eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
💐بسم رب الشهداء و الصديقين💐 🌷باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷 ✍هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🍀امشب همراه با 🌿هشتمین شهیدماه افسران؛ شهید سرلشگر خلبان عباس بابایی _____________________________ 🍀قسمت یازدهم 🔴خلبان شدن ما با عنایت خداوند بود شهید تعریف می‌کرد: شدن ما هم عنایت خداوند بود. دوره خلبانی ما در امریکا تمام شده بود؛ ولی به خاطر گزارش‌هایی که در پرونده خدمتی‌ام درج شده بود به من گواهینامه نمی‌دادند، تا این‌که به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال امریکایی بود احضار شدم. ژنرال آخرین فردی بود که نسبت به قبول و یا رد شدنم در امر خلبانی اظهارنظر می‌کرد. از سؤال‌های ژنرال برمی‌آمد که نظر خوشی نسبت به من ندارد. در فکر بودم که در اتاق به صدا درآمد و او از خواست تا برای کار مهمی به خارج از اتاق برود. با رفتن ژنرال، من لحظاتی را در اتاق تنها ماندم. به ساعتم نگاه کردم؛ وقت نماز ظهر بود. بعد از کلی فکر با خود گفتم که همین‌جا نماز را می‌خوانم. در حال خواندنم ژنرال وارد اتاق شده بود. نماز را تمام کردم و از ژنرال عذرخواهی کردم. ژنرال از من توضیح خواست. گفتم: در دین ما دستور بر این است که در ساعت‌هایی معین باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعت زمان آن فرا رسید بود؛ من هم از نبودن شما در اتاق استفاده کردم و این واجب دینی را انجام دادم. ژنرال گفت: همه این مطالبی که در پرونده تو آمده مثل اینکه راجع به همین کارهاست. این‌طور نیست؟ گفتم: همین‌طور است. او لبخندی زد، از نوع نگاهش پیدا بود که از صداقت من خوشش آمده است با حالتی احترام‌آمیز از جا برخاست و گفت: به شما تبریک می‌گویم. شما شدید. من هم از او تشکر کردم. احترام گذاشتم و از اتاق خارج شدم. آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم به پاس این نعمت بزرگی که خداوند به من عطا کرده بود، دو رکعت نماز شکر خواندم. منبع: برگرفته از کتاب پرواز تا بی‌نهایت 🍀شادی روح شهیدان اسلام صلوات🍀 🌹اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم🌹 @majnon100 ✅گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeLENPadr7dSFA 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💠عشق به سپاه 🔸زمانی که حسین میخواست وارد #سپاه بشه، ما مخالفت🚫 بودیم. دایی ها و عموهایش هم که سپاهی هستند, مخالف بودند. میگفتیم: حسین تحصیلات دانشگاهیت📚 رو تمام کن و با تحصیلات بالا برو #سپاه. این برات بهتره 🔹زمانیکه میخواست وارد سپاه بشه, در کنکور سراسری رشته #تکنسین اتاق عمل قبول شده بود. یه روز به من گفت: #بابا من اگر دکتر هم بشم, میخواهم برم سپاه. پس قبول کنید الان برم سپاه و تو اونجا ادامه تحصیل📖 بدم. 🔸من در انتخاب #شغل و تحصیل, بچه هام رو مختار گذاشته بودم و گفته بودم خودتان انتخاب کنید✅ و من هم #حمایتتان میکنم. راجع به #حسین هم همین کار رو انجام دادم. بهش گفتم اگه الان وارد سپاه بشی یک نیروی جزئی خواهی بود ولی اگر با #مدرک_دکتری وارد بشی فرد تاثیر گذاری میشی. 🔹حسین گفت: بگذار وارد سپاه بشم, قول میدم اونجا تا دکتری ادامه تحصیل بدم🙂 گفتم : چرا؟ گفت: "هیچ اعتباری نیست که من وارد دانشگاه بشم و با این #عقیده از دانشگاه خارج بشم. " و ما #قبول کردیم طبق خواسته ی خودش عمل کند. به نقل از: پدر بزرگوار شهید #شهید_حسین_معزغلامی 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @shahidabad313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
مے‌دهند در جبهہ! و ما خوب مے‌دانیم همہ شدند.. ای کاش ما هم در امتحان بندگی، قبول بشویم... 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
. : 💢فضا را برای همه نوع افراد باز کنید و اجازه دهید افراد با ظاهرهای مختلف در جمع ما حضور یابند. 💢به حاجی گفتم دانشجوها را بیاوریم براے دیدارتــــون‌؟ گفت: فقط بچه حزب اللهی ها را نیاورید، کسانی را هم بیاورید با من حرف بزنند که ما را ندارند. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊