#سلام_بر_ابراهیم
#داستان_زندگی_شهید_پهلوان_بی_مزار
#شهید_ابراهیم_هادی
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_صد_و_پانزده
✳مجلس حضرت زهرا(س) ص ۱۶۵
✔جمعي از دوستان شهيد
💚حضرت زهرا(س) حلال مشکلات❤️
✳...در عملیات#فتح_المبين وقتي ابراهيم مجروح شد، سريع او را به دزفول منتقل كرديم و در سالني
كه مربوط به بهداري ارتش بود قرار داديم. مجروحين زيادي در آنجا بستري بودند.
✳ســالن بسيار شــلوغ بود. مجروحين آه و ناله مي كردند، هيچ كس آرامش نداشت. بالاخره يک گوشه اي را پيدا كرديم و ابراهيم را روي زمين خوابانديم.
🍁@shahidabad313
✳پرستارها زخم گردن و پاي ابراهيم را پانسمان كردند. در آن شرايط اعصاب همه به هم ريخته بود، سر و صداي مجروحين بسيار زياد بود. ناگهان ابراهيم
با صدائي رسا شروع به خواندن كرد!
✳شــعر زيبايي در وصف حضرت زهرا(س)خوانــد كه#رمز_عمليات هم نام مقدس ايشــان بود. براي چند دقيقه سكوت عجيبي سالن را فرا گرفت!
✳هيچ مجروحي ناله نمي كرد! گوئی همه چيز رديف و مرتب شده بود. به هر طرف كه نگاه مي كردي#آرامش موج مي زد! قطرات اشك بود كه از
چشمان مجروحين و پرستارها جاري مي شد، همه آرام شده بودند!
✳خواندن ابراهيم تمام شــد. يكي از خانم دكترها كه مُســن تر از بقيه بود و حجاب درستي هم نداشت جلو آمد. خيلي تحت تأثير قرار گرفته بود.
🍁@pmsh313
✳آهســته گفت: تو هم مثل پســرمي! فداي شــما جوونها! بعد نشست و سر ابراهيم را بوســيد! قيافه ابراهيم ديدني بود. گوشهايش سرخ شد. بعد هم از
خجالت ملافه را روي صورتش انداخت.
✳ابراهيم هميشه مي گفت: بعد از توكل به خدا، توسل به حضرات معصومين(س)مخصوصًا حضرت زهرا(س)حلال مشكلات است...
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖ @shahidabad313 ❖
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛