eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 🌹 شھیداحمدڪاظمے '! خودٺان‌را‌آمادھ‌ڪنید‌یعنے‌چہ؟! یعنےیڪ‌شھیدهمٺ‌با‌شید، یعنےیڪ‌شھیدخرازےباشید(: ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|🍃🕊| "ان‌شاءالله‌یه‌صدایی‌دم‌گوشت آروم‌بگه: ان‌شاءالله°°شی❤️😇" ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مخالفت صریح شهید بهشتی با حجاب اختیاری ▪️یک جوان متدین است خودش چشمشو زیر بیاندازد، اگر خانم ها با هفت رقم آرایش و طنازی از این سو و آن سوی خیابون راه میرن اون آزاده اینم آزاده.... نه آقاجان؛ ما اینجور آزادی رو نفی میکنیم ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل چهارم : دفاع مقدس 🔸صفحه:۷۸ 🔻ادامه قسمت هفتادوچهارم : یا قاسم ✍خواست خدا بود که سقوط نکرد . از ترس آمدیم پایین. شب حاج قاسم آمد برای سرکشی. وقتی ما شش نفر را توی سنگر دید، پرسید: چرا سر پستتون نیستید؟ از سیر تا پیاز ماجرا را تعریف کردیم. حسین یوسف الهی با خنده گفت: خب اگه این دفعه گلوله تانک اومد طرفتون، بلند بگین یاحسین! مابا تعجب نگاهش کردیم. رمضان حاجی زاده گفت: اگه گلوله دوم شلیک شد،بگید یارمضان. حاجی هم پشت بندش گفت: اگه دیدید دارن پشت سر هم می زنن بگین یاحسین! یارمضان! یاقاسم! ماکه فکر می کردیم دارند دستمان می اندازند،قیافه هایمان درهم شد،اما حرف های دلگرم کننده ی حاج قاسم تمام ترس را از وجودمان زدود. ادامه دارد … ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠ ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت پنجاه و یکم :بعثی ها اهل اسراف نبودن 🍂از جمع پونصد نفره بیش از دویست نفر مجروح بدحال داشتیم. منم مجروح بودم ولی از من بدحالتر خیلیا بودن. اواخر بهمن بود و از مجروحیت غواصای کربلای چهار نزدیک دو ماه گذشته بود. همه زخما عفونت کرده بودن و بعثیا حاضر نبودن کسی رو بفرستن بیمارستان. قبل از ورود ما به غرفه ها چند نفر شهید شده بودن و هر آن خطر مرگ برای عده ای وجود داشت. هفته ای یه بار مجروحا را می بردن داخل محوطه و مقدار کمی باند و مختصری ساولون به بهیارای خودمون که بهشون می گفتن «مزمد» میدادن که زخم بچه ها رو پانسمان کنن. 🍂دو سه نفر از بچه ها مثل احمد فراهانی و حسن طاهری شده بودن مزمد و با دلسوزی بچه ها رو پانسمان می کردن. طفلکیا نمی دونستن با این مقدار باند چطور به اون همه زخمی رسیدگی کنن.تو این فقره بعثیا بشدت اهل قناعت بودن و به هیچ وجه اسراف نمی کردن. همه امکاناتی که میاوردن برای ده نفر بیشتر کفایت نمی کرد ولی احمد و حسن مجبور بودن هر دفعه بین صد تا دویست نفر رو پانسمان کنن. زخمای عمیق که مدام از اونا چرک و عفونت خارج می شد با یه ذره ساولون شسته می شدن و با یه لایه باند نازک اونا رو می بستن. این همه رسیدگی اونا به مجروحین ما طی دو ماه بود. 🍂گاهی هم بندرت چند تا قرص و کپسول می دادن. در مدت دو هفته ای که من در الرشید بودم یه بار پانسمان شدم و حتی یه دونه قرص رو زبونم نرفت. 🍂فاصله ی بین دو رسیدگی اونقدر زیاد بود که ناچار بودیم حداکثر صرفه جویی رو تو باندها انجام بدیم. به همین خاطر دو سه روز یه بار همون باندای کثیف رو باز می کردیم و با مقدار کمی آب می شستیم و بارها از اونا استفاده می کردیم. بعداز چند روز باندا مثل قیر سیاه و کثیف می شدن ولی باز اونا رو دور نمینداختیم. فقط می خواستیم یه چیزی رو زخمامون باشه که تو اون ازدحام که بدنمون زیاد بهم می خورد، مرتب دچار خونریزی نشیم... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ستارھ‌ها هـیچوقت از یادِ آسمان نمےروند! بگذار دلِ من آسمان باشد و یادِ تـو ستارھ...✨ 🥀💔 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
بچہ کہ بودیم وقتے مےرفٺیم خونہ دوسٺمون مےگفٺند: مامانٺ میدونہ اینجایے!؟ نگرآنٺ نشہ؟! حالا ٺو چندسالہ اینجایے! مامانٺ خبر داره؟ نگرآنٺ شدہ ها...! ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره ای زیبا و تاثیر گذار از ایثار رزمنده ها در جبهه(۴) ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
هر شهید کربلایی دارد که خاکِ آن کربلا، تشنه‌ی خون اوست و زمان، انتظار می‌کشد تا پای آن شهید بدان کربلا رسد؛ و آن‌گاه خونِ شهید، جاذبه‌ی خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود..! روحش را از آن، به سفری خواهد برد که برای پیمودنِ آن هیچ راهی جز، شهادت وجود ندارد..:) شهادت آرزومه🖤🕊💚🌷 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل چهارم : دفاع مقدس 🔸صفحه:۷۹_۷۸ 🔻ادامه قسمت هفتادوچهارم: یا قاسم ✍آن شب هم گذشت.نیمه های شب توی سنگر خوابیده بودیم. من نزدیک در ورودی،ناگهان احساس کردم نور چراغ قوه توی صورتم خورد و سنگر را روشن کرد. آهسته چرخیدم و بچه ها را بیدار کردم. گفتم: عراقی ها اومدن. سراسیمه از سنگر بیرون آمدیم. کلاش دستم بود، شروع کردم به تیراندازی. اما هیچ جوابی نیامد. تا صبح به نوبت کشیک دادیم. صبح خیلی زود حاج قاسم به همراه یوسف الهی و راجی زاده آمدند دکل ما. از آمدنشان هم تعجب کرده بودیم و هم خوشحال بودیم. تمام ماجرای تیراندازی دیشب را تعریف کردیم. چهره ی حاج قاسم کاملا جدی بود. با نگرانی گفت: اگر عراقی هم بودن برای شناسایی اومده بودند و با شما کاری ندارند، چون بازگشت از ماموریت شناسایی از همه چیز مهم تره، شما با تیراندازی باعث هوشیاری نسبی اونا شدید. اسلحه را هم از من گرفت و گفت: به این نیازی ندارین. بعد چهره اش از هم باز شد و با خنده گفت: مگه نگفتم فقط بگید یا قاسم ما خودمون رو به شما می رسونیم. چشم هایمان از تعجب گرد شده بود، چیزی نگفتیم.
روایتگری شهدا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شه
فقط زل زده بودیم به آنها. معلوم شد ما در آن منطقه تنها نیستیم و سنگر فرماندهی فاصله چندانی با دیدبانی ندارد. قرار شد از آن روز هر مشکلی پیش اومد داد بزنیم یا حسین! یا رمضان! یا قاسم! شناسایی های انجام شده توسط واحد های شناسایی منطقه اروند کنار و دیگر مناطق همجوار، در کنار نظارت های دقیق حاج قاسم پایه های عملیات پیروزمندانه والفجر ۸ را در زمستان همان سال بنا کرد. 🗣خاطره رزمنده لشکر ۴۱ ثارالله محمدحسین طالقانی، نشریه فکه ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠ ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت پنجاه و دوم :موذی تر از بعثی ها ♻️رزمنده هایی که مدتها بدون استحمام تو خط مقدم و عملیات بودن و با لباسای تکه پاره و گل آلود و پر از لجن و آغشته به خون اسیر شده بودن. حالا هم یه ماه و نیم بود که رنگ حموم رو بچشم ندیده بودن و میان جراحات و عفونت دست و پا می زدن و از ظرفایی غذا می خوردن که شب قبلش بعنوان توالت سیار از اونا استفاده کرده بودن و بعلاوه همه اینا فضای شرجی و دم کرده که یه روزش برای بو گرفتن بدن کفایت می کرد. ببینید چه وضعی رو برای انسان پیش میاره. با دستای آلوده باند رو از روی زخمای عفونی باز می کردیم و دوباره می بستیم و غذا رو داخل همون دستای آلوده میریختیم و می خوردیم. تو این وضعیت دیگه نام و نشونی از بهداشت پیدا میشه؟ ♻️تو قرن بیستم که بشر موجودات زمینی رو به فضا می فرستاد ما درگیر موجودات و حشراتی بودیم که بمراتب از بعثی ها موذی تر بودن. بدن و تموم درز لباسا و موی سرمون شده بود جولانگاه شپش و مثلِ انسانای غارنشینِ نخستین و حتی بدتر، شب و روز بدنمونو می خواروندیم و با شپشایی که مثل قوم مغول هیچوقت مغلوب ما نمی شدن مبارزه می کردیم. این تنها نیم رخی از هزار چهره مخوف و غیر انسانی صدام و حزب بعث بود که در جسم رنجور ما متجلی شده بود. ♻️بازگویی این صحنه ها هر چند بسیار چندش آور و تهوع آوره، اما یکی از صدها حقیقتِ تلخی است که ما با اون مواجه بودیم و گریزی ازش نداشتیم. بچه های پاک و پاکیزه ایرانی مجبور بودن با این شرایط بسازن و شب و روز و طلایی ترین دوران عمر و جوانیشون رو با اون سپری کنن. و از همه جالبتر این بود که هر از چند گاهی با دماغ پیچیده شده می اومدن داخل غرفه ها و ما را متهم به کثیف بودن می کردن و زبان بشماتت باز می کردن که چرا شما ایرانیا اینقدر کثیف هستین و بو میدین؟ ♻️حق داشتن، جواب نداشت با اون سرویسای بهداشتی منظم و مرتب و آب تصفیه شده و شیر آبایی که بجای آب از اون شیر خالص در میومد و وفور لوازم بهداشتی چرا باید بچه ها تنبلی می کردن و حمام نمی رفتن تا شپش بگیرن و بدنشون متعفن بشه! این دیگه اوج وقاحت و بیشرمی بعثیا بود...                   ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 روایت و تعریف های شهید چمران از صیاد شیرازی اول انقلاب 🗓️ سالروز عملیات مرصاد یادی از تیمسار سپهبد شهید علی صیادشیرازی فاتح مرصاد ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃در هیاهوے این شهرِ آلوده‌ هوا! که نه دستت به مشـــــهد می‌رسد نه به کـــــربلا نه به نـــــجف و نه حتے به قم ! دنج ترین جا براے پر کردن خلاءقلبت❤️ همیـن‌ جاست .. جایے کنار ... 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
•| 💖☁️|• ••یہ‌رفیق‌گیر‌بیارید کہ‌باهاش‌خودسازی‌ڪنید ترك‌گناھ‌کنید درس‌بخونید‌و‌مباحثہ‌کنید(: اگہ‌پیدا‌کردید ولش‌نکنیدتاشہادت‌ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💠 به یكی از كه روشندل بود گفتم : دوست نداشتی یك بار دنیا را ببینی؟! انتظار داشتم بگوید : چرا یک‌ بار دیگر می‌خواستم را ببینم ، اما او پاسخ داد : نه !! پرسیدم : چطور؟! گفت : در مورد چیزی كه به دادم و كردم نمی‌خواهم فكر بكنم.! بدنم می لرزید ، كه عجب آدم‌هایی در این دنیا زندگی می‌كنند ، ما كجا ، اینها کجا ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯