eitaa logo
روایتگری شهدا
25.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
💎 (۹) 🍀(ره) ⭐ همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۱۷ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊گزارش یک آدم ربایی ص ۲۳ 🔸️حاج قاسم آرام و قرار نداشت و به اقتضای کارش مدام در سفر بود. بدیهی است که در طول مسیرها، مطالعه می کرد؛ اما او چه می خواند؟ 🔸️یکی دو سال پیش صفحه ای در اینستا گرام، عکسی از حاج قاسم بـه اشـتـرا ک گـذاشـت کـه او را در هواپیما و در حـال خـوانـدن و یادداشت نوشتن نشان می داد. 🔸️در توضیح عکس نوشته شده بود: »در حال پرواز و مطالعۀ کتاب گابریل گارسیا مارکز«. البته از تصویر به سختی می شد فهمید که سردار کدام مارکز را می خواند؛ اما بعدها مشخص شد نام این کتاب »گزارش یک آدم ربایی« است. 🔸️گزارش یک آدم ربایی مارکز، ماجرای مستندی از عملیاتهای ربایش و رهاسازی تعدادی از چهره های سرشناس کلمبیا در دهۀ ۹۰ است و منبع خوبی بـرای آشنایی با فنون عملیات ربایش و رهایی گروگان به شمار می رود. 🌼شهید سلیمانی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۱۰) 🍀(ره) ⭐ همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۱۷ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊حضرت زهرا (س) در جنگ ۳۳ روزه ص ۲۴ 🔸️از روز بیست و هشتم، جنگ بالعکس شد. ما از این صحنه ها در دفـاع مقدسمان زیـاد دیدیم. از عوامل برحق بودن خودمان در جنگ، روحیاتی بود که از رزمندگانمان بروز می کرد 🔸️که بیشتر شباهت بـه حـالـت سیر و سلوک داشــت و بـرداشـتـن حجابها. سخنانی می گفتند ورای حجابها و پرده ها. 🔸️در آن کوران حوادث که خیلی سخت بود، یکی از برادرهای حــزب الله که اهـل تدیّ ن و تشرّع بـود و در جنوب مسئول بود،حالتی را که به تعبیر خـودش حالت خـواب نبوده اسـت، چنین تعریف کرد: 🔸️دیدم بانویی آمد و یک یا دو بانوی دیگر هم کنارش بودند. من در عالم خواب، حس کردم ایشان حضرت زهرا(س)است. رفتم به سمت پاهای مبارکشان و به ایشان گفتم: »ببینید وضع ما را! ببینید ما چه وضعی داریم!« 🔸️حضرت فرمودند: »درست می شود« و یک دستمال از داخـل روپـوشـی که داشتند، بیرون آوردنــد و تکان دادند و فرمودند: »تمام شد.« 🔸️یـک لحظه بعد، یـک هلی کوپتر اسرائیلی بـا موشک زده شـد و بعد از آن، زدن تانکها شـروع شد و زدن تانکها همان نقطۀ شکست رژیـم در جنگ بـود. 🔸️از اینجا بود که معادلۀ جدید آمد و اولین موشکهای کُرنت در این جنگ رونمایی شد و برای اولین بار تانکهای مرکاوای اسرائیلی که تا حالا به این شکل زده نشده بودند، منهدم شدند و نزدیک به هفت تانک در یک روز زده شد. بعد از جنگ ۳۳روزه، راهبرد رژیـم صهیونیستی از استراتژی بن ِ گوریون در جنگ پیش دستانه و هجومی، آرام آرام به تبدیل شد. 🌼شهید سلیمانی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۱۱) 🍀(ره) ⭐ همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۲۷ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی ⚡خوب می دانست ابراز آن است. مکرر عشق خود به یارانش را ابـراز می کرد، تأکید هم می کرد. مصطفی که رفت، می گفت: »من حقیقتاً عاشقش بودم، حقیقتاً.« یا از حسین که دور می شد، می گفت: »نفسم به نفست بسته اســت.« عاشق بدون ابراز عشقش چه هست؟! 💢انسان در ایـن مرحله در اثـر و مواظبت برطاعت الهی، از جنبۀ خُلقی و بشری خویش شده و در ذات سلطان ازل مستغرق می شود و از تجلیات اسمائی بهره مند می شود و به »ولایت معنوی« نائل می آید. 🖊این بار حاج قاسم عکاس بود ص ۲۹ 🔸️داشتیم از در پـادگـان بـیـرون می رفتیم کـه دیـدیـم حاجی هم از در ستاد آمده بیرون. دوربین دستمان بود. من بودم و شهید عربنژاد و شهید جواد زادخـوش. جواد رفت سمت حاج قاسم. 🔸️حـاجـی مـی دانـسـت کــه جـــواد شــوخ اســـت. تــا دیــد جـــواد دارد به سمتش می آید، با لبخند از سر اینکه با جواد شوخی کرده باشد، گفت: »وقت ندارم با شما عکس بگیرم. 🔸️« جواد بی درنگ گفت: »حاج آقا ما نمی خواستیم با شما عکس بگیریم. می خواستیم شما از ما سه نفر عکس بگیرید.« بعد بلافاصله دوربین را داد دست فرمانده لشکر. 🔸️حاج قاسم نمی توانست جلوی خنده اش را بگیرد و در همان حال از ما عکس گرفت. عکسی که هنوز به یادگار مانده و عکاسش حاج قاسم بود. 🌼حسن منصوری، همرزم شهید ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۱۲) 🍀(ره) 🍁۲۹ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۲۷ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊برادری که جا ماند ص ۳۰ 🔸️آن روز برادر مهدی باکری شهید شده بود. پیکر حمید در میدان جا مانده بود. من هیچ چیزی در رفتار مهدی حس نکردم. جوان رعنایی بـود. هیچ حس نکردم، هیچ آثـاری از غم در چهرۀ او ندیدم. 🔸️وقتی می خواستند جنازۀ بـرادر او را بیاورند نگذاشت، گفت: »اگر دیگران را توانستید بیاورید، جنازۀ بـرادر من را هم بیاورید.« 🌼شهید سلیمانی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۱۳) 🍀(ره) 🍁۲۸ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۲۷ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊مرام شیعه ص ۳۱ 🔸️سالها به دنبال یکی از اشرار بزرگ در منطقۀ جنوب شرق بودیم. بچه های زیادی از ما را شهید کرده بود. طی یک عملیات فریب، دعوتش کردیم و آمد و گرفتیمش. شرور بزرگی بود، حکمش حداقل ۵۰ بار اعدام بود. 🔸️در یکی از جلسات که خدمت رهبری بودیم، من این مسئله را مطر ح کردم و خبر دستگیری و شرح ماوقع را گفتم و منتظر عکس العمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم. 🔸️رهبری بلافاصله فرمودند: »همین الان زنگ بزن آزادش کنند!« بدون چون وچرا زنگ زدم.خیلی تعجب کرده بودم، با تعجب زیاد بعد از تماس پرسیدم: »آقا! چرا؟ من اصلاً متوجه نمی شوم که چرا باید این کار را میکردم؟ 🔸️چرا دستور دادیـد آزادش کنیم؟!« رهبری گفتند: »مگر نمی گویی: ’دعوتش کـردیـم؟‘« خشکم زد. آقـا گفتند: »بعداً دستگیرش کنید. 🔸️« ما هم در یک عملیات سخت دیگر، دستگیرش کردیم. 🔸️مرام شیعه این است که کسی را که دعوت میکنی و مهمان توست، حتی اگر قاتل پدرت هم باشد، حق نداری او را آزار بدهی. 🌼شهید سلیمانی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۱۴) 🍀(ره) 🍁۲۷ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۲۷ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊الان کت و شلوار به تن دارم! ص ۳۲ 🔸️اطلاع یافتیم که ۳۷۰ نفر از نیروهای داعش طی عملیاتی قصد گروگانگیری ایرانیان زائر را در نزدیکی کربلا دارنـد. ما طبق وظیفه، موضو ع را سریع به حاج قاسم سلیمانی اطلاع دادیم؛ چون ایشان فرمانده حفاظت از زوار اربعین بودند. 🔸️حاج قاسم به سرعت مسیر حرکت نیروهای داعش را رصد کرد و با ۲۰ نفر از نیروهای زبـده اش در سر راه داعشی ها کمین کـرد. نیروهای حاج قاسم سلیمانی با داعش درگیر شدند و این درگیری نیم ساعت طول کشید. 🔸️بعد از اتمام درگیری، من با نیروهایم به آن منطقه رفتم و با چشمان خودم دیدم که تمام نیروهای داعش به جز یک نفر که اسیر شده بود، کشته شده بودند و حاج قاسم سلیمانی که کت وشلوار تنش بود، رو به اسیر داعشی کرد و کت و شلوارش را به او نشان داد و گفت: 🔸️»همانطور که می بینید، لباس من براى جنگ نیست. واى بر شما اگر رهبرم سیدعلى دستور بدهد که لباس نظامى بپوشم...!« 🌼ابوحسن، رئیس یکی از قبایل عراق و فرمانده نیروهای مردمی عراق ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۱۵) 🍀(ره) 🍁۲۶ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۲۷ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊اینطوری بی حساب می شویم ص ۳۳ 🔸️سربازی در مهدیۀ لشکر ثارالله در مراسم رسمی و سخنرانی، ادب را رعایت نکرده بود و بد نشسته بود و صحبت می کرد. 🔸️سردار سلیمانی بعد از جلسه او را صدا کرد و با وجود اینکه فرمانده لشکر بود و می توانست اضافه خدمت برای آن سرباز معیّن کند و... 🔸️به او گفت:برادرم، عزیزم، جلسۀ رسمی بود و سخنران از تهران داشتیم که مؤدب ننشستی و نظم را رعایت نکردی و حالا که این کار را کردی، 🔸️جزء۳۰ قرآن را اگر حفظ کردی و آمدی و سؤال کردم و حفظ بودی، بی حساب می شویم؛ در غیر این صورت، با شما برخورد انضباطی می کنم. 🌼سردار حسنی سعدی، همرزم شهید ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۱۶) 🍀(ره) 🍁۲۵ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۳۵ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 👈: ص ۳۵ ⚡می گفت هرکس از خدا بترسد، خدا همه چیز را از او می ترسانَد آن قـدر حضور خدا برایش پررنگ بود که در نامه ای به یکی از یـارانـش چنین گفت: »بــرادر خوبم، اجــازه نـده در هر شرایطی هیچ محبتی بر محبت خداوند سبحان و هیچ رضایتی بر رضایت خداوند سبحان غلبه کند.« 💢انسان در ایـن مرحله در اثـر و مواظبت بر طاعت الهی، از جنبۀ خُلقی و بشری خویش فانی شده و غرق در حضرت حق می شود و از تجلیات اسمائی بهره مند می شود و به »ولایت معنوی« نائل می آید 🖊یک بلوک تا شهادت ص ۳۷ 🔸️روزی با حاج قاسم به منطقه رفتیم، سـردار لب بالکن دوربین گذاشته و در حال شناسایی منطقه بود... 🔸️یک بلوک سیمانی دیدم که پایین افتاده بود. رفتم و بلوک را آوردم و آن را جلوی حاج قاسم گذاشتم و با خودم فکر کردم اگر تک تیرانداز تیری زد، به حاجی نخورد. 🔸️تا بلوک را گذاشتم، تیری به بلوک خورد و تکه تکه شد.خوشبختانه برای حاجی اتفاقی نیفتاد. 🌼شهید حسین پورجعفری ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۱۷) 🍀(ره) 🍁۲۴ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۳۵ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊دکمۀ کت قاجار ص ۳۷ 🔸️بعضی وقتها به توجه می کنیم؛ ولی به خانوادۀ شهدا کمتر توجه می کنیم. 🔸️امروز در جامعۀ ما اگر یک دکمه از کت یک حاکم قاجار پیدا کنند، می گویند این دکمۀ کت ناصرالدین شاه است. 🔸️همه می روند بخرندش تا در ویترین خودشان داشته باشند. 🔸️این پدر شهید اسـت، این مـادر شهید اسـت، این فرزند شهید است، سلولهای بدن آن شهید در وجود اینهاست، اینها را باید دریابیم، به اینها باید توجه کنیم. 🌼شهید سلیمانی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۱۸) 🍀(ره) 🍁۲۳ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۳۵ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊حسین پسر غلامحسین این را می گوید ص ۳۸ 🔸️در شلمچه بودیم و می خواستیم آنجا عملیات بکنیم. برای اینکه دشمن متوجه ما نشود، نیروهای اطلاعات عملیاتمان را مستقر کرده بودیم. مقابل ما آب بود. آن روز دو نفر از بچه های ما به نام حسین صادقی و اکبر موسایی پور رفتند شناسایی؛ اما برنگشتند. 🔸️یـک بــــرادری داشـتـیـم کـه خیلی عـــارف بـــود. نــوجــوان بـود، دانش آموز بود؛ اما خیلی بود؛ یعنی شاید در مثل او کم پیدا می شد. به درجه ای رسیده بود که بعضی از اولیا و بزرگان عرفان، بعد از مدت طولانی، مثلاً هفتاد هشتاد سال، به آن درجه می رسیدند. 🔸️من در اهواز بودم که این برادر نوجوان ما با بیسیم راکال با من تماس گرفت و گفت: »بیا اینجا.« رفتم آنجا. گفت: »اکبر موسایی پور و صادقی برنگشتند.« خیلی ناراحت شدم و گفتم: »ما هنوز شروع نکردیم، دشمن از ما اسیر گرفت و این عملیات لو رفت!« با عصبانیت هم این حرف را بیان کردم. 🔸️یک روز آنجا ماندم و بعد برگشتم؛ چراکه جبهه های متعددی داشتیم.دو روز بعد، دوباره آن برادر با من تماس گرفت و گفت: »بیا.« من هم رفتم. آن برادر ما که اسمش حسین بود، به من گفت: »فردا اکبر موسایی پور برمی گردد.« گفتم: »حسین! چه می گویی؟« 🔸️خندۀ خیلی ظریفی گوشۀ لبش را باز کرد و گفت: »حسین پسر غلامحسین این را می گوید.« اسم پدرش غلامحسین بود. او هم دبیر خیلی ارزشمندی بود. مادرش هم دبیر بود. 🔸️حسین معلم زاده بود از پدر و مادر. اصلا ً واقعاً به سن نوجوانی، معلم بود. وقتی اسم حسین آقا را می بردند، یک حسین آقا بیشتر نداشتیم. شاید صدها حسین در آنجا بودند؛ اما فقط یک حسین آقا بود. 🔸️گفتم: »حسین! چه شــده؟« گفت: »فــردا اکبر موسایی پور بـر مـی گـردد و بـعـدش صـادقـی بــرمــی گــردد.« گـفـتـم: »از کجا می گویی؟« گفت: »شما فقط بمانید اینجا. 🔸️« من ماندم. یک دوربین خرگوشی داشتیم که دورش را گونی چیده بودیم و دژ درسـت کـرده بودیم. برادرهای اطلاعات پشت دوربین بودند. نزدیک ساعت یک بعدازظهر بود که گفتند: »یک سیاهی روی آب است. 🔸️« من آمدم بالا. دیدم درست است: یک سیاهی روی آب خوابیده بود. بچه ها رفتند داخل آب و دیدند که اکبر موسایی پور است. روز بعدش هم حسین صادقی آمد. عجیب این بود که آن آب با همۀ تلاطماتی که داشته است، اینها را به همان نقطۀ عزیمتشان برگردانده بود. هردو در آب شهید شده بودند. خیلی عجیب بود. 🔸️من به حسین گفتم: »از کجا این را فهمیدی؟« گفت: »دیشب اکبر موسایی پور را در خواب دیدم که به من گفت: ’حسین! ما اسیر نشدیم. ما شهید شدیم. من فردا این ساعت برمی گردم و صادقی روز بعدش بـرمـیگـردد.‘ 🔸️« بعد حسین به من جمله ای گفت که خیلی مهم است. گفت: »میدانی چرا اکبر موسایی پور با من حرف زد؟« گفتم: »نـه.« گفت: »اکبر موسایی پور دو تا فضیلت داشت: یکی اینکه کرده بود؛ دوم اینکه او در آب هم قطع نشد. این فضیلت او بود که او آمد من را مطلع کرد.« حسین بعدها شهید شد. 🌼شهید سلیمانی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۱۹) 🍀(ره) 🍁۲۲ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۳۵ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊حلال کنید! ص ۴۰ 🔸️سردارسلیمانی بـرای صاحب منزلی که در عملیات آزادســازی ِ بوکمال در دیْ ـرالـزور سوریه از آن به عنوان مقر استفاده کرده بودند، نامه ای نوشت. 🔸️در این نامه برای استفادۀ بدون اجازه از خانه عذرخواهی کرده و نوشته بود:ً خانوادۀ عزیز و محترم! سلام علیکم. 🔸️مـن بــرادر کوچک شما قاسم سلیمانی هستم. حتمامـرا می شناسید. مـا بـه اهـلِ سـنـت در همه جا خدمات زیــادی انـجـام داده ایــــم. 🔸️مـن شیعه هستم و شما سنی هستید؛ اما من هم به نوعی سنی هستم؛ زیرا به سنت رســـول خـــدا(ص) اعـتـقـاد دارم و انشـــــاءالله در راه او حرکت می کنم، و شما هم به نوعی شیعه هستید؛ زیرا اهل بیت(ع) را دوسـت داریـد. 🔸️از قـرآن کریم و صحیح بخاری و دیگر کتب موجود در خانۀ شما متوجه شدم که شما انسانهای باایمانی هستید. اولاً از شما عذر می خواهم و امیدوارم عذر مرا بپذیرید که خانۀ شما را بـدون اجـازه استفاده کردیم؛ ثانیاً هر خسارتی که به منزل شما وارد شده باشد، ما آمادۀ پرداخت آن هستیم. 🔸️از سوی خودم و شما با قرآن کریم کرده ام و در جواب، آیات سورۀ مبارکۀ فرقان در صفحات ۳۶۱ و ۳۶۲ ظاهر شد. امیدوارم که آنها را بخوانید و به حال خود و ما بیندیشید. 🔸️من در خانۀ شما خواندم و دو رکعت نماز هم به نیت شما خواندم و از خداوند متعال خواستارم که عاقبت به خیر شوید. محتاج دعای شما هستم. 🌼برادر یا فرزند شما، سلیمانی. ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۲۰) 🍀(ره) 🍁۲۱ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۳۵ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊توصیۀ حاج قاسم به ازدواج مجدد همسر شهدا ص۴۱ 🔸️همسر یکی از شهدا نقل می کرد: »حاج قاسم بسیار از همسران شهدا خوشحال می شد و تشویق به این کار می کرد. 🔸️هرچند در جامعه برخی که نمای مذهب هم دارند، خیلی برخورد بدی با این همسران می کنند... 🔸️می دانم هدفمان درست است؛ اما توان تحمل صحبتها و کنایه های مردم را ندارم. خیلی به هم می ریزم.« ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛