eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
روزچهارشنبہ‌مجروح‌شدنش‌آخرین‌ ڪلاس‌حوزه‌روباهم‌بودیم... ڪلاس‌ڪہ‌تموم‌شد‌سریع‌وسایلشو جمع‌ڪرد‌که‌بره؛ گفتیم‌آرمان‌ڪجا‌میری؟ گفت‌امشب‌آماده‌باش‌هستیم‌:) گفتم‌آرمان‌نرو💔'! گفت‌نہ‌!باید‌برم.. بہ‌شوخۍ‌گفتیم:آرمان‌میرۍ‌شهید‌ میشی‌ها!باخندھ‌گفت این‌وصلہ‌ها‌بہ‌ما‌نمیچسبه:) گفتیم‌بیاعڪس‌بگیریم‌‌‌شھیدشدی‌ میگذاریم‌پروفایلمون نیومد‌؛هرکاری‌ڪردیم‌نیومد:)💔🖐🏼'! اللهم_عجل_لولیک_الفرج ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷 12 آذر؛ سالروز شهادت طلبه شهیده فهیمه سیاری 📜 وصیت‌نامه و مناجات‌نامه شهیده فهیمه سیاری 📝 خدایا! قدرتی ده كه شناخت اصیلی از اسلام داشته باشم. 📝 خدایا! قدرتی ده كه سنجش میان عمل خوب و بدِ خود را داشته باشیم. 📝 خدایا! قدرتی ده كه ظرف‌های وجودی عمرمان را خالی نگذاریم و به وسیله نیكی‌ها آن را پر سازیم. 📝 اگر كسی راهی را انتخاب نمود و آن مسیر «الی‌الله» بود، با این كه به آن راه ایمان دارد، پس باید تمام اعمال خود را مورد بررسی قرار دهد تا از هدفی كه دارد، منحرف نشود. در خود نگریستن شهامت می‌خواهد و لازمه شهامت، ایمان و آگاهی است و با رفتن (شهادت) به حقیقت می‌پیوندد. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۱۶۷) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و شصت و هفتم:دومین تبعید در اسارتگاه 🍂طبق سنت نامبارک بعثیها، بازم نوبت به یه جابجایی و تبعید دیگه فرا رسید. بعد از حدود یه سال و نیم در بند سه(آسایشگاههای ۷ و۸) بودن، در مرداد ماه سال ۱۳۶۷ یه روز بصورت ناگهانی اومدن داخل آسایشگاها و اسم تعدادی رو خوندند و گفتن وسایل و پتوهاتون رو جمع کنید، قراره جای دیگه ای برید. 📍بازم جابجایی و تبعید! انگار سقف آسمون رو سرم خراب شده بود. از قبل جاسوسها و مسئول آسایشگاهایی که با بعثیها همکاری می کردن، اسم تبعیدیها رو داده بودن. طبق معمول اسم نازنین بنده هم در بین تبعیدیها بود. منو -همون خائن و جلاد معروف- که همیشه با هم سر شاخ بودیم معرفی کرده بود. ناصر هم که پیِ فرصتی می گشت که از شر منو و چند نفر دیگه برای همیشه خلاص بشه. 📌اسمها خونده شد و چاره ای جز بستن بار و بندیلمون و خداحافظی با بچه ها نبود. توی این مدت دوستان زیادی پیدا کرده بودم و خیلی از برنامه ها رو با هم داشتیم. از گرفته تا برخی کلاسها و آموزش ها. 🔸️زمانی که داشتیم میرفتیم، وقت هواخوری شد و بچه های آسایشگاهای ۷ و ۸ و۹ اومدن داخل محوطه مشغول قدم زدن شدن. جوهر محمدیان که بچه اسلام آباد و همزبونم بود و تو آسایشگاه نُه بود و اکثر وقت هواخوری رو با هم بودیم و قدم می زدیم و مثل داداش بزرگترم بود ، تا متوجه شد منم جزو اخراجیها هستم اومد بغلم کرد و با دو تا دستاشو به گردنم چسبید و مثل مادری که بچه اش جلو چشمش مرده باشه گریه می کرد و شر شر اشک می ریخت. 💥دلم داشت آتیش می گرفت. جوهر خیلی به من وابسته شده بود و منم عجیب بهش علاقه داشتم. خیلی نترس و مقاوم بود. تو جبهه بارها زخمی شده بود و بخشی از روده هاشو برداشته و به جاش روده پلاستیکی گذاشته بودن. با داشتن زن و سه تا بچه و وضعیت وخیم جسمی ، بازم دل از جبهه نکنده بود و این بار آخری توی یه عملیات گشتی شناسایی در منطقه غرب اسیر منافقین شده بود و اونام تحویلشون داده بودن به عراقیها. 🔘هر چه التماس کرد که به اون هم اجازه بدن با من بیاد قبول نکردن و از هم جدا شدیم. صحنه های جدایی اسرا دقیقا مثل شبهای عملیات تو جبهه ها بود که بچه ها با چه عشقی همدیگه رو در آغوش می کشیدن و حلالیت می طلبیدن و گریه می کردن. اینم یه نوع دل کندن بود و هیچکه نمی دونست آیا آینده ای وجود داره یا نه. یه بار دیگه همدیگه رو می بینیم یا دیدار به قیامت میفته! 💥کم کم بقیه دوستان هم اومدن و برخی آهسته اشک می ریختن. بالاخره از دوستانی که بشدت با هم مانوس شده بودیم جدا شدیم و دسته اخراجیها به سمت بند یک حرکت کرد. خیلی دور نبود. فقط دویست سیصد متر. با حسرت نگاه به عقب می کردیم، انگار داشتن می بردنمون پای چوبه دار. ⚡خداحافظ دوستان عزیز ، ان شاء الله وعده دیدار به ایران یا به قیامت...  ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥«حفظ نظام» 🔹ویدئویی کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی درباره دفاع از حریم دین مبین اسلام 🔹امام حسین "علیه‌السلام" برای حریم و حرم بزرگتری جان داد و شهید شد. آن حریم بزرگتر، اسلام است. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها گریه کن 33.mp3
8.03M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 📌 📍فصل نهم ص ۲۰۳ 🍂دنبال محمد گشتن 🍂قول به محمد 🍂بهشت معصومه(س) 🍂بوسه به پیکر محمد 🍂اجرای دانه به دانه سفارشهای محمد 📝 کتاب تنها گریه کن نوشته اکرم اسلامی، روایت زندگی اشرف السادات منتظری مادر 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 ✨خوشبختے یعنے ؛ دوستانے داشتہ باشے ڪہ تا بهشت همراه تو باشند ... 🌷خوشا بہ حال بهشت ڪہ چنین جوانانے دارد ... شباب الجنہ ؛ جوانان بهشتے❣ صحرایی ،حاجی زاده ،شیخ الاسلامی🌷 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
عــند_ربـهم_یــرزقون بخشی از وصیتنامه سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی؛ خداوند، ای عزیز! چگونه ممکن است کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی.. مرا در فراق خود بسوزان و بمیران... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❌ پاسخ رهبر انقلاب به نامه دانش‌آموزان دختر دبیرستان شهید مطهری ▪️«خود را برای هرچه بهتر ساختن ایران آماده کنید» 🔹آبان امسال (۱۴۰۱)، جمعی از دانش‌آموزان با آیت‌‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند. 🔹 همزمان با این دیدار، جمعی از دانش‌آموزان دبیرستان دخترانه شهید مطهری که از حضور در این مراسم جا مانده بودند، نامه‌ای محبت‌آمیز به رهبر معظم انقلاب نوشته و در آن از حسرت عدم حضور در این دیدار گفته و از آیت‌الله خامنه‌ای خواسته بودند که برایشان دعا کنند. 🔹در بخشی از این نامه آمده است: "آقای ما! ما تا پای جان در راه ولایت و شمایی که دلیل نفس‌کشیدن‌هامان هستید، هستیم. و درس می‌خوانیم و تلاش می‌کنیم تا این کشور که تمام وجودمان است همچنان قوی و پایدار بماند". متن پاسخ امام خامنه‌ای به این نامه: 🔹«بسم الله الرحمن الرحیم؛ فرزندان عزیزم، توفیق الهی یارتان باد. روحیه‌ی امید و تلاش و پیشرفت را همواره در خود افزایش دهید. آینده کشور از آن شما است؛ خود را برای هرچه بهتر ساختن و آراستن آن آماده کنید. شما را دعا می‌کنم. موفق باشید ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
حجاب در کلام شهدا(۳) خواهران عزيز، مانند زينب زندگي كنيد، حجاب شما از خون سرخ من مهمتر است، شمشيري است و به چشم منافقان مي‌خورد. شهيدسيدجعفراحمدپناه ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۱۶۸) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و شصت و هشتم:تبعیدی ها در آغوش یاران جدید 🍂با دلی گرفته و چهره ای مغموم و چشمی گریان وارد بند یک شدیم. یه تعدادم از بند چهار اورده بودن. تعدادی از بند یک و دو هم جدا کرده بودن و جای ما بُرده بودن. بعد از ساعاتی توقف در محوطه بین بند یک و دو، بالاخره تبعیدیای بندِ سه و چهار رو بین شش تا آسایشگاه تقسیم کردن و من به آسایشگاه یک از بند یک داده شدم. طبق رسم و رسوم اسارت ، تعدادی از بچه ها به استقبال ما اومدن و خوشآمد گفتن، در آغوش کشیدن و دلداری دادن. دیگه همه با تلخی های جابجایی و جدا شدن ناگهانی از دوستای قدیمی آشنا بودن و می دونستن الان ما تو چه وضعیت نابسامان روحی روانی هستیم. گریه های جوهر محمدیان هنوز جلو چشمام بود و آزارم می داد. 🔸️هر آسایشگاه ده گروه داشت و بچه ها به گروهای نه و ده نفره تقسیم شده بودن که با هم و داخل یه ظرف غذا می خوردن. مسئول آسایشگاه پرویز، بچه کرمانشاه بود و گرایش به منافقین داشت، اما اینو پیش بچه ها بروز نداده بود و طوری مزورانه رفتار کرده بود که بچه های آسایشگاه ازش راضی بودن. این قضیه رو فقط من می دونستم اونم بخاطر اطلاعاتی بود که جوهر محمدیان و حیدر ارباب پور در باره اش به من داده بودن. جوهر می گفت وقتی اسیر شدیم این پرویز و یکی دیگه ما رو لو داده بودن و از عراقیها تقاضای پناهنده شدن به منافقین کرده بود ، ولی بعثیها ترتیب اثر نداده بودن و با بقیه فرستاده بودنش اردوگاه. 🔸️تعجب می کردم چطور تونسته بود بچه ها رو فریب بده و خودشو تو دلشون جا بزنه. می دونستم یه روزی زهرشو خالی می کنه. با تعدادی از بچه های شاخص حرف زدم و ماهیت اونو براشون شرح دادم ولی باورشون نمی شد و می گفتن تو این مدتی که ارشد آسایشگاه بوده با بچه ها کنار اومده و خوشرفتاری کرده. دیدم بی فایده اس و زمان می خاد تا اینها به ماهیت اصلیش پی ببرن. 🔸️چند نفر هم نوچه دور و بر خودش جمع کرده بود و پیش عراقیها هم خرش می رفت. لذا بدون اینکه باهاش سر شاخ بشم سعی کردم که بدون ایجاد حساسیت و تنش باهاش رفاقت گونه رفتار کنم و زمینه رو برای مسائل فرهنگی آماده کنم. بچه های گروه یک که اکثرا اصفهانی بودن منو بردن پیش خودشون و شدم همسفره اونا. خیلی بچه های باصفا و مؤمنی بودن. همه اهل حال و معنویت. سرشون تو بود و حفظ قرآن و بحثهای مذهبی و خیلی شبها برای گرفتن روزه مستحبی نماز شب پا می شدن... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ جالب تشکر شهید مدافع حرم از کودک ۳ ساله ای که سر مزارش گل گذاشت😱 سلام بطور اتفاقی داشتم این صحنه که کودکم گل سر مزارها میگذاشت رو فیلمبرداری میکردم که دیدم یچیزی گفت اولش متوجه نشدم ، بعد که ازش که پرسیدم چی گفتی؟ گفت میگه دستت درد نکنه😢 پرسیدم کی بود؟! چی گفت؟! گفت مهربون بود،از تو زمین گفت دستت دردنکنه برام گل گذاشتی😭 و چهره اش معلومه، به محض اینکه از کنار مزار بلند میشه با خجالت و خنده تعریف میکنه. به راستی که شهدا زنده هستند و نزد خدا روزی میگیرند ...💔🌷 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها گریه کن 34.mp3
9.18M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 📌 📍فصل نهم ص ۲۰۹ 🍂خلوت مادر و پسر 🍂گنبد طلا 🍂محمد لایق شهادت 🍂بهشت معصومه(س) 🍂نماز اول وقت 🍂صورت آفتاب سوخته محمد 🍂غبطه به محمد 🍂تکلیف به اندازه وظیفه 🍂سجده شکر 📝 کتاب تنها گریه کن نوشته اکرم اسلامی، روایت زندگی اشرف السادات منتظری مادر 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨قسم به نام امنیتی که شما با خون خود برایمان به ارمغان آوردید هرگز اجازه نمیدهیم ایران جولانگه هرزه ها شود 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌹سالروز شهادت سرلشگر خلبان 🇮🇷🌹((شهید احمد کشوری)) تولدسال ۱۳۳۲ کیاکلا مازندران شهادت :۱۵ آذر ۱۳۵۹ در میمک ایلام در نبردی نابرابر هلیکوپترش توسط جت جنگنده های میگ عراقی هدف قرار گرفت و پر کشید ستاره هوانیروز وحماسه ساز جبهه ها 🌹شادی روحشان صلوات🌹 افتخار_ایران_و_هر_ایرانی 🌹 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 🌹شهـــید محمد ابراهیم همت: من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده‌اش شوم و خويشتن را گم و فراموش کنم. علی‌وار زيستن و علی‌وار شهيد شدن, حسين‌وار زيستن و حسين‌وار شهيد شدن را دوست میدارم. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✊🏼🇮🇷 ‌ آرمان‌ها نمی‌میرند! ‌ 🔸چیزی که از آدم‌ها قهرمان می‌سازه قدرت و جسمشون نیست، ایمان و باورشونه که اون‌ها رو جاودانه می‌کنه... 🍃❤️ ‌ •این چند ثانیه تقدیم به شهید آرمان علی‌وردی• ‌ "شهید آرمان علی وردی" ‌ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 چه قشنگ است چهل روز پس از داغ شهید موسم گریه‌ی بر مادر سادات رسید 🖤🥀 "شهید آرمان علی وردی" ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۱۶۹) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و شصت و نهم: 🍂با ورودم به بند یک و جدا شدن از دوستانی که یه سال و نیم بهشون عادت کرده بودم دل و دماغی برام نمونده بود که حفظ قرآن رو ادامه بِدم. لذا تصمیم گرفتم چند ماهی نصف قرآن رو که بند سه حفظ کرده بودم رو مرور کنم و تثبیت بشه. روزی چند جزء رو مرور می کردم و بیشتر وقتمو اختصاص داده بودم به مرور قرآن. ولی در عین حال می دیدم اینجا زمینه برای فعالیت فرهنگی و کلاسداری مناسبتره. همزمان با آمدن من به بند یک و آسایشگاه یک، چند نفر از بند چهار هم تبعید شده بودن اینجا که از شاخص ترین اونها صادق(نادر) دشتی پور و رحیم قمیشی بودند. 📌یه روحانی خیلی و هم بنام بود که بچه ها خیلی بهش ارادت داشتن و مورد احترام همه بود. یه مداح خوش صدا هم از بچه های تهران داشتیم که اسمش بود. احساس می کردم با این جمعی که تو آسایشگاه یک هست خیلی راحت میشه یه سری برنامه ریزیها رو انجام داد تا بچه ها بیشتر از وقتشون استفاده کنن. 📍بعد از مدتی هم یکی از بچه های طلبه بنام از بچه های مازندران که مدتی بیمارستان بستری بود وارد آسایشگاه یک شد و خیلی علاقمند به فعالیتای فرهنگی بود. با اومدن عبدالکریم، یه شدیم و تصمیم گرفتیم مشترکا یه سری کارها رو مدیریت کنیم و با همکاری نادر و رحیم و مشورت آقای خطیبی شور و نشاطی بین بچه ها بوجود بیاد و با مشغول شدن به یه سری فعالیتهای جمعی و مفید دچار گوشه گیری و فکر و خیالات نشن... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯