بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #معرفی_شهدا
#شهید_اسماعیل_حیدری
نامه پدر : علی نقی
تاریخ تولد :1347/12/2
محل تولد: آمل
تاریخ شهادت:1392/5/28
محل شهادت: سوریه
✍ماه رمضان سال97 همراه با خانوادۀ شهدا برای افطار دعوتشده بودیم.حاج قاسم هم حضور داشت.خودش سر تکتک میزها میآمد و احوالپرسی میکرد.بهمحض اینکه من را دید احوال فرزندانم را پرسید.همیشه اینطور بود، اسم بچههای خانوادۀ شهدا خوب یادشان میماند. پسرم حسین کنارم نشسته بود.از او تشکر کردیم که در مهمانی حضور دارد و ما ر ا به این افطاری دعوت کردهاند.با رویی گشاده گفت:شما هم دعوت کنید ما میآییم.
باورمان نمیشد که حاج قاسم وقت داشته باشد به منزل ما بیاید.گفتم: شما بااینهمه گرفتاری چطور میتونید وقت بذارید به خونۀ ما بیایید؟ اصلاً چطور شمارا پیدا کنیم؟ نگاهش را به حسین انداخت و گفت:حسین آقا به من زنگ بزنه من میام.حاج قاسم هنوز چند قدمی از ما دور نشده بود که از حسین پرسیدم:«حسین جان،حاج قاسم شوخی که نمیکنه؟» حسین هم حسابی تعجب کرده بودو فقط جواب داد: فکر نمیکنم،کاملاً جدی بود.
دوهفتهای گذشت.به حسین گفتم:زنگ بزن و حاج قاسم را دعوت کن.حسین به شماره تلفن یکی از رفقای حاج قاسم زنگ زد،حاج قاسم در ایران نبود.دو هفتۀ بعد باز هم زنگ زدیم، دومرتبه حاج قاسم نبود.چند روز گذشت.ساعت۷صبح بود. تلفن منزلمان زنگ خورد، یکی از پشت تلفن گفت: حاج قاسم سلام رساندند و گفتند برای ناهار به منزل شما میام.
روای:
همسر شهید
🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا
و#شهید_اسماعیل_حیدری_صلوات🌱
اللّهم صلّ على محمّد و على آل محمّدو عجّل فرجهم
@shahidabad313