eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
✫⇠(۱۵۶) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و پنجاه و ششم:ابتکار و خلاقیت 🍂در بیست ساعتی که در شبانه روز داخل آسایشگاها بودیم ، فرصت و اوقات فراغت زیادی داشتیم که نباید به بطالت و بیکاری می گذروندیم. این اوقات علاوه بر اینکه تلف کردن عمر بود می تونست سبب بروز مشکلات روحی-روانی هم بشه. لذا هر کسی به طریقی خودشو مشغول می کرد و بنحوی فعالیت مفیدی رو انجام می داد. لذا غیر از اوقات خواب، نماز و غذا، هر کسی سعی می کرد بطریقی خودشو به کار مفیدی مشغول کنه. 🔘در شرایط محدودیت و کمبود امکانات، خلاقیت و ابتکارِ انسان گُل می کنه و چیزایی رو می سازه که در شرایط عادی نمی تونه اونها رو بسازه ، وقتی آثار هنری بسیار زیبا رو که بچه ها با دست خالی خلق می کردن، فهمیدم که انسان توانمندی های زیادی داره که وقتی نعمت و امکانات زیاده خیلی کم از استعدادش استفاده می کنه. 🔹️کارهای ابتکاری در اسارت فراوان بود. از جمله این ابتکارات، ساختن سنگ های تزئینی بود. داخل محوطه سنگهای صاف و تخت وجود داشت. اوایل بچه ها بجای مُهر نماز ازشون استفاده می کردن، اما وقتی بعثیها متوجه شدن همه رو جمع کردن و اعلام کردن این کار شرک و کفره و کسی حق نداره از این سنگها بیاره داخل آسایشگاه. کم کم تعدادی به این فکر افتادن که میشه از همین سنگها، کار دستی های قشنگ و زینتی درست کنن. 🔸️تمام ابزار کار یه تکه سنگ صاف و کف سیمانیِ آسایشگاه بود. اینقدر سنگ رو به کف آسایشگاه می کشیدین و تراش میدادن تا شکل مورد نظر در بیاد. بعد با ظریفکاری و با دقت لبه ها رو با سایش بر کف آسایشگاه تراش و صیقل می دادن و به اشکال مختلف مثل قلب‌ ، دایره و اشکال هندسی در میاوردن و بعد می دادند خطاطا روی اونا کلمه یا جمله ای کوتاه می نوشتن و در مرحله آخر با تکه های سیم خاردار تیز ، نوشته رو حکاکی می کردن و گاهی هم یه ذره رنگ از نقاش ها گیرشون میومد نوشته های حک شده رو با رنگ تزئین می کردن. ♦️بعضی از این سنگها اونقدر جذاب و زیبا بودن که حتی افسرهای بعثی عاشقشون می شدن و خودشون سنگ میاوردن و به بعضی که مهارت بیشتری داشتن می دادن تا بشکل مورد نظرشون در بیارن. ساختن و صیقل دادن اون سنگ ها گر چه ساعت ها و روزها طول می کشید، ولی در نهایت تبدیل میشد به یه و از همه مهم تر رو پر می کرد... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌹مدالهای افتخار همیشه از جنس طلا نیست... ♦️حسنعلی ضرغامپور پدر 5شهید ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠بسيج ميقات پا برهنگان معراج انديشه پاك اسلامي است كه تربيت يافتگان آن، نام ونشاني در گمنامي و بي نشاني گرفته اند. 📚صحیفه نور ،جلد ٢١ ،صفحه ۵۲ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌹خوشبخت‌تر از نبود، آنگاه که هر صبح و شام چشم می گشود بر این 🌹پس خرده مگیر، روزهای پساجنگ را.. شاید دل‌تنگ لباسهای خاکی شده ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها گریه کن 22.mp3
6.51M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 📌 📍فصل ششم ص ۱۳۹ 🍂اهمیت نماز برای محمد 🍂خستگی ناپذیری 🍂آش فروشی برای جبهه 🍂پایگاه حضرت زهرا(س) 🍂وابستگی عجیب به محمد 📝 کتاب تنها گریه کن نوشته اکرم اسلامی، روایت زندگی اشرف السادات منتظری مادر 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 🥀 هر ڪس سراغ خدا را گرفت و دلش تنگ بود آدرس شـهــ🌷ــدا را به او بدهید ...🕊 ✨ خـدایــا بال پـــرواز می‌خواهــم تا آسمــان شـهــدا✨ 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 🌹شهـــید مصطفی صدر ‌زاده: اگر می‌خواهید کارتان برکت داشته باشد، به خانواده‌های شهدا سر بزنید. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌿🕊 🔻همسر شهید دانیال رضازاده در کنار مزار شهدای امنیت 😔😔 بهشت_رضا(ع)_مشهد فراق💔🍃 ✍ چندتا زن دیگه باید عشق شون رو از دست بدن؟؟ چندتا دختر و پسر دیگه باید پدرشون رو از دست بدن تا سلبریتی های ما بفهمن، آب روی آتیش باشن نه بنزین روی آتیش!! 😞 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وقتی مادر آرتین قبل واقعه شهادتش در شاهچراغ خواب عجیبی از آرتین و رهبر انقلاب میبیند. به حقیقت پیوستن آن خواب ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۱۵۷) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و پنجاه و هفتم:خرما و تسبیح        🍂یکی دیگه از کارهای دستی و مفید ، ساختن تسبیح با هسته خرما بود. هر چند ماه یه بار عراقیها مقدار کمی خرما به ما می دادن. بچه ها هسته ها رو دور نمی انداختن و همه هسته ها رو می دادن  کسانی که علاقه داشتن با اونها درست کنن. هیچ وسیله ای برای این کار در دست نبود. با خلاقیت و ظرافت خاصی اونها رو کف سیمانی آسایشگاه می سائیدن تا بصورت مستطیل در میومد. 📌مرحله بعد یه اندازه کردن اونها و شکل دادن به مستطیل ها به اندازه دلخواه بود. وقتی همه دونه ها یه شکل می شدن. با سیم خارداری که به شکل سوزن در اورده بودن و نوکشو تیر کرده بودن ، دو تا سوراخ توی دونه ها ایجاد می کردن. بعد دونه ها رو یکی دو شب توی چای غلیظ مینداختن تا رنگشون قهو ای پررنگ بشه و در آخر چند لایه نخ رو به هم می تابوندن و دونه ها رو به شکل تسبیحی در میاوردن که بسیار زیبا بود. 📍شیوه دیگه این بود که دو هسته رو بصورت نیم دایره می ساییدن و با مقدار کمی از چسب چوب که قاچاقی از نجارهای اردوگاه می گرفتن دو تا رو به هم می چسبوندن و بشکل دونه های گرد در می آوردن. بعد از مدتی که بچه ها با اینها ذکر می گفتن صیقل می خوردن و مثل شیشه صاف و زیبا می شد. اوایل بعثیها اگه می دیدن کسی از این کارها انجام میده بشدت کتکش می زدن ، اما بعد از مدتی گفتن ایراد نداره هر که میخاد درست کنه. 🔸️دو سه ماه که گذشت ، کلک می زدن و میومدن کیسه ها و وسایل بچه ها رو تفتیش می کردن و همه چیزهایی که بچه ها با چه زحمت و دقتی ساخته بودن رو برای خودشون برمی داشتن و می بردن. این مسئله باعث شد تعدادی از ساختن کارهای دستی و هنری خودداری کنن، اما بعدش با مشورت یکدیگه به این نتیجه رسیدیم که صِرف مشغولیت بچه ها مفیده. هم چیزهایی یاد می گیرن و هم باعث میشه بعثیها کمتر اذیت کنن. 💥به هم می گفتیم ما که همه چیزمونو از دست دادیم حالا چند تا تسبیح و سنگ صیقل داده شده خیلی مهم نیست. بذار ببرن برای خودشون. اینجور مشغولیتها تا اندازه زیادی در حفظ روحیه بچه ها تاثیر داشت و تا روزهای آخر اسارت ادامه داشت... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌹آغاز هفته بسیج بر تمامی دلاوران بسیجی و رهروان امام خمینی(ره)، امام مبارک باد. مقام معظم رهبری : امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست ✍🏻 🌷 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷هرکس در شب جمعه ما را یاد کند ما هم او را نزد أباعبدا... یاد میکنیم (شهید مهدی زین الدین)🕊🕊 🌷شادی روح پاکِ شهید_سردار_حاج_قاسم_سلیمانی وتمام شهدا، همه ای اموات،صلواتی همراه با سوره حمد،توحید قرائت کنیم. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها گریه کن 23.mp3
5.48M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 📌 📍فصل ششم ص ۱۴۴ 🍂حس مردانگی بچگی محمد 🍂ماجرای خرید کفش کتانی 🍂روح بزرگ محمد 📝 کتاب تنها گریه کن نوشته اکرم اسلامی، روایت زندگی اشرف السادات منتظری مادر 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 سر‌شد‌به‌شوق‌وصل‌تـو‌فصل‌جوانیـَم هـرگز‌نمیشود‌ڪه‌ازاین‌در‌برانیـَم یاابن‌الحسن‌براۍ‌تو‌بیدار‌میشوم صبحټ‌بخـیـر‌اۍ‌همه‌زندگانیـَم...🌤 💚 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 🌹‌شهـــید علی چیت سازیان: کسی میتواند از سیم خاردار دشمن عبور کند که از سیم خاردار نفسش عبور کرده باشد. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📌بازخوانی دست‌نوشته شهید سلیمانی خطاب به بسیجیان 🔺متن نامه شهید حاج قاسم سلیمانی خطاب به بسیجیان در سال ۱۳۹۴: «بسم الله الرحمن الرحیم برادران و عزیزان بسیجیم سلام علیکم خداوند شما را برای خدمت به اسلام حفظ بفرماید. عزیزانم اولاً؛ بزرگترین امانت سپرده شده به ما جمهوری اسلامی است که امام عارفمان فرمود: حفظ آن از اوجب واجبات است در حفظ این امانت از هر کوششی دریغ نفرمایید. ثانیاً؛ به حلال خداوند و حرام آن توجه خاص خاص بفرمائید. ثالثاً؛ پدر و مادرتان را آنچه بزرگ بشمارید که شایسته آن باشد که خداوند و ائمه معصومین توصیه فرمودند. رابعاً؛ دوستی و رفاقت ارزش بزرگی است اما مهم این است که با چه کسی رفاقت و برای چه راهی می‌کنید. خامساً؛ نماز شب نماز شب نماز شب کلید تمام عزت هاست». 🔻به‌مناسبت هفته بسیج مستضعفین ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 لحظاتی زیبا از فعالیت‌های شهید مهدی زین‌الدین در خاک عراق که در قاب دوربین ثبت شد. ❤️ روایت‌هایی جذاب و دست اول از دوران دفاع مقدس ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۱۵۸) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و پنجاه و هشتم:جای کفش در دهان نیست!(۱) ♦️فصل زمستون بود و محوطه بیرون گل و شل شده بود و در اوقات هواخوری ناچار بودیم با کفشهای گلی برگردیم داخل آسایشگاه. یکی از بعثیها بنام حسین بسیار بد پیله و به نوعی دچار سادیسم بود. مدتی عادت کرده بود بعد از ظهرها که اکثر بچه ها در حال استراحت و خواب بودن و آسایشگاه ساکت بود، میومد پشت پنجره یکی از آسایشگاها و به بهانه اینکه افرادی دارن با هم حرف می زدن همه یا تعدادی از افراد رو بلند می کرد و دستور می داد کفشهای گلی رو بکنن تو دهنشون و همونجوری نگه دارن و از این کارش خیلی کیف می کرد و احساس غرور بهش دست می داد. 📌این بلا رو به قصد تحقیر بچه ها چند بار تکرار کرده بود و اگر کسی انجام نمی داد بشدت شکنجه می شد. روز قبلش با آسایشگاه یعقوب(آسایشگاه ۹) این کار رو کرده بود و می دونستم امروز نوبت ماست. به تعدادی از دوستان سپردم اگه اومد کسی اینکار رو نکنه تا من باهاش صحبت کنم. بچه ها هم معمولا همکاری می کردن. 🔸️طبق حدس و پیش بینی من  و در حالیکه اکثر بچه ها خواب بودن و من و تعدادی بدون سر وصدا داشتیم روزنامه یا قرآن می خوندیم ، اومد پشت پنجره و نگاهی کرد و اشاره کرد این ردیف بلند بشن و کفشها رو بکنن تو حلقشون. از طرفی این عمل ظالمانه هم بود چون واقعا کسی حرفی نزده بود و هم تحقیر کننده. بر اساس توافق و قراری که با بچه ها داشتم بلند شدم و با احترام گفتم سیدی!(قربان) واقعا کسی حرفی نزده و همه ساکتن چرا باید این کارو انجام بدیم؟ 🔹️این سؤال اعتراضی من که بنوعی تمرد از دستور بود براش خیلی سنگین بود و به ناصر، ارشد آسایشگاه گفت بگو به بقیه بشینن و فقط این یکی باید کفشو بکنه تو دهنش و نگهداره. قضیه جدی شده بود و داشت کار بجاهای باریک می کشید. یا باید تسلیم می شدم یا تدبیری می کردم. 📍من به بهانه ی اینکه هستم و این کار روزه رو باطل می کنه امتناع کردم. گفت چرا میگی الان که ماه رمضان نیست. گفتم دارم و اینجا هم بیکاریم قضای روزه هامو گرفتم. ناصر خیلی کنجکاوی می کرد و از دوستان اطرافم می پرسید این راست میگه؟ صبحانه و ناهار نخورده؟ حالا دیگه با داد و بیداد نگهبان عراقی و ناصر همه بیدار شده بودن. همه گفتن نه ما ندیدیم رحمان چیزی بخوره. البته هم صبحانه خورده بودم و هم ناهار و خیلیها هم دیده بودن ولی جوانمردی بچه ها اقتضا می کرد که با من همراهی کنن که مشکلی برام ایجاد نشه... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯