور! آقای خامنهای! من باید شما را ببینم."
حضرتآقا پرسیدند: "چی شده؟ کیه این بنده خدا؟"
"حاج آقا! یه بچه است, میگه از اردبیل اومده اینجا و با شما کار واجب داره."
حضرتآقا میفرمایند: "بگو پسرم. چه خواهشی؟"
شهید بالازاده میگوید: "آقا! خواهش میکنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند!"
حضرتآقا میفرمایند: "چرا پسرم؟"
🔹شهید بالازاده: "آقا جان! حضرت قاسم (ع) ۱۳ ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم ۱۳ سالهام ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمیدهد به جبهه بروم هر چه التماسش میکنم, میگوید ۱۳ سالهها را نمیفرستیم, اگر رفتن ۱۳ سالهها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم (ع) را چرا میخوانند؟»
حضرت آقا دستشان را دوباره روی شانه شهید بالازاده گذاشته و میفرمایند: "پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است" شهید بالازاده هیچ چیز نمیگوید، فقط گریه میکند و این بار هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش میرسد.
🔸حضرتآقا شهید بالازاده را جلو کشیده و در آغوش میگیرند و رو به سرتیم محافظانش کرده و میفرمایند: "آقای...! یک زحمتی بکش با آقای ملکوتی (امام جمعه وقت تبریز) تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است, هر کاری دارد راه بیاندازید و هر کجا هم خودش خواست ببریدش, بعد هم یک ترتیبی بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل, نتیجه را هم به من بگویید."
🔹حضرتآقا خم شده صورت خیس از اشک شهید بالازاده را بوسیده و میفرمایند: "ما را دعا کن, پسرم درس و مدرسه را هم فراموش نکن, سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان."
#شهید_مرحمت_بالازاده
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#تلنگر
اوایل انقلاب ، به هر کس یک کُوپُن تعلق میگرفت و با آن کوپن می توانست سهم مواد غذایی خود مانند قند ، شکر ، نفت ، روغن و برنج را دریافت کند.
مجید یک روز قبل از آن که به طرف جبهه حرکت کند ، کوپن خود را از روی طاقچه منزل بر می دارد.
خانواده از او میپرسند که چه کار میکنی!؟
در پاسخ میگوید ،
سهم کوپن خودم را برداشتم تا مبادا زمانی که نیستم حواستان نباشد و سهم من را از ارزاق عمومی بگیرید.
من در جبهه غذا می گیرم و این کوپن اضافی ، حقالناس است....
#شهیدمجید_بقایی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خـــاطرات_شهدا
هنگامی که فرماندهی تیپ 9بدر را پذیرفت ، گردان احرار ، را از میان اسیران عراقی تشکیل داد !
آنها به رغم آنکه اسیر بودند ، با علاقه و اشتیاق در این گردان با ارتشی که خودشان سال ها در آن ارتش بودند ، میجنگیدند و بسیاری از آنها هم به شهادت رسیدند !
و حالا بسیاری از تربیت شدگان شهید دقایقی امروز به یاد او سازمان بدر را که در عراق با داعش میجنگد پایه گذاری کرده اند.
الآن خانه هر مجاهد عراقی که بروی ، سه عکس میبینی ،
امام خمینی ، شهید صدر و شهید اسماعیل دقایقی .
در واقع او را باید مبدع فرهنگ بسیجی در میان عراقی ها نامید. همان چیزی که به عنوان حشدالشعبی در میان عراقی ها نام گرفته است....
#سردارشهیداسماعیل_دقایقی
شهادت شلمچه ، کربلای پنج
📕 یادگاران
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✅ امام حسین علیه السلام
کسب علم موجب رسیدن به معرفت و شناخت است....
📕 بحارالانوار، ج 75، ص 128.
#عزاداریهایتان_مقبول_حق
التماس دعای فرج...
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#وصیت_شهید
بدانيد!
اين دنيا جای مؤمن نيست ، اين دنيا قفس مؤمن و بهشت كافر است.
مؤمن در اين دنيا بايد سختی بكشد
بايد خودمان را برای سرای همیشگی آماده كنيم.
هر كس در اين دنيا اعمال شايسته داشته باشد و پيرو ولايت فقيه باشد ، پيروز است.
بايد حسين گونه جان را فدا كنيم و زينب گونه پيام شهيدان و حسينيان را به گوش عالمیان برسانيم...
#شهیدموسی_اخروی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا
یک دفترچه یادداشت کوچک داشت ، همیشه همراهش بود و به کسی نشان نمی داد .
یک بار یواشکی دفترچه را برداشتم تا ببینیم چی نوشته !؟
در آن کارهای روزانه اش را نوشته بود ، سر چه کسی داد زده ! ، چه کسی را ناراحت کرده ! ، به چه کسی بدهکاره ! و....
همه را نوشته بود ریز و درشت ، نوشته بود تا یادش باشد و در اولین فرصت صافشان کند.....
#شهیدمحمدعلی_رهنمون
📕 امام سجاد و شهدا ، ص25
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
﷽
#درس_هایی_از_عاشـورا [ شماره ۳ ]
◼️عزاداری یعنی نگاه داشتن خاطرات فداکاران... بر تمام افرادی که توان دارند، حج واجب شده وبخشی از اعمال حج زنده نگاه داشتن. خاطرات حضرت ابراهیم و اسماعیل و هاجر است.
زائران خانه خدا در صفا و مروه شبیه سازی می کنند و همچون هاجر با هیجان می روند، تا آن خاطره زنده بماند.
◼️وما همانگونه که از پدر و همسر در مکه تجلیل می کنیم، باید از امام حسین علیه السلام و فرزندان و اصحاب و حضرت زینب کبری و خاندان او نیز تجلیل کنیم.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا 🖤🍃
یک دفترچه یادداشت کوچک داشت ، همیشه همراهش بود و به کسی نشان نمی داد .
یک بار یواشکی دفترچه را برداشتم تا ببینیم چی نوشته !؟
در آن کارهای روزانه اش را نوشته بود ، سر چه کسی داد زده ! ، چه کسی را ناراحت کرده ! ، به چه کسی بدهکاره ! و....
همه را نوشته بود ریز و درشت ، نوشته بود تا یادش باشد و در اولین فرصت صافشان کند.....
#شهیدمحمدعلی_رهنمون
📕 امام سجاد و شهدا ، ص25
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#محرمی_شویم (۵)
🏴علیک به مجالس ورشکسته!🏴
💠 یکی از رفقا می گفت: آیت الله حق شناس(ره) یک روز،۷-۸ تا جلسه روضه کوچک رفتند...
♻️ من همراه ایشان می رفتم وایشان مدام به من می فرمود: علیک به مجالس ور شکسته.
🔰یعنی همین مجالس کوچکی که۲-۳نفر نشسته اند و گریه می کنند ویک کسی هم می آید و روضه می خواند.
⬅️در مجالس بزرگ"احساس"آدم خوب تحریک می شود و عظمت امام حسین(ع) دیده می شود،اما در این مجالس کوچک "باور"
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
☀️پیام معنوی
✅ @pmsh313
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
#کلام_از_شهدا
✍مواظب منافقین داخلی باشید و نگذارید آنها پا روی خون شهدای ما بگذارند و ثمره خون شهدای ما را پایمال کنند.
#شهيد_يونس_زنگي_آبادي
📚منبع:اسك دين
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطره_از_شهدا
✍رسیدم دو کوهه. علی اصغر رو دیدم که داره اینور و اونور می ره و نیروها رو جابجا می کنه. من را هم دید. اما اصلا تحویلم نگرفت. خیلی ناراحت شدم.
◼️پیش خودم گفتم: داداش بودن داداشای قدیم! اصلا انگار نه انگار که من اونجا بودم، رفت دنبال کارهاش و شب اومد و گفتش: حسین کجایی؟ گفتم: اون موقع که باید جلوی جمع تحویل می گرفتی، نگرفتی. الان که تک و تنها شدم اومدی سراغم که چی؟ گفت: اون موقع کار داشتم، موقع کار بود. داشتم نیرو جدا می کردم، سازماندهی می کردم، الان وقت استراحته، برادریمون سر جاش.
#شهید_علی_اصغر_صادقی
📚منبع : کتاب صادقی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا 🖤🍃
برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار دو کوهه وارد ایستگاه تهران شد ساعت دو نیمه شب بود. با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. علی اصغر را جلوی خانه شان در خیابان طیب پیاده کردیم.
پای او هنوز مجروح بود. فردا رفتیم به علی اصغر سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم ، مادر اصغر جلو آمد ، بی مقدمه گفت ، آقا سید شما یه چیزی بگو!؟
بعد ادامه داد ، دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت در خانه تو برف نشسته اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا کنه. صبح که پدرش میخواسته بره مسجد اصغر رو دیده!!
از علی اصغر این کارها بعید نبود. احترام عجیبی به پدر و مادرش میگذاشت. ادب بالاترین شاخصه او بود......
#شهیدعلی_اصغر_ارسنجانی
📕مهر مادر
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
﷽
#درس_هایی_از_عاشـورا [شماره ۴]
عزا داری یعنی وحدت ملی و جهانی در زیر سایه تفکر دینی و اعتقادی وحق طلبانه که زن ومرد،پیر و جوان...ترک و فارس،کُرد و لُرو... واز طرفی عرب و عجم، روس و چینی،هندی و آفریقایی،اروپایی و آمریکایی و...با هر نوع زبان و لهجه وآداب و رسوم برای یک اعتقاد واحد الهی و اعلام باحق بودن وبرای ظلم ستیزی همراه و همدل، عزاداری می کنند.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
❃↫✨«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»✨↬❃
#ساعت_بہ_وقت_شهادت"
✍انگار دلم از شب تاسوعا داغون بود. از استرس داشتم خفہ میشدم. من توی این دو سال و نیم دائم آیةالکرسی میخوندم. حتی جای لالایی محمدعلیم آیةالکرسی می خوندم. فاطمہ میگفت: "مامان چرا برای من نمیخونی؟" میگفتم این برای باباست.
✍شب تاسوعا نمیتونستم آیةالکرسی بخونم. همش نصفہ میخوندم باقیش فراموشم میشد. تا ظهر تاسوعا نمیتونستم جایی بند بشم. همیشہ دلم بہ این خوش بود تا من رضایت ندم اتفاقی برای عزیزم نمیوفتہ. اون روز ظهر رفتم مسجد. نمیدونم چرا روحانی داشت دعای علقمہ اون هم بہ فارسی میخوند. دعای علقمه خودش روضه بازِ. اومدم دعای همیشہ خودم را بگم کہ مصطفام زنده و سالم بیاد، شرمم شد. فقط بہ اندازه چند دقیقه از شرمندگی گفتم: "خدایا هر طور صلاح میدونید و خواست شماست، فقط همین."
✍وقتی ساعت شهادت مصطفام را گفتن شوکہ شدم. من روز تاسوعا بہ وقت ما ساعت ١٢ این رو گفتم. مصطفام ظهر تاسوعا بہ وقت سوریه ساعت ۱۱:۴۰ شهید شد و خدا و اهل بیت رو دید. این رو هم بگم کہ ساعت ما یک ساعت از سوریہ جلوتره. یعنی فقط چند دقیقه قبل شهادتش خدا خودش دلم رو راضی کرد.
#شهيد_مصطفى_صدرزاده
راوے : #همسر_گرامى_شهيد
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊