بـه قـول #شـهید_بِلباسی ↓
اونقدر خودمونُ درگیرِ
القاب و عناوین کردیم ؛
که یادمون رفته همه باهم برادریم :)
و باید کنارِ هم ، باری از رویِ
دوشِ مردم برداریم🌱..
حواسمون کجـاست؟
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
~🕊
#شهیدانه
🔸خنده ام میگیرد..
🔸از چشم روشنی هایی که این چهل روز شنیده ام..
🔸و هر بار با شنیدنش لبخند به لب به چشمانت خیره میشوم..
🔸لبخندی معنادار
خودمانیم ها!
🔸خوب سرم را شیره مالیده ای!
شاید همه باور کرده اند که تو آمدی
اما من که میدانم..
🔸من که با چشم خودم دیدم
که چقدر کم شده بودی
🔸آنقدر کم که زینب با دستان کوچکش هم میتوانست تو را بلند کند..!
🔸تعجب میکنم، همه تو را به نظم و تمیزی ات میشناسند..
🔸اما تو چرا این طور نامنظم بودی؟
و این قدر پراکنده و پخش و پلا!
🔸غروب پنجشنبه حالا جایی برای قرارمان داریم
🔸امامن خوب میدانم که هنوز هم مادرت زهرا بالای سر بقیه پیکری که در خان طومان جا گذاشته ای حاضر است
میدانی که
🔸من هنوز هم حواسم هست که چه در سر تو میگذرد..
❣خوب میشناسمت...❣
#شهید_بلباسی❤️🕊
#روایت_همسر_شهید🌸
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊