eitaa logo
روایتگری شهدا
24.5هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂اي كشتـگان عشـق بـرايــم دعـا كنيـد... يعنـی نميشود كه مـرا هم صـدا كنيـد ؟ 🍂ایـن دستهـای خستـه‌ی خالی دخیلـتان... درد مـرابــه حُکـمِ اجابـت دوا کنیـد... 🍂ای مردمان رد شده از هفت شهر عشق.... رَحمــی بـه ساکنـانِ خَـمِ کوچـه ها کنید... 🍃 پنجشنبه و‌‌ یاد ‌شهدا با ذکر صلوات🍃 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 دلانہ✨ خدایا آنقدر به ما قدرت تحمل ده ڪه اگر از زمین و آسمان رگبار دشمنـے و باران تھمت ببارد در ایمان خالصـٰانھ ما بہ تو خللی وارد نشود ..♥️ +شهید‌مصطفی‌چمران ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📸 تصویر کمتر دیده شده از شهید سلیمانی در جمع فرماندهان ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸ای به دستت نظام یا مهدی 🍃دولتت مستدام یا مهدی 🌸به ائمه به انبیاء تبریک 🍃که تو گشتی امام یا مهدی 🌸از تو قانون عدل پاینده است 🍃به تو این موهبت برازنده است (عج) گل سرسبد عالم هستی تبریک و تهنیت باد. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۱۰۸) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و هشتم:هنر در خدمت انسانیت(۲) نقاش ها و کله صدام 🍂چند نفر از بچه ها شده بودن نقاش اردوگاه.کارهای متنوعی انجام می دادن از نوشتن جملاتی روی دیوارها تا رنگ کردن در و پنجره تا کشیدن عکس صدام که بدترین وظیفه ای بود که بهشون محول شده بود. وقتی مشغول کشیدن عکس صدام بودن حسابی حرص بعثیها رو در میاوردن. از بهانه گیری برای نوع رنگ تا بوم و امکانات تا طولانی کردن و منتظر گذاشتن افسرهای بعثی. 🔸️یه وقتایی هم طوریکه بهانه دست بعثیها نیفته بی احترامی به عکس صدام. یکی از نقاشها می گفت: بوم بزرگی که نجارها درست کرده بودن به ما دادن و قرار شد عکس صدام رو روی آن بکشیم. منم با پا رفته بودم روی بوم و مشغول طراحی اولیه بودم که یکی از بعثیها با عصبانیت اومد و داد زد چرا با پا رفتی روش؟ گفتم سیدی بوم خیلی بزرگه و ناچارم برای اینکه دقیق و تمیز بشه روی بوم باشم. هنوز تصویری مشخص نبود و یه سری خطوط کشیده بودم. اونم اومد روی بوم و پرسید کله سید الرئیس کجاست. منم به حالت مسخره گفتم سیدی زیر پوتین های شماست. ⚡یهو انگار برق گرفتش و جستی زد و جفت پا پرید بیرون طوری که نزدیک بود از پشت بیفته و منم حسابی خنده ام گرفته بود. خدمتی که نقاش ها به بچه ها می کردن علاوه بر انتقال برخی اخبار و نقشه هایی که بعثیها برای بچه ها داشتن و کمک خوبی بود که افراد مراقبت بیشتری بکنن تا کمتر کتک بخورن، مدادهایی که کوچک میشد بصورت قاچاقی و با زحمت زیاد میاوردن داخل آسایشگاها و تنها اقلام فرهنگی ما همین مدادهای بند انگشتی بود که البته اگر از کسی می گرفتن بشدت شکنجه میشد و جون نقاش ها هم به خطر میفتاد. ولی اونها این ریسک را انجام میدادن. یه وقتایی هم مقداری چسب چوب و رنگ کش می رفتن و به بچه ها می دادن که برای کارهای دستی و ساختن تسبیح و غیره استفاده میشد. 🔸️بچه ها با استفاده از همین خورد و ریز اقلام قاچاقی گاهی نشریه، پیشانی بند، تصویر امام و ادعیه و قرآن تهیه می کردن و مورد استفاده قرار می گرفت. چند بار همین نقاش ها از جمله آقای صادق الوعد بخاطر دادن اینجور چیزها به آسایشگاها شدیدا کتک کاری شدن ولی بازم در فرصت مناسب همون کارها رو تکرار می کردن. کار نقاش ها تو اون شرایط محرومیت از هر گونه اقلام فرهنگی واقعا ارزشمند و در حد یه جهاد بود... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | خاطره شهید سلیمانی از توسل به امامین عسکریین در جمع رزمندگان حزب الله 🔸در مقطعی به نقطه یاس و ناامیدی رسیدیم. آمدیم به سامراء به جلسه با حاج حامد و به زیارت امامین عسگریین رفتیم، در حرم بسته بود و من پشت در نماز خواندم و شروع به التماس کردم و گفتم شما هستید و وضع ما اینگونه است؟! و آنها راه گشودند... گاهی انسان را شیطان وسوسه می کند و یا عراقی ها به ما می گفتند مشکلی نیست بروید از آمریکا کمک بخواهید آنها کمک می کنند. من به نفس خودم رجوع کردم و گفتم الله سبحانه و تعالی قدرتش بیشتر است یا آمریکا؟! تمام این کره خاکی در مقابل تمام مخلوقات خدا و کرات و منظومه های دیگر ذره ای بیش نیست...! ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل هشتم: باولایت 🔸صفحه : ۱۳۴ 🔻قسمت صدوسی وچهارم :دلتنگی ✍پدرحاج قاسم تازه به رحمت خدا رفته بودند و‌داشتیم از زادگاهش قنات ملک برمی گشتیم.چندبار باتاسف روی زانوی خود زد وگفت:چهارروزه که از حضرت آقاخبرندارم. _پدرشماتازه به رحمت خدا رفته و درگیر مراسم بودید. _این ها بهونه است.دلم خیلی برای آقاتنگ شده! روزی به او گفتم :شماکه همیشه به دیدن آقا می روید،ازمحضرشون درخواست کنید تارزمندگان و پیشکسوتان لشکر ثارالله باایشون دیدار کنند. گفت:من نمیخوام وقت آقارو بگیرم .شمانامه ای بنویسید تابه دفتر ایشون بدم. ابراهیم شهریاری ،فرمانده گردان ۴۲۰لشکر۴۱ثارالله،نشریه یاران شاهد۱۷۱. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ‌کنارش ایستاده بودم، شنیدم که می‌گفت: 《صلی‌الله‌علیک‌یا‌صاحب‌الزمان》 بهش گفتم: چرا الان به امام‌ زمان سلام دادی..؟! گفت: شاید‌ این وزش‌ِ باد‌ و‌ نسیم‌ سلام منو به برساند!🌱 🕊 سلام ودرود برشهدا وامام شهیدان ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯