💠 رهبر انقلاب: خوشا به حال آن کسانی که به زیارت #اربعین خواهند رسید و آن زیارت خوش مضمونِ روز اربعین را انشاءالله خطاب به حضرت خواهند خواند.
#امام_حسین علیه السلام
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🏴 #بعد_از_حسین_علیه_السلام(۲۰)
▫️لا یوم کیوم الحسین علیه السلام
▪️ مسلمان اما کافرید
🏴#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
✫⇠#خاکریز_اسارت(۹۵)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت نود و پنجم:یه دنیا از خود گذشتگی
📌یه روز یکی از بعثیهای شکنجه گر بنام علی انبری از ایشون خواست که افرادی رو معرفی کنه و ایشون حاضر نشد ، محمود میری رو برد بیرون و یکی دو ساعت بعد که برگشت، بشدت بیحال بود. بچه ها اطرافشو گرفتن و گفتن چی شده. پیراهنشو بالا زد. اون نانجیب با انبردست تمام سینه این مجاهد مقاوم رو زخمی کرده بود و جاهایی پوستش کنده شده بود.
📍به همین خاطر به علی انبری معروف شده بود. این صحنه رقت انگیز باعث شد خیلی از بچه ها به گریه بیفتند و از ایشون بخوان که از این به بعد به نوبت افراد رو معرفی کنه. این صحیح نیست که همه زحمتها دوش تو باشه و به جای همه ما کتک بخوری و شکنجه بشی. اما گوشش به این حرفها بدهکار نبود و تا آخرین روزی که ارشد آسایشگاه بود کسی رو لو نداد بجز یک مورد که داستانش از این قرار بود:
🔸️طبق معمول یکی از مسئولین عراقی از ایشون خواست که امروز باید یکی رو لو بدی و الّا خودت شکنجه میشی. ایشون قول داد که امشب رو بهش فرصت بدن و دقت بکنه ببینه کی خلافی می کنه و شلوغکاری می کنه فردا معرفی می کنه. خیلی مضطرب بود و تو خودش رفته بود. با بعضی از افراد از جمله من که خیلی باهاش دوست شده بودم مشورت کرد و گفت من یه فکری دارم اگه شما موافق باشید فردا یکی رو معرفی کنم که مستحق کتک خوردنه.
🔹️یکی بود که بعلت ترس و بزدلی با یکی از جاسوسها همکاری کرده بود و چند نفر رو لو داده بود و کتک خورده بودن. به هر حال مسبب اذیت و آزار چند نفر بیگناه شده بود. همه متفقا موافق این پیشنهاد بودند و نظر دادند که شما حق داری فردا ایشون رو معرفی کنی و همین اتفاق افتاد. اون آقا رو بردن بیرون و محمود مثل مرغ سرکنده بشدت بیقرار بود. می پرسیدیم چته؟ چرا اینجوری شدی؟ می گفت اگه بکشنش چی! اگه بشدت شکنجه اش بدن چی؟ من مقصرم می گفتیم خب به درک. حالا که مجبوریه بذار اون کسی که واقعاً گناهکاره و باعث آزار دیگران شده کتک بخوره شاید آدم شد و توبه کرد.
🔸️خیلی دلداریش دادیم تا مقداری آروم شد. کجای دنیا اینقدر ایمان و اخلاص و دلسوزی حتی برای یه فرد مجرم وجود داره. این فقط تو مکتب ناب اسلام و فرهنگ عاشورایی بسیجی معنا و مفهوم پیدا می کنه که چنین شاگردهایی رو تو مکتبش رشد میده و تحویل بشریت میده. اون آقا برگشت و مفصلا با کابل زده بودنش و گریه می کرد. حال محمود بدتر شد و خودشو مقصر می دونست و ملامت می کرد. راسته که ترسوها هزار بار می میرن و افراد شجاع فقط یه بار. همین کتک خوردن و درد کابلایی که خورده بود اون رو سر جاش نشوند و یکی از بچه ها شد و دست از همکاری برداشت و دیگه کسی رفتاری منفی ازش ندید...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
کنار_قدم_های_جابر،_سوی_نینوا_رهسپ.mp3
8.5M
🌷 #نواهای_اربعینی
🎤کنار قدم های جابر، سوی نینوا رهسپاریم (واحد فارسی و عربی)
♦️بانوای: حاج میثم مطیعی
🔸️#حب_الحسین_یجمعنا
🔸️#پیاده_روی_اربعین
🏴#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل هفتم : مبارزه با داعش
🔸صفحه: ۱۱۸_۱۱۷
🔻قسمت صد و هفدهم: روضه
✍روضه های زیادی برای حاج قاسم خوانده بودم، اما یک بار که برای قرائت دعای عرفه در کربلای معلی حضور داشتم، تماس گرفت و با حالتی متواضعانه گفت: اگه خسته نمی شی، می خوام روضه ای برام بخونی.
گفتم: این افتخار بزرگیه که برای شما روضه بخونم.
به همراه جمعی بر فراز گنبد حرم امام حسین علیه السلام رفتیم.
دیدم حاج قاسم آنجاست و ابومهدی المهندس نیز در حال قرائت زیارت عاشوراست.
حدود دو ساعت و نیم که دعا و روزه خواندم، شانه های حاج قاسم می لرزید.
روضه که تمام شد به ابومهدی گفت: جلو بایست تا نماز بخونیم.
او با گریه گفت که قبول نمی کنه، جلوتر از حاج قاسم بایسته و نماز بخونه.
سردار گفت: من به تو می گم بخون.
نماز را به امامت ابومهدی خواندیم.
در طول نماز هم شانه های حاج قاسم میلرزید.
به همراهانم گفتم، بی خود نیست که تمام ابرقدرتها از این مرد می ترسند، به جای دیگری وصل است.
🗣 محمدرضا طاهری مداح اهل بیت، سالنامه مکتب حاج قاسم
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡﷽⚡
☀️#سردار_دلها
🍁#مرد_میدان
📍#قهرمان_من
⬅️#وصیتنامه_شهید_سلیمانی
🔹️#فراز_هجدهم
🎐#مکتب_حاج_قاسم
🍀#چراغ_راه
🔸بدانید که میدانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود که اول اسلام را به پشتوانه ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد. اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام چون گرگ درندهای این کشور را میدرید؛ آمریکا چون سگ هاری همین عمل را میکرد، اما هنر امام این بود که اسلام را پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد، انقلابهایی در انقلاب ایجاد کرد، به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نمودهاند و بزرگترین قدرتهای مادی را ذلیل خود نمودهاند. عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🏴💔🏴
#آجرکاللهیاصاحبالزمان💔
🖇به چهلمین روز از شهادت جدتان نزدیک می شویم
دوباره به یاد روضه ی اربا اربا غم و اندوه بر قلب شریف و مهربانتان سایه افکنده...
ای کاش به حرمت این روزهای اشکبار خداوند ظهورتان را برساند....
بابی انت و امی یا صاحب الزمان...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#صبحتون_مهدوی 💚
#عاقبتتون_شهدایی🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
وقتی میخواست به فقیری کمک کند، پول را به ما میداد تا به آن شخص بدهیم. اینطوری هم ما را به کمک کردن تشویق میکرد و هم خودش گرفتار ریا نمیشد.
🌹شهـــید ابراهیم هادی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⭕️وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید:
🔺سردار حاج حسبن کاجی می گوید:
بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقهی کردستان عراق بودیم که به طرز غیرعادی جنازهی شهیدی را پیدا کردیم.
از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیتنامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود.
🔺در وصیتنامه نوشته بود :
👈من سیدحسن بچهی تهران و از لشکر حضرت رسول (ص) هستم....
👈پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند. اهل بیت، شهدا را دعوت میکنند...
👈من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت میرسم و جنازهام هشت سال و پنج ماه و ۲۵ روز در منطقه میماند.
👈بعد از این مدت، جنازهی من پیدا میشود و زمانی که جنازهی من پیدا میشود، امام خمینی در بین شما نیست.
👈این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما میگویم.
👈به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت میکنیم. بگویید که ما را فراموش نکنند.
و...
🔺بعد از خواندن وصیتنامه دربارهی عملیاتی که لشکر حضرت رسول(ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم.
دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ۲۵ روز از آن گذشته است.
شادی ارواح طیبه امام و شهدا صلوات
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🔰 #لوح | #به_نیابت_از_شهدا
🎨 از خادمی تا شهادت ....
🔻 خادمین شهدایی که به مقام شهادت نائل آمدند - زیارت به نیابت از شهید محسن حججی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #استوری | #اربعین
🔻زائر #کربلا گفت خداحافظ و رفت...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🏴 #بعد_از_حسین_علیه_السلام(۲۱)
▫️لا یوم کیوم الحسین علیه السلام
▪️ شفاعت میخواهید؟
🏴#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
✫⇠#خاکریز_اسارت(۹۶)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت نود و ششم:همه چیز به عدالت
🍂محیط اسارت رو میشه مصداق مدینه فاضله ی افلاطون دونست. بشر تصور میکنه که نمیشه عدالت واقعی در زمین اجرا بشه. ولی بچه بسیجی عکس این نظریه رو در اسارت به اثبات رسوندند. همه چیز به عدالت بین افراد تقسیم می شد. ناگفته نمونه این بحث به محیط داخلی و فضای داخلی آسایشگاها مربوط میشه نه رفتار بعثی ها.
🔸️قسمت کننده های غذا نهایت تلاششون رو میکردن که صمون ،غذا، میوه، تاید و صابون و هر چیزی که داده میشد رو به عدالت تقسیم کنن. چون صمون ها کوچیک، بزرگ داشت. همه اونا رو کنار هم می چیدن و بزرگ کوچیک می کردن و به هر کسی سهمش به#عدالت داده میشد.
🔸️برنج هم اینگونه بود. آشپزها وقت کافی نداشتن که دقیقا توی همه ظرفها (قصعه) یه اندازه برنج بریزن و بعثی ها رو سرشون بودن و عجله می کردن. وقتی که مسئولین غذا وارد آسایشگاه می شدند، مسئول تقسیم غذا قصعه ها(ظروف غذا) که ده تا بودن رو کنار هم می چید و همه رو یه اندازه می کرد و اگه ظرفی کمتر توش بود از ظرفی که بیشتر داشت بر می داشت و تو اون یکی می ریخت و با دست کاملا تخت و تراز می کرد که به یه گروه کمتر نرسه و به گروه دیگه بیشتر.
🔹️البته در کنار اجرای عدالت در تقسیم، ایثار هم بود و خیلی وقتها افراد از سهم اندکشون به مجروحها و بیمارها میدادن.در تقسیم میوه که خیلی کم و معمولا ماهی یه بار بیشتر نبود، باز قسمت کننده ها میوه ها رو کنار هم می چیدن و با وسواس کامل و تا جایی که می تونستن، سعی میکردن حقی از کسی ضایع نشه. انگور و خرما رو دونه دونه میکردن و به دانه های بزرگ و کوچیک تقسیم می کردن و دانه شمار در بین افراد تقسیم می کردن.سهمیه انگور و خرما آنقد کم بود که امکان خوشه ای تقسیم کردن وجود نداشت و به هر اسیر بین ده تا پانزده دونه انگور و سه چهار تا خرما بیشتر نمی رسید.
📍در تقسیم مواد شوینده مثل تاید و صابون هم به همین صورت عمل میشد. در اسارت بجز تعداد کمی از جاسوسها که ریزه خوار بعثیا و ویژه خوار داخل آسایشگاهها بودن، چیزی بنام رانت و زرنگ بازی نبود. ژن، همه مون یه جور بود و ژن بد و خوب نداشتیم. دله دزدی و سوء استفاده هم اصلا تو ذات بچه ها نبود. حتی در خوابیدن و جای خواب هم افراد ملاحظه همدیگه رو می کردن. برای همدیگه یه محیط دوست داشتنی، همراه با صمیمیت، عدالت و در عین حال از خودگذشتگی و ایثار ساخته بودن. به جرات میتونم ادعا کنم، چنین محیط پاک و با فضیلتی رو فقط در لابلای اوراق کتب اخلاقی و نظریه فیلسوفان آرمانگرایی مانند افلاطون میشه پیدا کرد و تجلی واقعی آن در قطعه ای از بهشت دنیایی یعنی#اردوگاه_تکریت یازده بود.
💥بچه ها از جهنمی که جلادان بعثی برامون ساختن، با عملی ساختن آموزه های ناب دینی، اون رو مبدل کردن به قطعه ای با صفا از بهشتی که هر انسان در زندگیش آرزوی اون داره...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
کانال تربیتی یک مربی .mp3
3.58M
🌷 #نواهای_اربعینی
🎙نواهنگ ومداحی بسیار زیبا
شهر من کربلا
سیب سرخی.هلالی.فصولی
زندگی حکمت داره؛ عشق علت داره
خیلی قیمت داره
این که برات میمیرم؛ واقعیت داره
🌸🍃🌸🍃🌸
دارم من هوای موکب و مشایه
میمیرم برای پایین پای ضریح؛ با صفای اربابم 🌹
🔸️#حب_الحسین_یجمعنا
🔸️#پیاده_روی_اربعین
🏴#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل هفتم : مبارزه با داعش
🔸صفحه : 118-119
🔻قسمت صدوهجدهم: فردا اربیل هستم
✍داعش به دروازه های اربیل رسیده بودوبیم آن می رفت که شهربه زودی اشغال شود.بارزانی می گوید:پس ازحمله ی داعش باآمریکایی ها،ترکیه،انگلیس،فرانسه وحتی عربستان تماس گرفتم که تمام مقامات این کشورهادرجواب گفتند،فعلاً هیچ کمکی نمی توانندبکنند.بامقامات ایرانی تماس گرفتم وصریح به آن هاگفتم که شهردرحال سقوط است،اگرنمی توانیدکمک کنید،تاآن راتخلیه کنیم؟!شماره تماس قاسم سلیمانی رابه من دادندوگفتند:حاج قاسم نماینده ی تام الاختیارمادرامورمبارزه باداعش است.فوراًباایشان تماس گرفتم واوضاع رادقیقاًشرح دادم.گفت:من فردابعدازنمازصبح اربیل هستم.
-فردادیره،همین حالابیایید.
-کاک مسعود!فقط امشب شهر رونگه دارید.
فرداصبح حاج قاسم درفرودگاه اربیل بود.به استقبالش رفتم.باپنجاه نفرازنیروهای مخصوصش آمده بود.آن هاسریعاًبه محل درگیری رفتندونیروهای پیش مرگ رامجدداًسازمان دهی کردند.درعرض چندساعت ورق به نفع مابرگشت.کمک های تسلیحاتی ایران نیزرسید.حاج قاسم چندنفرازنیروهایش راجهت مشاوره نظامی دراربیل گذاشت وخودش به کربلابازگشت.مدتی بعدیک فرمانده داعش رااسیرکردیم وازاوپرسیدیم:چگونه شماکه درحال فتح اربیل بودید،یک باره عقب نشینی کردید؟گفت:نفوذی های ماتواربیل خبردادندکه قاسم سلیمانی اینجاست.روحیه نیروهابه هم ریخت وسریع عقب نشستیم.
🗣️خاطره مسعودبارزانی،سالنامه مکتب حاج قاسم
⚡﷽⚡
☀️#سردار_دلها
🍁#مرد_میدان
📍#قهرمان_من
⬅️#وصیتنامه_شهید_سلیمانی
🔹️#فراز_نوزدهم
🎐#مکتب_حاج_قاسم
🍀#چراغ_راه
🔸شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافتهاند. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید. به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، بهچشم ادب و احترام بنگرید. به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همانگونه که از فرزندان خود با اغماض میگذرید، آنها را در نبود پدران، مادران، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⊰•🕊💔•⊱
.
دانِہدانِہذڪرتَسبیحَمفقَطشد
یاحسِین💔
شَـأنذڪرَتڪَمتـراز؛
یـٰانورویـٰاقـدوسنـیستْ...!
.
⊰•💔🕊•⊱¦⇢#صبحتون_حسینی
⊰•💔🕊•⊱¦⇢#عاقبتتون_شهدایی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯