#خاطره🎞📒
#برای_حاج_قاسم🌱♥️
#وقتیشـهیدسلیمانینتوانستمانـع
#شـهادتفرمانـدهگـردانشـود
فرمانده گردانی داشتیم به نام ماشالله رشیدی. شب عملیات کربلای پنج، او آمد وارد عملیات بشود، اما گردان نرسیده بود.
نشستیم با هم حرف میزدیم. او قصهای تعریف کرد. فرمانده گروهانی داشـت به نـام زکــیزاده
که دو روز پیش شهید شده
بود. گفت: من و زکیزاده با هم عهد بستیم هرکداممان زودتر شهید شد، وارد بهشت نشود تا دیگری بیاید. دیشب زکیزاده را
خواب دیدم، به من گفت: ماشالله مرا دم در نگه داشتی، چرا نمیآیی؟
وقتی رشیدی این را گفت، فهمیدم شهید میشود. نگهش داشـتـم، گــردان رفـت و درگیر خط شد و من مجبور شـدم او را بفرستم.
بلافاصله شهید شد!
#راوی: شهیدسردارسلیمانی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊