eitaa logo
روایتگری شهدا
25.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
17.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایتی از فداکاری یک پرستار و یک کارشناس اورژانس در حمله تروریستی کرمان ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌙«ماه رجب، ماه رحمت و برکت الهی است باید تبریک عرض کنیم به یکدیگر، همه ما...» «رهبر معظم انقلاب» ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 به بهانه ۱۷ دی ماه و رضاخانی 🌹ببینید خانمی که امام زمان (عج) بر پیکر او حاضر شد ♦️ این بانو هفت سال بخاطر کشف حجاب  در دوره رضاخان از منزل بیرون نرفت... ⚡ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت هفتاد و چهار 📝طَمـَـــــع♡ 🔰آن زمان هر چند وقت یک بار پیرزنی به روستای ما می آمد و گدایی می کرد. این پیرزن به«خاله قـُمری »مشهور بود و درِ منزل تک تک اهالی را محکم با چوب دستی اش میزد و پول طلب میکرد و با سر و صدا موجب اذیّت افراد میشد، در ضمن هر کس مبلغ کمی به او پول می داد پرخاش میکرد و با عصبانیّت پول را به طرفش پرت می کرد و آبروی شخص کمک کننده را می برد و به خاطر بدخُلقی و ظاهر خشمناکش همۀ بچه های روستا از او وحشت داشتند 🌷یک روز که عمو محمّد از مزرعه به منزل بر می گشت، بین راه با پیرزن گدا مواجه شده و او نیز به طرف عمو آمده و طلب کمک میکند و عمو هم به پیرزن یک سکّه می دهد و او هم سکّه را از دست عمو کشیده و نگاهی تمسخرآمیز به سکّه می اندازد و می گوید: فقط همین، پول بیشتری بده وگرنه سر و صدا راه می اندازم، عمو خشمش را فرو خورده و سکوت کرده و به راهش ادامه میدهد ولی گدا به دنبال عمو همچنان گزافه‌گویی می کرده، عمو مکثی کرده و خاله قمر را نهی از منکر می.کند  🔰متأسّفانه پیرزن گدا در پاسخ به گفتار و رفتار عمو فحّاشی کرده و با چوبِ دستش عمو را تهدید و هتّاکی میکند، عمو که مطمئنّ می شود پیرزن قصد کوتاه آمدن ندارد با قدرت چوب دستی را از دستِ گدا می کشد و میًگوید: خاله قمر! این طمعی که در شما ریشه دوانده اصلا خوب نیست ، ّبنده چندین بار به حرمت سن ات سکوت کردم ولی گویا خودتان مایل به برخورد زشت و شکستن حرمتت پیش قدم شدی و پا از گلیم خود فراتر گذاشتی 🌷 مردمی هم که از کوچه عبور میکردند شاهد ماجرا بودند و البتّه ما بچه ها هم از این رفتار شجاعانۀ عمو قند به دل مان آب شده بود، بعد عمو خیلی جدّی به پیرزن گفت: دیگر نبینم این رفتار زشت را تکرار کنی وگرنه هرچه دیدی ازچشم خودت دیدی، در ضمن به نفعت است تا وسیلۀ زورگیری ات را بشکنم و چوبِ دست گدا را دو نیم می کند و می گوید: خدایا از خطاهایمان در گذر و ما را هدایت کن سپس از آنجا دور شده و تماشاچیان عمو را تحسین می کردند. 🔰 از آن روز به بعد هر وقت پیرزن به روستایمان می آمد عمو باز هم به او کمک مالی میکرد ولی خاله قمر عدد و رقمی برای کسی تعیین نمی کرد و هر کس به اختیار خود مبلغی به او می داد... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎐(۲۹) 🔳ح) مسئوليت اين خون ها با من است ◻️يك وقتي پس از عمليات طريق القدس بخشي از فرماندهان به‌دليل تعداد زياد شهدا دچار ترديد شدند؛ آقامحسن فرماندهان را جمع كرد و خدمت امام برد و امام در آنجا فرمودند كه مسئوليت اين خون ها با من است، ولي شما خوشحال باشيد كه نام شما بر لوح محفوظ نگاشته شده است. البته بايد اضافه كرد كه مگر مي شود نام شهدا بر لوح محفوظ نوشته شود ولي نام مادران و خانواده هاي شهدا بر اين لوح نوشته نشود؟ (سخنان حاج‌قاسم در يادواره 1100شهيد شهرستان ملاير) ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا