#زندگینامه_شهدا مراسم عقدشان در حضور آیت الله مدنی برگزار شد ، در آن جلسه رو به همسرش گفت ، می گویند دعای عروس در هنگام عقد مستجاب است ، مکثی کرد و گفت ، برایم در لحظه عقد ، دعا کن تا شهید شوم . از تبریز اعزام شد ، مسئول آموزش بود ، به نیروهای بسیجی خیلی سخت می گرفت ، می گفت هر چه در آموزش سخت بگیریم ، در عملیات تلفات کمتری داریم . علی در شب عملیات بئر ، به نیروهایش گفت ، قمقمه ها را زیاد پر تکنید ! ، آخر ما به دیدار کسی می رویم که لب تشنه شهید شد . در عملیات بدر ، حماسه ها افرید و لب تشنه به دیدار یار شتافت ، و دیگر از او خبری نشد ، خاک طلاییه هنوز رازدار سردارانی چون تجلایی است.... #شهیدعلی_تجلایی 📕 پنجاه سال عبادت ، ص84 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

#خاطرات_شهدا شب عملیات آمد پای خاکریز ، کنار بقیه بچه ‌ها مثل یک بسیجی ساده اسلحه دستش گرفت و جنگید . قرار بود نیروی کمکی بفرستند اما خبری نشد. علی برای بررسی موقعیت رفت جلو ، سر خاکریز یه لحظه بلند شد که تیر خورد به قلبش و افتاد زمین ، انگار تشنه اش بود ولی کسی آب همراهش نبود ، خودش سفارش کرده بود قمقمه هاتون را پر نکنید ، ما به دیدار کسی می رویم که تشنه لب شهید شده.... سردار #شهیدعلی_تجلایی 📕 خط عاشقی ، ج1 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊

•﷽• #وصیت_شهید اگر می‌خواهی محبوب خدا شوی ، گمنام باش ؛ کار کن برای خدا ، نَه برای معروفیت !!.... #شهیدعلی_تجلایی 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊