eitaa logo
روایتگری شهدا
25.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎐 | | | | (ع) 🏷پاسدار یعنی روییدن و بالیدن و مردانه مردن در مکتـب امام حسیـن (ع) ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟣 نگاره باستانی: بانوان زرتشتی با چادر جِیمز راسِل (James R. Russell) ایران‌شناس آمریکایی و استاد مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه هاروارد ایالات متحده (Harvard University)، پیرامون حجاب زنان زرتشتی در دوران باستان می‌نویسد: ▪️ از قرن اول میلادی در پالمیرا (در سوریه) نگاره‌هایی یافت شده که زنان، با چادر و نقاب، سر و صورتشان را می‌پوشاندند. از دید جِیمز راسِل، این زنان، زرتشتی بوده‌اند که حدوداً ۵۰۰ سال پیش از اسلام زندگی می‌کردند. 💢ایشان در ادامه می‌نویسند: ▪️ یک پارچه پشمی ایرانی مربوط به دوره هخامنشی در پازیریک در سیبری یافت شده، زنانـی از اشراف را نشان می‌دهد که با چادر، خود را پوشانده‌اند و همچنین زنان خدمتکار بدون حجاب، پشت سر آن‌ها ایستاده اند: An imported Persian woolen cloth of the Achaemenian period found at Pazyryk in Siberia depicts women before an incense burner on a stand with veils draped over their crowned heads... منظور پروفسور راسل این است که زنان متشخّص، حجابی کامل داشتند ولی زنان خدمتکار و کنیزان، در حجاب، آزادتر بودند. به عبارتی، هر چه سطح شخصیت بانوان، بالاتر بود، پوشش کامل‌تری داشتند. ▫️ James R. Russell, "ČĀDOR", ii. Among Zoroastrians, Encyclopædia Iranica ✍🏻 مهدی رستمی | باستان‌نامه: 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢نگاهی به جغرافیا، سبک زندگی و جهانِ انسان یمنی 🍂قسمت هفتم ⬅️از سبایی‌ها و ساختار قبیله‌ای یمن تا کشورگشایی عثمانی‌ها و تقابل با انگلیس؛ سیری که یمن را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرد 🔸️شاید نقطه عطف تاریخ یمن حکومت سبایی‌هاست. حکومت یمن بعد از آن هیچ‌گاه به صورت متحد و یکپارچه نبود، بلکه شامل قلمروهای قبایل قدرتمندی مثل حمیری‌ها، سبایی‌ها و ... در دوران باستان بود که تشکیل یک حاکمیت محلی دادند. بعد از ظهور اسلام نیز تا زمانی که اسلام حالت ربوبی و نظام امام ـ امت داشت، اینها تحت سیطره خلیفه و امام بودند. پس از آن که در زمان امویان و عباسیان قلمرو جهان اسلام بسیار بزرگ‌تر شد و جنس حکومت از شیوه و مدل امامت ـ امت به سوی سلطنت ـ رعیت پیش رفت، اینها قاعدتاً چون از مرکز خلافت که در شام و عراق بود، کمی فاصله داشتند، مجدداً به خو و زی قبیلگی خود بازگشتند و تا اواخر حکومت سلسله‌های اموی و عباسی همواره دارای حکومت‌های محلی خودمختار، ولی تحت‌الحمایه حکومت مرکزی بودند. این قضیه تا قرن نوزده میلادی و زمان انقراض سلسله عباسی و به قدرت رسیدن عثمانی‌ها ادامه پیدا کرد.  🔹️عثمانی‌ها وارث یک قلمرو بسیار بزرگ اسلامی از شمال تا روسیه، از غرب تا قلب اروپا (اندلس)، از جنوب تا افریقا و از شرق هم تا هند و چین بودند. البته این قلمروها در ادوار مختلف کم و زیاد می‌شد، منتها یمن به‌واسطه اینکه از یک سو در جنوب شبه جزیره عربستان و حجاز واقع بود و از جهاتی حیاط خلوت سرزمین وحی محسوب می‌شد، لذا در اختیار داشتن این سرزمین به لحاظ سوق‌الجیشی برای حفظ و حراست حرمین شریفین در مکه و مدینه اهمیت بسیاری داشت. مکه و مدینه اساساً عامل مشروعیت حکومت عثمانی بودند، چون عثمانی‌ها خودشان را خلیفه مسلمین و حکومتشان را یک حکومت اسلامی می‌دانستند. لذا داشتن یمن به‌عنوان سدی در برابر تهاجمات برای فتح مکه و مدینه توسط رقیب دیرینه و بسیار چغر عثمانی‌ها که همان غربی‌ها بودند، بسیار مهم بود. 💥از سوی دیگر یمن به لحاظ فرهنگی نیز حائز اهمیت بود. یمن در یک چهارراه فرهنگی قرار داشت که از یک طرف محل آمد و شد هندی‌ها و اهالی جنوب آسیا و از طرف دیگر به‌شدت تحت تأثیر افریقا، مخصوصاً سومالی و اریتره یعنی کشورهای شمال و شرق افریقا بود. از طرفی دیگر تجار و علمای ایرانی هم در آنجا آثار و رد پایی داشتند. جالب است بدانید که یمنی‌ها در برهه‌هایی به ایران آمدند و در حکومت دیلمیان در منطقه گیلان و مازندران صاحب حتی صدارت شدند و الان هم قبر یکی از امامان زیدیه به نام «الاُطروشی» در شمال کشور ماست. لذا یمن به لحاظ فرهنگی هم برای عثمانی‌ها اهمیت داشت...   ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت صد و سه 📝غریبــــی آشــــنا♡ ♻️چند ماه از رفتن برادرم می گذشت و این بار اوّل بود که نامه یا پیغامی از او برایمان نمی آمد . نمی دانستم مجروح شده یا اسیر شده یا شهید شده است، کاسۀ صبرم پر شده بود 🌷نمی توانستم دست روی دست بگذارم، امور ایثارگران، دفاتر اعزام و بیمارستانها را سر زدم ولی اثری از محمدم نبود سر در گم بودم. روزی به حوزۀ علمیّۀ محمودیّۀ فاروج رفتم تا شاید خبری از دوستانش بیابم ♻️ در این میان طلبۀ جوانی به نام آقای «قانعی » کمک حالم شد و مرا از نگرانی در آورد با او همسفر شدم و مکان های مربوط در فاروج، قوچان و شیروان را جستجو کردیم بی فایده بود و دست خالی به خانه برگشتم صبح روز بعد جناب قانعی به اصرار مرا به مشهد برد تا شاید اثری از محمد بیابیم. 🌷بیمارستان ها، ستاد معراج و ... را کندو کاو کردیم و ظهر در منزل ایشان مهمان شدیم و مُجِدانه به دفاتر مرتبط دیگر در مشهد سر زدیم. ناامید شده بودم ♻️ با خودم میگفتم: وقتی در شهر خودمان کسی خبری از او ندارد چگونه در کلان شهر مشهد باید او را بشناسند ناگهان آقای قانعی نام محمد را در میان یکی از لیستهای رزمندگان مفقودالاثر پیدا کرد بی صبرانه به سوی امور ایثارگران قدم بر می داشتم 🌷 به سالن انتظار رسیدیم، اتاق استعلام شلوغ بود ، باید منتظر میماندیم، آشفته بودم و با خودم می گفتم نکند خواب می بینم یا شاید اشتباه فامیلی باشد؟؟! ♻️سرانجام مرا صدا زدند ، وارد اتاق شدم و سلام دادم، آقای جوانی از روی صندلیش برخاست و به استقبالم آمد و به نشان دلجویی دستی بر شانه ام کشید وگفت: علیکم السلام، خوش آمدید ، 🌷بعد از من پرسید :نام گمشده و نسبت شما با ایشان چیست؟پاسخ دادم: نامش محمدعلی برزگر و نسبتمان برادریست با هر پاسخ بغضم را قورت میدادم، نگاهی به دفترش انداخت گفت: برادر شما جزو شهدای مفقودالاثر عملیات کربلای۲ است، بچه ها قرار است منطقه را تفحص کنند ♻️با شنیدن کلمۀ«شهید» سرجایم میخکوب شدم، زبانم بند آمد ،گویا ذرّه ذره جان از بدنم خارج میشد، آقای قانعی به جای من تمام سؤالات را جواب داد و دیگر چیزی از بقیّۀ گفتگوها نفهمیدم. 🌷 با حالی دگرگون به روستا آمدم، نمی دانستم این خبر را چگونه به مادرم بدهم. همسر و زنان فامیل را دعوت به دلجویی از مادرم کردم، مادرم وقتی خبر را شنید چندین بار از هوش رفت. ♻️ولی باید حقیقت تلخ فراق را می پذیرفتیم. خدای محمد ما را از نگرانی در آورد و در ماه رمضان پیکر پاکش را نشانمان داد و در شب قدر به آغوش خانواده برگرداند... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 خواب و استراحت نداشت می گفت: پاسدار یعنی کسی که کار کنه ، بجنگه ، خسته نشه؛ کسی که نخوابه تا وقتی خود به خود خوابش ببره... 🌷 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 می‌گفت قبل از شوخی نیت تقرب کن و تو دلت بگو: دل یه مومن شاد می‌کنم قربه الی الله، این شوخیاتم میشه عبادت:) شهید حسین معز غلامی❣🍃 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🔴روز شهید بهت تبریک گفتیم، امروز که روز پاسداره بهت تبریک میگیم، فردا که روز جانبازه بهت تبریک خواهیم گفت ▪️توی دنیا چه مدالی باقی مونده بود که به دستش نیاوردی؟ ای سالار شهدای مقاومت، این نور چشم جانبازها، ای فخر پاسدارها، ای آرامش دل امت ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯