💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#برشی_از_یک_کتاب
#شهید_محسن_حججی
#شماره_۳۳
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#پاسخ_به_شبهات #سایت #شکل_شهادت
✍یک روز،خیلی زنگ زدم تا بیدار شد. وقتی آمد پایین با صورت پف آلود گفت: دیشب تا ساعت سه دستم بند بود!با چند تا از رفقایش #سایتی را انداخته بودند برای #پاسخ_گویی_به_شبهات. می گفت:براب هر شبهه ای که مطرح باشه. می ریم مطالعه می کنیم ودر حد توانمون جواب می دیم. موقع برگشت. به شهرک که رسیدیم رو به روی مقبره شهدای گمنام ازش پرسیدم:حالا مثلا فرض کن رفتی سوریه و از دستشون در رفت و شهید شدی،اون وقت دوست داری چه شکلی #شهید شی؟دستی زد روی شانه ام و گفت:خیلی برام مهم نیست فقط میخوام با شهادتم به یه دردی بخورم.
🍀راوی:علی صادقیان،دوست شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۳ ص ۲۰۱
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
📷باران شدیدی میبارید، خیابان را آب گرفته بود...
#شهید_ابراهیم_هادی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️دیدگاه #شهید_بهشتی درباره #حجاب
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
شفای بیمار با دعای توسل شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی🌹
🌸فراموش نميكنم، يكبار بچه ها پس از ورزش در حال پوشيدن لباس و مشغول خداحافظی بودند يكباره مردی سراسيمه وارد شد! بچه خردسالي را نيز در بغل داشت.
🌸بــا رنگی پريده و با صدائی لرزان گفت: حاج حسن كمكم كن. بچه ام مريضه، دكترا جوابش كردند. داره از دستم ميره. نََفس شما حقه، تو رو خدا دعا كنيد. تو رو خدا... بعد شروع به گريه كرد.
🌸ابراهيم بلند شد و گفت: لباساتون رو عوض كنيد و بيائيد توی گود. خودش هم آمد وسط گود.
🌸آن شب ابراهيم در يك دور ورزش، دعای توسل را با بچه ها زمزمه كرد. بعد هم از سوز دل برای آن كودك دعا كرد.
آن مرد هم با بچه اش در گوشه ای نشسته بود و گريه ميكرد.
🌸دو هفته بعد حاج حسن بعد از ورزش گفت: بچه ها روز جمعه ناهار دعوت شديد!
با تعجب پرسيدم: كجا ⁉️
🌸گفت: بنده خدائی كه با بچه مريض آمده بود، همان آقا دعوت كرده.
🌸بعد ادامه داد: الحمدالله مشكل بچه اش برطرف شده. دكتر هم گفته بچه ات خوب شده برای همين ناهار دعوت كرده.
🌸برگشتم و ابراهيم را نگاه کردم. مثل کسی که چيزی نشنيده، آماده رفتن میشد.
🌸اما من شک نداشتم، دعای توسلی که ابراهيم با آن شور و حال عجيب خواند کار خودش را کرده.
🗣دوست شهیدم #ابراهیم_هادی.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✅ پیامبر صلی الله علیه و آله
إذا تمنّى أحدكم فلينظر ما تمنّى فإنّه لا يدري ما كتب له من أمنيّته.
وقتى كسى آرزوئى می كند مراقب باشد كه چه آرزویی مى كند
زيرا نمی داند كه از آرزوى وى در نامه اعمالش چه می نويسند.....
📚نهج الفصاحه ، ج ۱ حدیث ۱۹۰
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#وصیت_شهید
بسمه تعالی
«حرف گنده تر از دهان»
شهادت رو با هیچ چیزی عوض نمی کنم ،
پ.ن۱:
هنگام شهادت ، یقین دارم آقا ابا عبدالله (علیه السلام) میان بالا سر آدم.
پ.ن۲:
در واقع به خاطر همینه که شهادت رو با هیچ چیزی عوض نمی کنم ؛ حتی زیارت حرم اربابم اونم روز اربعین.
پ.ن۳:
اما از اونجایی که هنوز فکر می کنم اندازه شهادت نشدم دلتنگ حرم ارباب شدم! ،
مثل همیشه.....
مدافع حرم
#شهیدمهدی_صابری
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا
✍ده سال با محمد زندگی کردم ،
هیچوقت یاد ندارم بی #وضو باشه ، به #نماز_اول_وقت فوق العاده اهمیت می داد ،
💠مسافرت که می رفتیم تا صدای #اذان رو می شنید ، توی بیابون هم بود می ایستاد ،
بارها بهش می گفتم ،
مقصد که نزدیکه ، نمازتون رو شکسته نخونین ، بذارین برسیم خونه ، نمازتون رو کامل و با خیال راحت بخونین.
ولی محمد می گفت ،
💠 شاید توی همین راه کوتاه ، عمرمون تموم شد و به خونه نرسیدیم ؛ الان می خونم تا تکلیفم رو انجام داده باشم ؛
اگه رسیدیم خونه ، کامل هم می خونم....
#سردارشهیدمحمّد_بروجردی
📚مسیح کردستان
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊