eitaa logo
روایتگری شهدا
25.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
👆خاکریز خاطرات۲ 🌸درخواستِ جالبِ شهید علم الهدی در زندانهای مخوف ساواک #انس_با_قرآن #استقامت #استکبارستیزی #شهیدعلم_الهدی 🇮🇷کانال خاکریز خاطرات شهیدان: @khakriz1
📝متن خاکریز خاطرات ۲ ✍️ تنها درخواست شهید علم الهدی در زندان ساواک چه بود؟ : نوجوان که بود ، ساواک دستگیرش کرد. رفتم ملاقاتش و دیدم اوضاعِ زندان اصلاً خوب نیست. اتاقهای زندان بسیار کوچک و قدیمی و کاملاً غیر بهداشتی بود. به سید حسین‌گفتم: چه چیزی لازم داری تا برات بیارم؟ گفت: فقط یه جلد قرآن برام بیارین... . 🌷خاطره ای از زندگی سردار شهید سید محمد حسین علم الهدی 📚منبع: کتاب لحظه های آشنا ، صفحه ۱۱ 📌کانال خاکریز خاطرات شهیدان: @khakriz1
👆 خاکریز خاطرات۳ 🌸این توصیهٔ شهید کاظمی به شهیدهمت را، همهٔ نیروهای انقلابی باید بخوانند 🇮🇷کانال خاکریز خاطرات شهیدان: @khakriz1
📝متن خاکریز خاطرات ۳ ✍️ این توصیه ی شهید کاظمی به شهید همت را ، همه ی نیروهای انقلابی باید بخوانند : مأموریتم که تموم شد ، رفتم با حاج همت درباره‌ی برگشتم صحبت کردم. شهید همت بهم گفت: یه خاطره برات بگم؟ گفتم بگو؟ حاجی ‌گفت: وقتی‌توی پاوه مأموریتم تموم شد ، به شهید ناصر کاظمی گفتم: مأموریتم تموم شده و می خوام برم. ناصر پرسید: بریده ای؟ از سوالش تعجب کردم وگفتم: منظورت رو نمی فهمم، حکمم سه ماهه بوده و حالا تموم شده... ناصر کاظمی گفت: مأموریت و مدت مأموریت زیاد مهم نیست! اگه بریدی بیا تسویه حساب کن و برو ، اگر هم نبریدی بمان و کار کن، اینجا کار زیاده و بهت احتیاج داریم... منصرف شدم و دیگه باهاش درباره برگشتن حرف نزدم... 🌷خاطره ای از سردار شهید محمد ابراهیم همت 📚سالنامه یاران ناب ۱۳۹۳ 🇮🇷کانال خاکریز خاطرات شهیدان: @khakriz1
👆خاکریز خاطرات۴ 🌸طرحِ جالبِ شهیدچمران برای ریزشِ غرور #غرور #بی_تفاوت_نبودن #شهیدچمران #نظافت 🇮🇷کانال خاکریز خاطرات شهیدان: @khakriz1
📝متن خاکریز خاطرات ۴ ✍️ طرحِ جالبِ شهیدچمران برای ریزشِ غرور . : ماهی یکبار بچه‌های مدرسۀ جبل عامل رو جمع می‌کرد ، می رفتند و زباله‌های شهر رو جمع‌‌آوری می‌کردند. می‌گفت: با اینکار هم شهر تمیز میشه و هم غرور بچه‌ها می‌ریزه... 🌷خاطره ای از سردار شهید دکتر مصطفی چمران 📚 منبع: مجموعه یادگاران، جلد یک «کتاب شهید چمران» صفحه 22 🇮🇷کانال خاکریز خاطرات شهیدان: @khakriz1
روایتگری شهدا
✨شهیدی که سر بی تنش سخن گفت 🌹🌹🌹در همان لحظه همرزمانش که می خواستند به سرعت از منطقه دور شوند متوجه می شوند، در حالیکه بدن این بزرگوار بدون سر می دوید، سرش چند دقیقه ای «یا حسین گویان» روی زمین می غلتید.  شهید علی اکبر دهقان از رزمندگان دفاع مقدس بود بود که عشق به امام حسین علیه السلام کار او را بدانجا رساند که آرزویش شهادتی همچون مولایش سیدالشهدا بود. حجه الاسلام صادقی سرایانی، از راویان دفاع مقدس نقل می کند که وقتی شهید دهقان و عده ای از برادران رزمنده در جاده بصره-شلمچه در حال حرکت بودند، در پی انفجار های پیاپی دشمن، شهید علی اکبر دهقان از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت، در همان لحظه همرزمانش که می خواستند به سرعت از منطقه دور شوند متوجه می شوند، در حالیکه بدن این بزرگوار بدون سر می دود، سرش چند دقیقه ای یا حسین گویان روی زمین می غلتید. تمام ده یا پانزده نفری که آنجا بودند دیگر یارای جمع آوری پیکر را نداشتند...   همه داشتند گریه میکردند…     به پیشنهاد یکی از رزمنده ها کوله پشتی اش را باز کردند و وصیت نامه ی این بزرگوار را گشودند.   ألسلام علی الرأس المرفوع خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع ) با لب تشنه شهیدشده ، من هم دوست دارم این گونه شهید بشم… خدایاشنیده ام که سر امام حسین (ع ) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم ازپشت بریده بشه… خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع ) بالای نیزه قرآن خونده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دونم که بتونم با اون انس بگیرم و بتونم بعد مرگم قرآن بخونم، ولی به امام حسین (ع ) خیلی عشق دارم… دوست دارم وقتی شهید میشم سر بریده ام به ذکر یاحسین یاحسین باشه…   عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است  دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است 🌲🌹🌲🌹🌲🌹🌲🌹🌲🌹🌲 ☀️روایت گری شهدا @shahidabad313 ╭✿ ═════ ✿╮ 🆔 @majnon313 ╰✿ ═════ ✿╯ 🌾🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀🌾
📷 شهیدی که از شما سوال می‌پرسد! برروی سنگ مزار شهید رضا نادری نوشته شده "ای برادر کجا میروی کمی درنگ کن...امثال من مسئولیتی را با رفتن خود بردوش تو گذاشته ایم... تو با این مسولیت سنگین چه خواهی کرد؟" ╭❃------------------❃╮ 🌐 @majnon313 ╰❃------------------❃╯ ☀️روایت گری شهدا 🍀 @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
💠 یه #صندوق درست کرد. بعد همه رو جمع کرد و از گناه بودن #دروغ و #غیبت گفت. قرار شد هر کس از این به بعد دروغ بگه یا غیبت کنه مبلغی به عنوان #جریمه بندازه توی صندوق تا صرف کمک به جبهه و رزمنده‌ها بشه. این طرح این قدر جالب بود که باعث شد همه اعضای خانواده خودشون از این گناه‌ها دوری کنند و به همدیگه در این مورد #تذکر بدن. #شهید_علی_اصغر_کلاته 📙 وقت قنوت، ص ۱۴۵ ╭❃------------------❃╮ 🌐 @majnon313 ╰❃------------------❃╯ ☀️روایت گری شهدا ☘ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
سر بند یازهرایت نشان از عشقی کهن دارد عشقی به عمق جنون و این جنون را تنها شهادت آرام میکند، شهادتی به گمنامی شهادت زهرا(س)... #شهیدابراهیم_هادی #یادش_باصلوات ✨اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّآلِ مُحَمَّدٍوَّعَجِّلْ فَرَجَهُم✨ ╭❃------------------❃╮ 🌐 @majnon313 ╰❃------------------❃╯ ☀️روایت گری شهدا https://eitaa.com/shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
❤️🍃 محسن واقعا راحت از من و فرزندمان دل کند چون عشق اصلے‌اش خدایی بود💚 همه مےدانستند که چقدر من و محسن به همدیگر علاقه داشتیم😌 همه غبطه می‌خوردند به عشق بین من و شوهرم🙄 اما او همیشه می‌گفت «زهرا درعشق من به خودت و پسرمان علےشک نکن! ولے وقتی که پای حضرت زینبـــ(س) بیاید وسط، زهرا جان من شماها را می‌گذارم و می‌روم.»😔✌️🏻 اگر فرزندم علے آن جوری که من دوست دارم، تربیت شود و بزرگ شود،‌ قطعا به عڪس پدرش افتخار می‌کند☺️ و قطعا همین مسیر را انتخاب مےکند و ان شالله مثل پدرش نصیب او هم می‌شود💚😌 علی با همین دو تا عکس یعنے اسارت و شهادت پدرش می‌فهمد که او چقدر شجاع بوده، چقدر مرد بوده،‌ با غیرت بوده،‌ با ایمان بوده!! به هرکسے هم که به مجلس محسن می‌آید، و گریه مےکند می‌گویم خواهش می‌کنم اشک‌تان هدف دار باشد☝️🏻 برای حضرت زینب(س) اشک بریزید ، برای امام حسین(ع) اشک بریزید تا دل شهید من هم راضے بشود❤️ ╭❃------------------❃╮ 🌐 @majnon313 ╰❃------------------❃╯ ☀️روایت گری شهدا 🍀 @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷