eitaa logo
روایتگری شهدا
23هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 بخشی از سخنرانی شهید زین‌الدین در جمع خانواده شهدای مفقودالاثر ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🔰 | ➖ شهید محمد بروجردی؛ 🔻 دیده بود بروجردی فرمانده ده منطقه است آمده بود پیشش گفته بود، دشمن دارد می آید جلو هیچ امکاناتی نیست بروجردی هم که .... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نقش حاج قاسم در توسعه حرم امام علی(ع)، حرم امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل و حرم امامین عسکریین (ع) ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 شهیدی که هنگام استفاده از فضای مجازی وضو می گرفت؛ همیشه وقتی می خواست از فضای مجازی استفاده کند حتماً وضو می گرفت و معتقد بود که این فضا آلوده است و شیطان انسان را در این فضا وسوسه می کند... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل چهارم: دفاع مقدس 🔸صفحه: ۷۵ 🔻قسمت هفتاد و دوم: عاقبت بخیر ✍یک روز حاج قاسم برای خواندن نماز صبح و عصر به گردان ما آمد. آن روز علویان در گردان حضور نداشت. بچه ها مثل پروانه دور او‌ می چرخیدند. اطراف گردان تپه های ماسه ای کوچکی با درخت و جنگل بود. بعد از نماز دست مرا گرفت و قدم زنان به آنجا رفتیم و روی خاک ها نشستیم. از دلاوری و فداکاری شهدای کربلای ۵ صحبت کرد. از حاج یونس زنگی آبادی، حاج قاسم میرحسینی حاج مهدی زندی گفت، از آنهایی که تنهایش گذاشتند و رفتند. دلش خیلی گرفته بود. همه اش می گفت: خوشا به سعادت اون هایی که رفتن، معلوم نیست آخر و عاقبت ما که موندیم چی بشه، حسین! دعا کن عاقبت بخیر بشیم. 🗣برگرفته از کتاب حاج قاسم، خاطرات سردار حسین معروفی ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠ ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت چهل و ششم:در آغوش غواصان کربلای۴ 🔘بعد از یه هفته وضعیت ویژه و استثنایی در استخبارات و تقدیم یه شهید زیر شکنجه، ظاهرا مامورین استخبارات فهمیدن چیزی از ما گیرشون نمیاد و دقِ دلشون رو سر اون روحانی وارسته و نستوه(شهید متقیان) خالی کردن و به این نتیجه رسیدن که ما یه مشت بسیجی بی ترمزیم که هیچی از مسائل نظامی و اسرار جنگ حالیمون نیست. نوبت به انتقالمون به جایی دیگه رسید. دوباره سوارمون کردن تو یه ماشین مخصوص و با دست و چشم بسته از خیابونای بغداد ما رو عبور دادن و وارد مقر جدیدی کردن که اسمش بود. داخل پادگان الرشید زندانی بود که به اون غرفه های الرشید می گفتن. حدود ۴۰۰ نفر از بازمانده های غواصان کربلای چهار حدود یه ماه و نیم بود که در اینجا زندانی بودن. 🔘با ورود به داخل مقر منتظر بودیم این بار نیز ما رو از عبور بدن ، ولی خوشبختانه این بار به هر دلیلی که بود بسلامت وارد مقر پادگان شدیم و خبری از تونل مرگ و وحشت نبود. یه بار دیگه آمار و اسامیمون رو خوندن  و درِ قلعه مانندِ بزرگ آهنی بر روی ما باز شد. یک یک وارد شدیم. غواصای باقیمانده از عاشورای خونین کربلای چهار با روی گشاده به استقبالمون اومدن و ما را به آغوش کشیدن و خوشآمد گفتن. اوضاع عجیبی بود. ده غرفه کوچکِ دوازده تا چهارده متری و یک سالن تنگ و باریک و چند تا دستشویی. توی هر غرفه بین چهل تا  چهل و پنج نفر بود و ما هم بهشون اضافه شدیم و جاشونو تنگ تر کردیم. 🔘غواصانی که روزای طولانی تو آبهای خروشان اروند شنا کرده بودند و روزی چند ساعت داخل آب بودن، حالا یه ماه و نیم بود که رنگِ حموم بخودشون ندیده بودن. موی سر و ریش بلندشون آدمو یادِ انسانای نخستین مینداخت. هنوز چند نفری ازشون همون لباس غواصی رو بر تن داشتن. زخماشون عفونت کرده بود و بوی عفونت همه جا رو گرفته بود. روزانه آب کمی بصورت جیره بندی وجود داشت که صرف نوشیدن در حد رفع می شد... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹سالگرد شهادت خطیب شهیر و مبارز،از بانیان مهدیه تهران واز نمایندگان امام راحل در تصدی امورحسبیه وشرعیه،شهید حجت الاسلام شیخ احمد کافی(ره) که درحادثه ای ساختگی در۳۰تیر۱۳۵۷ توسط رژیم شاه به شهادت رسید 🌹شادی روح بلندش صلوات ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خلبان نابغه‌ای که نفس صدام را بریده بود! 🔹 شهید عباس دوران (زاده ۲۰ مهر ۱۳۲۹ شیراز - شهادت ۳۰ تیر ۱۳۶۱ بغداد) سرهنگ جنگنده اف-۴ نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران بود که در ماه‌های آغازین جنگ ایران و عراق نقش مهمی در بمباران اهداف دشمن بعثی ایفا کرد. 🔹 شهید دوران که در دو سال اول جنگ بیش از ۱۲۰ عملیات و پرواز برون مرزی موفق داشت، در یک عملیات استشهادی در خاک عراق به شهادت رسید. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨تـو تمام دلخوشےام، بـراے آغازے دوباره اے! همین ڪہ باز هم،بہ انتظار اولین سلام صبح نشستہ ام، همہ هراس هاے زمین را از دلم بیرون مے‌ڪند!  ✋سلام بر قطب عالم امڪان☀️ 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌹 دو حرف زیبا از دو بزرگ مرد: : برای شهید شدن اول باید مانند شهید زندگی کرد : تنها کسانی مردانه میمیرند که مردانه زیسته باشند ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🕊' شھید شدن دل میخواهد دلـے کھ آنقدر قوے باشد و بتـواند بریدھ شود از همھ تعلقات ؛ دلـے کھ آرام لھ شود زیر پایت و شھدا دلدارِ بـے دل بودند♥️✨ ...!🍃 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷 شهید همت: 🌿 ما از دادن نمی ترسیم، ولی از این می ترسیم که خدای ناکرده روزی این خون ها به ناحق ریخته شود و تزلزلی در راهمان و مان و توان مان پیدا شود که ان‌شاءالله نباید اینطور بشود. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل چهارم : دفاع مقدس 🔸صفحه:۷۶ 🔻قسمت هفتادوسوم: منم،سلیمانی ✍یکی ازفرماندهان نقل می کند :درساعت سه بامداد دراوج سرمابرای شناسایی،به همراه یک گروه به مناطق صعب العبورودوراز قرارگاه مرکزی رفته بودیم. ناگهان از دوردست متوجه سوژه ای شدیم. آماده شدیم برای مواجهه . تااینکه آن شخص نزدیک شد وصدازدکه منم،سلیمانی! درآن شب سردپیاده درمسیری صعب العبور برای سرکشی ازماو دادن روحیه خودش رابه آن منطقه رسانده بود. 📖نشریه فکه شماره۲۰۲ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠ ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت چهل و هفتم:غواصان در قفس ♦️با ورود به غرفه های الرشید وارد سالن باریکی شدیم که سه نفر جدا از بقیه اونجا دراز کشیده بودن و میشد تشخیص داد که جاشون اختصاصیه. با چشمای مرموز ما را نگاه می کردن(مثل صیادی که در پی طعمه اش باشه). ما بی خبر از همه جا رد شدیم و وارد غرفه ها شدیم. بعد از روبوسی با بچه ها سرگرم صحبت شدیم و از اوضاع ایران و وضعیت جبهه ها براشون گفتیم و اونام از وضعیت اسارت و غرفه ها. ♦️غرفه های الرشید یه زندان مخوف بود که ظاهرا برای نظامیای متمرد و متخلف از اون استفاده می شده و حالا بعنوان یه قرنطینه موقت برای اسرا استفاده می کردن. البته همچین موقت هم نبود گاهی تا سه ؛ چهار ماه بچه ها اینجا نگهداری شده بودن. حتی زندان هم نبود. یه تعداد قفس تنگ و باریک. تقریبا هر متر مربع جای سه تا چهار نفر بود. بصورت مفید نفری بین ۲۵ تا ۳۰ سانتی متر مربع مکان برای استراحت داشت. ♦️تو روز که بچه ها بیدار بودن و درِ غرفه ها باز بود تعدادی از راهرو استفاده میکردن و تعدادی هم تو دسشوییا پخش بودن و کمتر فشار احساس می شد. شب اوضاع خیلی اسفناک بود و راهرو تخلیه میشد و همه باید تو غرفه ها می خوابیدن و در غرفه ها قفل می شد، واویلایی بود. برای خواب رو هم انباشته می شدیم. غرفه های دوازده و چهارده متری بین چهل تا پنجاه نفر رو تو خودش جا می داد و این خیلی وحشتناک بود. عده ای در اطراف اتاق پاهاشونو تا باسن روی دیوارا دراز می کردند و فقط تنه اونا روی زمین بود. عده ای هم سرشونو روی پا و سینه بقیه میذاشتن و می خوابیدن. 🔻فضای داخل🔻 ♦️فضای داخل غرفه ها با وجودِ اینکه اواخر بهمن بود و سرمای بیرون استخوان سوز بود ، اما داخل مثل حموم عمومی بشدت گرم و شرجی بود و بدنمون خیس عرق می شد. از کتک و شکنجه خبری نبود ، اما از جهاتی حتی خیلی سخت تر از استخبارات با اون همه شکنجه ها بود. فضا برای نفس کشیدن کم بود. خیلی وقتا زخمیای نیمهِ جان نفسشون می گرفت و با فریاد و  التماس ما لحظاتی اونا رو بیرون غرفه ها می بردن و تنها راه نجات دادنشان همین بود. بعضی وقتا هم به داد و فریادای ما توجهی نمی کردن و یکی جلو چشمامون بعلت ازدحام و تنگی نفس و گرفتن قلب تموم می کرد و جون می داد. هر چند شب یه بار این اتفاق میفتاد و تعدادی از عزیزانمون رو اینجوری از دست دادیم...                    ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ماجرای پیشگویی امام علی (علیه السلام) درباره نحوه شهادت «میثم تمار» یار ایرانی خود 🌹۲۲ ذی الحجه، سالروز شهادت جناب میثم تمار ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱نگاه هاے شمـا چیزی از جنس نجات است! کہ بہ گوشہ این شهر مےخورد... یادتان باشد ... سخت گوشہ چشمتان هستیم! ✨کمے نور مهمانمان ڪنید... 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯