eitaa logo
روایتگری شهدا
23.2هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
4.9هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توصیه‌های شهید احمد کاظمی دربارهٔ هدف و نیت در کارها ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
پسر شهیدی که درون قبر پدرش رفت و همه را به گریه انداخت ؛ کار مردانه پسر شهید محمد علی مسعودی راد... 🔹وقتی پیکر شهید را آوردند همراه با ۲۵ شهید دیگر بر دوش مردم تشییع شد به گلزار که رسیدیم غوغایی به پا شده بود همه آماده می شدند تا پیکر شوهرم را درون قبر بگذارند. 🔸شش فرزند سه تا ده ساله ام حلقه وار بالای قبر محمدعلی ایستاده بودند و بی تابی می کردند دیگران مواظب آنها بودند تا درون قبر نروند شوری به پا شده بود ناگهان مجید ده ساله ام از لابه لای جمعیت خودش را رها کرد و درون قبر رفت و کنار پدر قرار گرفت. 🔹لحظاتی نگذشت که در برابر جمعیتی که از گریه لبریز شده بودند قامت راست کرد و فریادش را بلند کرد: حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست... 🔸با کلام او صدای گریه ها بلندتر شد هر کسی به او می رسید دستی بر سر و روی او می کشید و تحسینش می کرد مجید آن روز کاری کرد مردانه... 💢راوی همسر شهید محمدعلی مسعودی راد... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢آخرین صحبت شهید لنگری زاده... 🔹سلام مرا به حضرت آقا مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای مد ظله العالی برسونید... 🔸سلام مرا به حاج قاسم سلیمانی برسونید. ▫️۲۱ دی ماه، مصادف با سالروز شهادت شهید مدافع حرم شهید غلامرضا لنگری زاده ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ | لحظاتی از حضور رهبر انقلاب در منزل شهید احمدی روشن 👈🏻 انتشار به‌مناسبت سالروز شهادت دانشمند هسته‌ای، شهید مصطفی احمدی روشن ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تشییع پیکر یک شهید در روستایی که‌ شهید ‌نداشت‌ 🔸️مردم روستای کهنوج معزآباد در حالی که آرزوی حضور شهید گمنام را داشتند پیکر مطهر شهیده یعقوبی نخستین شهید این روستا را بر روی دستان خود تشییع کردند. 🔸️شهیده زینب یعقوبی، ۱۶ سال بیشتر نداشت. این شهیده ۱۳ دی‌ماه امسال همزمان با چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی برای زیارت مرقد مطهر این شهید بزرگوار راهی شد که در این انفجار تروریستی به شهادت رسید. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴آنچه که باید درباره برنامه دشمن برای کشف حجاب بدانیم 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️جنایات صهیونیست‌ها اقدامات هیتلر را به فراموشی سپرده است 🔹صهیونیست‌ها امروز کارهایی انجام می‌دهند که جنایات هیتلر فراموش می‌شود، آنها خودشان به یهودی‌ستیزی دامن می‌زنند و افکار عمومی را علیه خودش شورانده است. 🔸استفاده از بمب ۲ تنی علیه مردم غزه، نشان می‌دهد قصد و نیتی فراتر از دفاع از خود وجود دارد. 🇵🇸 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت هفتاد و سه 📝نمـــاز اوّل وقت♡ 🌷 برادرم در حوزۀ علمیّۀ شهرستان کاشان درس می خواند. او هر بار مسافت بسیار طولانی را برای آمدن به روستا طی می کرد. از دیدار خانواده اصلاً غافل نمی شد هر چند که مشغلۀ درسیش زیاد می شد ولی حیف که کوتاه مدّت مرخّصی می آمد و زود بر می گشت. قدیم در روستا وسیلۀ ارتباطی مانند تلفن وجود نداشت و فقط از طریق نامه از احوال یکدیگر با خبر می شدیم 🍃یک روز اوّل صبح، بنده با جمعی از کارگران مشغول بازسازی منزلم بودم و دیوارِ سمت کوچۀ منزلم را کاه گل می کردیم و پا برهنه تا زانو در گل رفته بودم و تندتند لگد می کردم تا مقدّمۀ کار بنّا را آماده کنم، با آمدن صدای مینی بوس طبق عادت همیشگی سر چرخاندم و خیره به جاده شدم تا شاید بین مسافران برادرم را ببینم، 🌷ناگهان محمّد را دیدم که پیاده شد و با نخستین نگاهش  مستقیم به طرفم آمد، با اشتیاق پا برهنه به سویش شتافتم و او را پس از چندین ماه در آغوش کشیدم و گفتم: خوش آمدی پس از احوال پرسی، محمّد متواضعانه کیفش را روی پله های جلوِ منزل گذاشت و آستین هایش را بالا زد. هر چه کردم منزل نیامد و به اصرار چکمه ای پوشید و تا ظهر کمکم کرد 🍃مسجد روستا نزدیک منزل مان بود  و هنوز نیم ساعتی تا پایان کار مانده بود که صدای اذان در روستا طنین انداز شد و محمّد بی درنگ از ادامۀ کار دست کشید و برای وضو گرفتن به طرف چشمۀ روستا .رفت وشتابان برگشت زمانی که محمّد از کنارمان برای رفتن به مسجد عبور می کرد، گفت: برادران بفرمایید. آهسته او را کنار کشیدم و گفتم: حواست هست چه می گویی؟! هنوز وقتِ کاری کارگران باقی مانده است. 🌷محمّد گفت: نترس داداش جان! شاید این دنیا برایت یک ساعت ضرر داشته باشد ولی بیاید روزی که بگویی... ای کاش این فرصت های ارزشمند را کوچک نمی شمردم و چنین موقعیّتی را از دست نمی دادم فاصلۀ سنّی بنده با محمّد بسیار زیاد بود، به او می خوردم و احساس شرمندگی می کردم. 🍃 به توصیۀ محمّد بلافاصله همۀ کارگران را برای نماز اوّل وقت مرخّص کردم و خودم نیز  همراهشان به مسجد رفتم و حالا نماز اوّل وقت را چشیدم و از ثوابی که خداوند به واسطۀ برادرم نصیبم گرداند لذّت بردم... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 گفت: از‌خدا‌خواستم‌.. اینقدر‌به‌من‌مشغله‌بده:) ‌که‌حتی‌فرصت‌فکرگناه‌هم‌نڪنم:) 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 «در زمان غیبت امام زمان(عج) چشم و گوشتان به ولی فقیه باشد تا ببینید از آن کانون فرماندهی چه دستوری صادر می شود» شهید مهدی زین الدین❣🍃 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتی از فداکاری یک پرستار و یک کارشناس اورژانس در حمله تروریستی کرمان ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌙«ماه رجب، ماه رحمت و برکت الهی است باید تبریک عرض کنیم به یکدیگر، همه ما...» «رهبر معظم انقلاب» ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 به بهانه ۱۷ دی ماه و رضاخانی 🌹ببینید خانمی که امام زمان (عج) بر پیکر او حاضر شد ♦️ این بانو هفت سال بخاطر کشف حجاب  در دوره رضاخان از منزل بیرون نرفت... ⚡ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت هفتاد و چهار 📝طَمـَـــــع♡ 🔰آن زمان هر چند وقت یک بار پیرزنی به روستای ما می آمد و گدایی می کرد. این پیرزن به«خاله قـُمری »مشهور بود و درِ منزل تک تک اهالی را محکم با چوب دستی اش میزد و پول طلب میکرد و با سر و صدا موجب اذیّت افراد میشد، در ضمن هر کس مبلغ کمی به او پول می داد پرخاش میکرد و با عصبانیّت پول را به طرفش پرت می کرد و آبروی شخص کمک کننده را می برد و به خاطر بدخُلقی و ظاهر خشمناکش همۀ بچه های روستا از او وحشت داشتند 🌷یک روز که عمو محمّد از مزرعه به منزل بر می گشت، بین راه با پیرزن گدا مواجه شده و او نیز به طرف عمو آمده و طلب کمک میکند و عمو هم به پیرزن یک سکّه می دهد و او هم سکّه را از دست عمو کشیده و نگاهی تمسخرآمیز به سکّه می اندازد و می گوید: فقط همین، پول بیشتری بده وگرنه سر و صدا راه می اندازم، عمو خشمش را فرو خورده و سکوت کرده و به راهش ادامه میدهد ولی گدا به دنبال عمو همچنان گزافه‌گویی می کرده، عمو مکثی کرده و خاله قمر را نهی از منکر می.کند  🔰متأسّفانه پیرزن گدا در پاسخ به گفتار و رفتار عمو فحّاشی کرده و با چوبِ دستش عمو را تهدید و هتّاکی میکند، عمو که مطمئنّ می شود پیرزن قصد کوتاه آمدن ندارد با قدرت چوب دستی را از دستِ گدا می کشد و میًگوید: خاله قمر! این طمعی که در شما ریشه دوانده اصلا خوب نیست ، ّبنده چندین بار به حرمت سن ات سکوت کردم ولی گویا خودتان مایل به برخورد زشت و شکستن حرمتت پیش قدم شدی و پا از گلیم خود فراتر گذاشتی 🌷 مردمی هم که از کوچه عبور میکردند شاهد ماجرا بودند و البتّه ما بچه ها هم از این رفتار شجاعانۀ عمو قند به دل مان آب شده بود، بعد عمو خیلی جدّی به پیرزن گفت: دیگر نبینم این رفتار زشت را تکرار کنی وگرنه هرچه دیدی ازچشم خودت دیدی، در ضمن به نفعت است تا وسیلۀ زورگیری ات را بشکنم و چوبِ دست گدا را دو نیم می کند و می گوید: خدایا از خطاهایمان در گذر و ما را هدایت کن سپس از آنجا دور شده و تماشاچیان عمو را تحسین می کردند. 🔰 از آن روز به بعد هر وقت پیرزن به روستایمان می آمد عمو باز هم به او کمک مالی میکرد ولی خاله قمر عدد و رقمی برای کسی تعیین نمی کرد و هر کس به اختیار خود مبلغی به او می داد... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎐(۲۹) 🔳ح) مسئوليت اين خون ها با من است ◻️يك وقتي پس از عمليات طريق القدس بخشي از فرماندهان به‌دليل تعداد زياد شهدا دچار ترديد شدند؛ آقامحسن فرماندهان را جمع كرد و خدمت امام برد و امام در آنجا فرمودند كه مسئوليت اين خون ها با من است، ولي شما خوشحال باشيد كه نام شما بر لوح محفوظ نگاشته شده است. البته بايد اضافه كرد كه مگر مي شود نام شهدا بر لوح محفوظ نوشته شود ولي نام مادران و خانواده هاي شهدا بر اين لوح نوشته نشود؟ (سخنان حاج‌قاسم در يادواره 1100شهيد شهرستان ملاير) ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯