✫⇠#خاکریز_اسارت
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت هشتاد و نهم:دوستان جدید
🔰اولین تبعید تو اردوگاه یازده تکریت برامون رقم خورد و ما هیچ اختیار و اراده ای از خودمون نداشتیم و با دوستایی مثل سید کرامت الله حسینی ، سعید دافعیان و علی (زینبی)عاشوری و بقیه که یکی دو ماه بود با هم انس گرفته بودیم و با هم سختیها و مشکلات ماهای اولو پشت سر گذاشته بودیم خداحافظی کردیم و تحت الحفظ وارد بند سه شدیم.
✔من به آسایشگاه هفت داده شدم. مسئول آسایشگاه یه جوان بسیجی بنام محمود میری بود. مشهور به «محمود عرب» و بچه آبادان که دست پا شکسته عربی حرف میزد. به همین خاطر عراقیها بهش میگفتن محمود عرب و ارشد آسایشگاه هفت کرده بودند. بسیار بچه نازنین و دوست داشتنی بود و با ورود ما چند نفر به آسایشگاه بهمون خوشامد گفت و پشت بندش، تعدادی از بچه ها هم اومدنو بغلمون کردن که احساس دلتنگی و غریبی نکنیم.
💎ویژگی این آسایشگاه این بود که یه بسیجی معتقد و دلسوز مسئولیت آسایشگاه رو بعهده داشت و به هیچوجه حاضر نبود کسی رو به بعثیها معرفی کنه و هر وقت ازش می خواستن کسی رو بعنوان مخالف لو بده ، می گفت سیدی(قربان) همه ساکتن و کسی خلافی نکرده و هر کی سرش به کارِ خودشه. اونها پی خلافکار نمی گشتن. دنبال عقده گشایی و آزار دادن بچه ها به هر بهانه ای بودن.
♻️حتی وقتی محمود رو تهدید می کردن، بازم مقاومت می کرد و خیلی وقتها بخاطر لو ندادن افراد بشدت کتک خورده و شکنجه شده بود. وقتی ایشونو با ارشدِ آسایشگاه پنج مقایسه می کردم باورم نمیشد بین ارشد آسایشگاها کسی باشه اینقدر از خودگذشتگی داشته باشه که بیشتر از بقیه کتک بخوره و اذیت بشه. محمود میری حکایتهای عجیب و باورنکردنی داره که به مرور براتون تعریف میکنم...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌀زیارت حسین(ع) با شوق، اجر «هزار شهید» مثل شهدای بدر!
🔹️#زیارت_اربعین
🔸️#حدیث_اربعین
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
#حاج_قاسم
#جمعه_فراق
رونوشت روزها را؛
روی هم سنجاق کردم
شنبه های بی پناهی؛
جمعه های بی قراری...!
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💔🕊💔
دیدن ِ عڪسهـــاے شما
#بهانه است !
دلمــــان
#شهادت
میخواهد ..
#اللهم_ارزقنا_ان_شا_الله
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🍂 دنبال اسم و رسم باشیم باختیم!
👈 وقتی حسین به خانه آمد، از درجه و این حرفها پرسیدم. گفت: «درجهی خوب و ممتاز رو #شهدا گرفتن.
من و امثال من باید تلاش کنیم تا به درجهی اونا که یه درجهی خدائیه برسیم. اگه بخوایم برای خودمون اسم و رسم درست کنیم که #باختیم!»
📚 کتاب خداحافظ سالار، ص ۲۶۰
زندگی نامه شهید حسین همدانی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹 شهـــید ابراهیم هادی میگفت:
روزی را خدا میرساند. برکت پول مهم است. کاری هم که برای خدا باشد برکت دارد.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل هفتم: مبارزه با داعش
🔸صفحه: ۱۱۵
🔻قسمت صد و دوازدهم: نماز جماعت
✍در فرودگاه دمشق نماز جماعت می خواندیم.
نماز که تمام شد یک نفر از پشت سر گفت:
نماز دوم را با تاخیر بخونیم.
حاج قاسم بود.
یک گروه از اهل سنت می خواستند نماز جماعت بخوانند، جماعت ما مانعشان بود، می خواست اول اهل سنت نماز بخوانند که روی وقت حساسیت بیشتری داشتند .
📖سالنامه مکتب حاج قاسم
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡﷽⚡
☀️#سردار_دلها
🍁#مرد_میدان
📍#قهرمان_من
⬅️#وصیتنامه_شهید_سلیمانی
🔹️#فراز_سیزدهم
🎐#مکتب_حاج_قاسم
🍀#چراغ_راه
🔻خطاب به برادران و خواهران مجاهدم…
🔸خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه دادهاید و جانها را بر کف دست گرفته و در بازار عشقبازی به سوق فروش آمدهاید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.
امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯