روایتگری شهدا
🕊 پیکر شهید نامور پس از ۳۷ سال به قم بازگشت 🖌 پیکر شهید مصطفی نامور از شهدای استان قم شناسایی شد و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اولین دیدار خانواده شهید مصطفی نامور (شهید تازه تفحص شده) با پیکر عزیزشان پس از ۳۷ سال در قم
💠 پیکر شهید نامور در روز جمعه این هفته پس از اقامه نماز جمعه تشییع و در گلزار شهدای علیبنجعفر(ع) قم خاکسپاری میشود.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
#استادیمنظممثلساعت
عکس نوشته ۹۷
🔹پویش مطالعاتی #امام_بزرگوار_ما
🔹️در قالب #عکس_نوشته
👈تبیین زندگی و زمانه حضرت امام #خمینی رحمه الله علیه
✅به همراه مسابقات و جوایز📦 نفیس
🖼 هر روز یک عکس نوشته و هر 🔟عکس نوشته یک مسابقه
🔁 رسانه باشیم ⬅️ دیگران را هم دعوت کنیم.
🌐در شبکه های اجتماعی (ایتا ،واتساپ ، اینستگرام ) دنبال کنید.
https://eitaa.com/joinchat/1905197220Cbfd2611ad3
https://instagram.com/emambozorgma?utm_medium=copy_link
https://chat.whatsapp.com/EU5Py1UYvWi0xozz2amqZH
ثبت نام در مسابقه: https://porseman.com/!emamema-sabtenam
★ــــــ★ــــــ★ــــــ★
#امام_بزرگوار_ما
#زندگی_و_زمانه_امام_خمینی(ره)
#تاریخ_معاصر
#جهاد_تبیین
#رسانه_باشیم
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📸 عجب خانههای زیبایی بودنخانههای خاکی شما؛ از همین خانه خاکی افلاکی شدید و ما در این خانههای چند طبقه دنیا اسیر نفس ماندهايم...
#مردان_خدا 🕊🕊🕊
🔸گاهی به ما بیچارگان گوشه چشمی نگاهی
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید مهدی بختیاری:
آرزوی شهادت داشتن کافی نیست؛
باید لایق شهادت شد.
باید غرور، کبر، ریا، عصیان
و همه از میان برود تا شهادت نصیبمان شود.
به امید آن روز ....
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
😅به یاد ﺑﻤﺐ لبخند ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ😅
🌷توبسیج شیراز نشسته بودیم که حسن آمد و گفت: که یه پسر گیرش اومده!
بعد از تبریک پرسیدیم اسمشو چی گذاشتی؟
گفت: محمد رسول!
گفتیم چرا؟
با خنده گفت: شاید بزرگ شد بخواد ادعای پیغمبری کنه اسمش بهش بیاد!
🌷در سنگر تاکتیکی جلسه بود و به خاطر طرح موضوعات مختلف جلسه به درازا کشید وقت نماز مغرب شد و ادامه جلسه به بعد از نماز موکول گردید .....
بعد از تجدید وضو ،همگی حضار و رفقای دیگر محیای نماز جماعت شدند .
- کی امام جماعت بشه ؟
حاج نبی گفتند: امروز می خوایم پشت سر حسن آقا نماز بخونیم و حسن آقا رو فرستادند جلو.
حسن خنده ای کرد و جلو ایستاد. اذان ، اقامه و تکبیره: الاحرام بعدشم حمد و سوره الله اکبر همه رفتند رکوع. حسن دو تاپاهاشو باز کرد و از بین پاهاش پشت سرش را نگاه کرد و یک مرتبه با صدای بلند گفت :هوووووو عامو خیلی هم اومدنااااا
همه زدند زیر خنده و نماز بهم خورد. حاج نبی هاج و واج گفت: چرا نماز مردم را خراب میکنی؟
حسن با خنده گفت :خب شما آدم از من درست تر پیدا نکردید پشت سرش نماز بخونید!
#شهید حسن حق نگهدار
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📔 #بخوانید | #کتاب_شهدایی
📚 عنوان کتاب: رار نگین سرخ
🔻خاطرات و زندگی نامه داستانی سردار شهید محمود شهبازی
✍ نویسنده: حمید حسام
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷💢🌷خوابی با درس بزرگ
خوابی که مادربزرگ شهید جهاد مغنیه دید.
دو هفته بعد از شهادت جهاد، خواب دیدم آمده پیشم،
مثل زمانی که هنوز زنده بود و به من سر میزد و میآمد پیشم.
گفتم: جهاد، عزیز دلم، چرا اینقدر دیر آمدی؟ خیلی منتظرت بودم.
جهاد گفت: بازرسیها طول کشید، برای همین دیر آمدم.
در عالم خواب یادم نبود شهید شده، فکر کردم بازرسی های سوریه را می گوید.
گفتم: مگر تو از بازرسی رد می شوی؟
گفت: آره، بیشتر از همه سر بازرسی نماز ایستادم.
با تعجب گفتم بازرسی چی؟
گفت: بازرسی نماز. و ادامه داد،
بیشتر از همه چیز از #نماز صبح سؤال می شود.
نماز صبح.
تازه یادم آمد جهادم شهید شده.
پرسیدم: حساب قبر چی؟
گفت: شهدا حساب قبر ندارند. حسابی در کار نیست.
ما هم الان کارمان تمام شد و راه افتادیم...
#شهيدجهادمغنیه...🌼
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل چهارم ؛ دفاع مقدس
🔸صفحه:۵۰
🔻ادامه قسمت سی و چهارم : شناسایی استعدادها
✍یک دفعه زدپشت من و گفت:«علی آقا بلندشو.»
درعرض یک ثانیه دنیای من زیر و رو شد.
ضربان قلبم به حدی بالا رفت که هر لحظه احتمال می دادم سینه ام منفجرشود.
دستانم خیس عرق شده و به وضوح می لرزیدند.
🔹ناباورانه به چشم های حاج قاسم نگاه کردم وسعی کردم بدون حرف،التماس کنم که از من بگذرد .
امااو خیلی مصمم تر ازاین حرف هابود.
درهمین حال صدای آقامحسن دراتاق پیچید که«علی آقاپاشو» افتاده بودم وسط مهلکه ای که نمی توانستم از آن فرار کنم.
🍀آقارحیم به بچه ها اشاره کرد و گفت:علی آقارو کمک کنید تابلند بشه.
یک نفر آمدوزیر بغل های من راگرفت و تا کنار عکس هوایی که به دیوار اتاق نصب شده بود، رساند.
ادامه دارد…..
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯