eitaa logo
روایتگری شهدا
23هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ جمله سلیمانی خطاب به زائران اربعین حسینی ❤️با مژه‌ی چشم خاک راه تو را پاک میکنم ▪️اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ▪️ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ ▪️ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ▪️وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 (۲۳) ▫️لا یوم کیوم الحسین علیه السلام ▪️ راهب مسیحی 🏴  @shahidabad313 ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۹۸) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت نود و هشتم:خدمت ارزشمند بعثی ها 🍂تنها کار بعثیها که ندادن سیگار مجانی بود، بزرگترین خدمت ناخواسته و در عین حال ارزشمند اونا به اسرا بود. همیشه ازین می ترسیدم که دشمن با تقسیم سیگار مجانی بین بچه ها مشکلاتی رو ایجاد کنه و تعداد زیادی از بچه ها آلوده به سیگار بشن و توی اون اوضاع اسفناک بهداشتی و سوء تغذیه منجر به مرگ و میر فراوانی بین بچه ها میشد. ولی خوشبختانه نه بخاطر دلسوزی ، بلکه از روی خِست این یه قلم خدمت رو به ما کردن که هیچ سیگاری بصورت مجانی توزیع نشد.کسی در اسارت سیگاری نشد ،بلکه تعداد زیادی از سیگاریها با توجه به کمبود سیگار و نیاز به پولشون برای تهیه لوازم ضروری، سیگار رو ترک کردن. از این بابت ما همیشه ممنون بعثیا هستیم و ندادن سیگار رو یه لطف بزرگ می دونیم. 🔸️زمانی که حقوق دار شدیم، حقوق به اندازه ای کم بود که صرف حداقل ها و نیازهای ضروری مثل خرید شورت و زیرپوش و خمیر دندان،لیف،مسواک، تیغ، شکر و غیره میشد. تعدادی از سیگاریها ترک کردن و خودشون رو خلاص کردن ولی تعداد کمی بودن که اراده لازم رو برای ترک نداشتن و تمام حقوقشون(یک و نیم دینار ) رو توی یه ماه میدادن شش بسته سیگار و دیگه هیچ پولی براشون باقی نمی موند. میگفتن ما چیزی نمیخوریم و غیر از سیگار چیز دیگه ای لازم نداریم. 🔸️از طرفی یه سری لوازم عمومی مثل شکر یا تیغ برای اصلاح و برخی چیزای دیگه باید خریداری میشد. بعضی از بچه ها گفتن که ما از اینجور چیزها به اینها ندیم تا مجبور بشن سیگار رو کنار بزارن یا حداقل یه سوم از پولشون رو برای چیزای عمومی بزارن و بجای شش بسته سیگار چهار بسته بخرن. این مسئله رو با اونا در میون گذاشتیم ولی بعضیشون مخالفت کردن و میگفتن شما بخورید ما غیر از سیگار چیزی نمیخایم. 🔹️وقتی لوازم خریداری شد و مثلا شکر برای شیرین کردن چای بین بچه ها تقسیم میشد، دیدیم انصاف نیست که بقیه بخورن و اینا نگاه کنن. تصمیم گرفتیم گونی شکر رو یه گوشه آسایشگاه بزاریم وقت توزیع چای به میزان مشخصی داخل سطل بریزیم که همه استفاده کنن. بچه ها از سهمیه خمیردندان و سایر موارد هم بهشون کمک میکردن. این تصمیم یکی از زیباترین جلوه های انسانی و اخلاقی بود که در تمامی آسایشگاهای ۱۱ انجام شد و سیگاریها هم مثل بقیه بدون اینکه پولی داده باشن، از سهمیه عمومی استفاده می کردن و کسی هم منتی بر سرشون نمی گذاشت...   ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل هفتم: مبارزه با داعش 🔸صفحه: ۱۱۹ 🔻قسمت صد و نوزدهم: دستور پرواز ✍هنگامی که داعشی ها به دروازه بغداد رسیدند، مسئولین تراز اول ما با آمریکائی ها صحبت کردند که میخواهیم پیمان استراتژیک بین دو کشور را اجرا کنید. گفتند: وقت می خواهیم تا موضوع را بررسی کنیم. مسئولین عراقی گفتند: چه قدر وقت می خواهید؟ آمریکائی ها گفتند: شش ماه. گفتند: لااقل به ما اسلحه بدید، داعش به دروازه ی بغداد رسیده. گفتند: باید پیمان رو بررسی کنیم. نوری مالکی نخست وزیر عراق گفت: در رادارها پدیده ای بزرگ را نزدیک سامرا دیدیم که داعش بود. گزارش هایی آمد مبنی بر اینکه آن ها میخواهند سامرا را ساقط کنند. زنگ زدم به مسئولین ایرانی و گفتم ما نیرو نداریم تا جلوی داعش مقاومت کنیم. سامرا در حال سقوطه. برای جلوگیری از پیشروی داعش، نیاز به هواپیمای جنگنده بود که نداشتیم. آمریکا هم که گفته بود وارد جنگ نمی شود. راه حلی جز شما نداریم. گفتند پروازهای جنگنده در خارج از مرزهای ایران نیاز به صدور مجوز از سوی رهبر انقلاب دارد. گفتیم به رهبری بگویید. گفتند باید شورای امنیت ملی موافقت کند، چند روز طول میکشد تا اعضا ‌دعوت شوند، تشکیل جلسه بدهند و گزارش را به رهبر معظم انقلاب برسانند. گفتیم نمیتوان چند روز صبر کرد. حاج قاسم با دفتر حضرت آقا تماس گرفت و موضوع را گفت و خواست تا نظر ایشان را اعلام کنند.
روایتگری شهدا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شه
حضرت آقا بعد از چند دقیقه دستور را صادر کرده و فرمودند: برای عراق هر چه احتیاج دارند بفرستید. پس از چند دقیقه هواپیماها به سوی بغداد پرواز کردند. 🗣️ آیت الله سید یاسین موسوی امام جمعه بغداد، سالنامه مکتب حاج قاسم ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡﷽⚡ ☀️ 🍁 📍 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⬅️ 🔹️ 🎐 🍀 🔸نیروهای مسلّح خود را که امروز ولی فقیه فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهبتان، اسلام و کشور احترام کنید و نیروهای مسلح می‌بایست همانند دفاع از خانه خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام کنند و نسبت به ملت همان‌گونه که امیرالمؤمنین مولای متقیان فرمود، نیروهای مسلح می‌بایست منشأ عزت ملت باشد و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد و زینت کشورش باشد. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 ✨‏صاحب نَفسِ مُطمئنه از هیچ‌ کس جز خدا نمی‌ترسد... خدایا ؛ قلبی آرام و مطمئن می‌خواهم شبیه حاج قاسم ‏ 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
‌● به سید می‌گفتن: اینا ڪی هستند مياري هيئت؛ بهشون مسئوليت میدی؟! ● می‌گُفت:کسی ڪه تو راه نیست، اگه بیاد توی مجلس اهـل بیٺ و یه گوشه بشینـه و شما بهش بها ندی، میـره و دیگه هم برنمی‌گرده اما وقتی تحویلش بگیری، جذب همین راه میشه! 🌷 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
براےشهادت باید تلاش کرد باید با تنی خسته برای خدا کار کرد مصطفۍاوایل این ماه رو روزه میگرفت و با زبان روزه برای بسیج فعالیت های بسیاری میکرد، تا اونجایۍکه چشمش سیاهی میرفت شهید_صدرزاده شادی ارواح همه شهدا صلوات💐 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل هفتم : مبارزه با داعش 🔸صفحه:۱۲۰ 🔻قسمت صد و بیستم : محاصره ی دمشق ✍زمانی که دمشق در محاصره ی کامل بود و در آستانه ی سقوط قرارداشت ،بشاراسددرکاخ ریاست جمهوری بود. دراین شرایط به اعضای سفارت ایران هشدار داده شدتافوری خاک سوریه راترک کنند،چراکه ممکن بود سوریه درعرض چند ساعت سقوط کند. یکی از پرواز هایی که برای خارج کردن ایرانی ها آمده بود ،درفرودگاه دمشق به زمین نشست . هنگام خروج مسافران از هواپیما دیدند که حاج قاسم سلیمانی هم دراین پرواز است . اوآمده بود نادر کاخ ریاست جمهوری بابشار اسددیدار کند. به اوگفتندکه درچنین شرایطی امکانش نیست ،امابااصرار زیاد به دیدار اسد می رود .ایشان در ابن دیدار بعد از بررسی آخرین وضعیت از آقای اسد سؤال کرد :می‌خواهید بمانید یاخیر ؟ اگر می‌خواهید‌بمانید ماباشماهستیم و ‌مقاومت خواهیم کرد واگر نمی خواهید ،بمانید باما بیایید وازسوریه خارج شوید . آقای بشار اسد باروحیه ی مبارزه طلبی خود پاسخ داد که می خواهد بماندوخانواده اش هم بااو می مانند. سردار از او می پرسید آیا می خواهید ،دراین شرایط خانواده ات راازسوریه خارج کنیم تاخطری برایشان پیش نیاید؟ می گوید :خیر ،خانواده ام هم با من می مانند.
روایتگری شهدا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شه
بعد از شنیدن حرف های اسد ،حاج قاسم تصمیم به مقاومت علیه تروریست ها می گیردواین در حالی بود که رسانه های جهان،ازسقوط کامل دمشق سخن می گفتند. 🗣مجتبی امامی دیپلمات و ‌سفیر ایران،سالنامه مکتب حاج قاسم ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 (۲۴) ▫️لا یوم کیوم الحسین علیه السلام ▪️ زخم نگاه نامحرمان 🏴  @shahidabad313 ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۹۹) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت نود و نه :استحمام عذاب آور 🍂فصل زمستان سال ۱۳۶۵ را در حالی سپری کردیم که هیچگاه موفق نشدم با آب گرم حمام کنیم و وضعیت بقیه بچه ها هم همینگونه بود. آب لوله کشی شهری نداشتیم و همه ی آب مصرفی ما از تانکرهایی که از آب رودخانه پر میشد تامین میشد. شب های سرد زمستان تکریت آبِ بدون پوشش تانکرها رو به آب یخ تبدیل می کرد و بعثیا معمولا اول صبح ما را مجبور میکردن با همون آب یخ تانکرها استحمام کنیم. اکثر وقتا بعد از استحمامِ دو سه دقیقه ای با آب سرد ،با کابل به بدن خیس و برهنه بچه ها می کوبیدن. جاتون خالی، خیلی می چسبید طوری که کابل دلش نمی خواست از پوست جدا بشه و گاهی به رسم رفاقت و بوسه عاشقانه، تکه ای از اون رو با خودش می کند و به یادگاری می برد. 🔹️ با پایان فصل زمستان، استحمام از حالت شکنجه اش خارج شد و کم کم فرصتی پیدا میشد تا بچه ها رغبت بیشتری برای رفتن زیر آب سرد پیدا بکنن. زخمیا و مریضای ما به هیچ وجه توانایی استحمام را نداشتن و هر روز بر عفونت زخماشون بیشتر میشد. صابون هم عمومی بود و همین مسئله باعث سرایت برخی بیماری های پوستی بین بچه ها میشد. جالبه بدونید بعضی از سربازای عراقی با همون صابونا بجای خمیردندان مسواک می زدن و اینم از صحنه های بدیع اسارت بود که سوپر استارهای بعثی از نظافت شخصی به نمایش می گذاشتن. اوایل اسارت، صابون تنها وسیله بهداشتی ما بود.حوله ی ما هوای بیرون حمام بود که بدنمون را خشک می کرد و لباسامون رو هم با صابون و آب سرد می شستیم. وقتی حمام می کردیم باید آب لباسهای زیر را می گرفتیم و می پوشیدیم تا با گرمای بدن خشک بشه. اوایل که فقط یه دست لباس داشتیم.هنگام شستن لباس با شورت داخل محوطه قدم می زدیم تا لباس خشک بشه و بپوشیم. با شروع فصل گرما، گر چه مشکل اذیت شدن بخاطر استحمام با آب سرد برطرف شد، اما مشکل جدیدی پیش آمد و اون رواج بیماریهای پوستی و کمبود مواد شوینده و در نتیجه هجوم دوباره شپش بود. گال و جرب بین بچه ها شایع میشد و هراس از ابتلا به بیماری تیفوس که ناقل آن شپش بود مثل خوره روح و روان بچه ها رو آزار میداد...        ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
«ازخداوند یک چیز خواستم: خواستم که..... خدایا اگر من خواستم به انقلاب اسلامی، خدمت کنم، باید خودم را وقف انقلاب کنم. از خدا خواستم اینقدربه من مشغله بدهد، که حتی فکر گناه هم نکنم.» ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡﷽⚡ ☀️ 🍁 📍 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⬅️ 🔹️ 🎐 🍀 🔻خطاب به مردم عزیز کرمان… 🔸نکته‌ای هم خطاب به مردم عزیز کرمان دارم؛ مردمی که دوست‌داشتنی‌اند و در طول ۸ سال دفاع مقدس بالاترین فداکاری‌ها را انجام دادند و سرداران و مجاهدین بسیار والامقامی را تقدیم اسلام نمودند. من همیشه شرمنده آنها هستم. هشت سال به‌خاطر اسلام به من اعتماد کردند؛ فرزندان خود را در قتلگاه‌ها و جنگ‌های شدیدی چون کربلای۵، والفجر۸، طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت‌المقدس و… روانه کردند و لشکری بزرگ و ارزشمند را به نام و به عشق امام مظلوم حسین‌بن علی به نام ثارالله، بنیانگذاری کردند. این لشکر همچون شمشیری برنده، بارها قلب ملت‌مان و مسلمان‌ها را شاد نمود و غم را از چهره آنها زدود. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛅هر صبــح... شروع تازه ای است از زندگی که من.. به نگاه تــو اقتدا می کنم نفس های تازه تازه را... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
یک شخصیتی کاملا معمولی داشت و به گونه‌ای نبود که از جمع کناره‌گیری کند ایشان روحیه‌ای شاد داشت و با همه در ارتباط بود مانند خیلی از افراد دیگر موسیقی گوش می‌داد و اهل موسیقی مجاز بود عروسی ما اما مولودی بود! آقا مهدی بسیار اهل فست فود و عاشق پیتزا بود و همیشه می‌گفت اگر روزی شهید شدم به همه بگو: شهید عاشق پیتزا بود:) 🌱 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯