✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۳۱)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و سی و یکم:از اردوگاه به زندان
🍂درها باز شد و با پای پیاده، البته با مراقبتهای ویژه، به راه افتادیم. مسافت نزدیک بود و چون داخل پادگان نظامی بودیم دست و چشامونو نبستن. وارد محیطی شدیم که شبیه زندان بود. یه محوطۀ کوچیک و تعدادی اتاق بزرگ و کوچیک با در و میلههای آهنی.
📌اسمش قلعه بود و با دیوارای بسیار بلند محصور شده بود بطوریکه جز آسمون هیچی اطراف ما پیدا نبود. همه جوره اتاق داشت. دوتا آسایشگاه بزرگ که هر کدوم حدود هشتاد، نود نفر جا میشد تا اتاقهای ۴۰، ۲۰، ۱۵ و ۱۰ نفره. همه اتاقها بصورت دایره وار دور تا دورِ محوطه زندان ساخته شده بود و درها روبروی هم بود که کنترل زندانیها رو برای زندانبانها راحتتر میکرد.
💥بین اتاقها تقسیم شدیم و به هوای ملحق چند نفر از بین خودمون بعنوان ارشد انتخاب کردیم و تلاش داشتیم که وضع و اوضاع رو در اختیار خودمون بگیریم. ولی خیلی زود بعثیها دخالت کردن و وقتی متوجه شدن ما ارشد و انتظامات برای خودمون انتخاب کردیم سریع همه اونها رو کنار زدن و یه نفر بنام علیکُرده که ظاهرا علیاللهی بود و با بعثیها همکاری میکرد رو بعنوان رئیس اردوگاه تعیین کردن و اونم چند نفر از دوستاش رو سرپرست اتاقهای مختلف کرد و اوضاع تحت کنترل کامل بعثیها قرار گرفت.
📍مقداری اذیت و آزار و کتککاری کردن البته نه به اون شدت تکریت۱۱. بیشتر هدفشون، زهرِچشم گرفتن از ما و تسلط بر اوضاعی بود که در ملحق از کنترل و اختیارشون خارج شده بود. میشه گفت یه کاری شبیه کودتا انجام دادن. اما داشت کار از جای دیگر خراب میشد. دو سه تا سرباز و درجه دار بسیار عقدهای و بعثی هم بودن که خیلی دلشون میخواست بچهها رو توی این ماههای پایانی بزنن و شکنجه کنن. از همه خبیث و خشنتر یه درجه دار ارمنی بنام یوسف و یکی دیگه بنام یحیی بودن. همین یوسف یه بار که توی ملحق می خواست افرادی رو بزنه همه هوِش کردن و این عقده شده بود براش و منتظر فرصتی بود که زهر خودشو خالی کنه. به محض ورود ما به زندانِ قلعه شروع کردن به اذیت و آزارکردن...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم: مردم داری
🔸صفحه: ۱۵۶
🔻قسمت صدوشصت ونهم: خوش حساب
✍داشتیم بنایی می کردیم.
حاج قاسم به معمار چک داده بود ،موعد چک رسیده وحساب سردار خالی بود.
برای پاس شدن چک از کسی درخواست نکرد .
تنها دارایی او یک ماشین بودکه ارزش چندانی هم نداشت .
آن رافروخت به بهرام سعیدی که یکی از فرماندهان زمان جنگ بود.
یک میلیون ودویست هزارتومان گرفت وچک راپاس کرد،اماحاضرنشد ازموقعیتش سوءاستفاده کند.
حاجی بنده مخلص خدا بود.
🗣️رضا دوست محمدی،ازاهالی روستای قنات ملک
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
مشتاقمـ
برای یڪ تخریبـ
به دست شما آسمانےها
ڪه زیر و رو شود،
ناخالصےهاے نفسِ زمینگیرم
#صبح_وعاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
دنبال اسم و رسم باشیم باختیم!
👈 وقتی حسین به خانه آمد، از درجه و این حرفها پرسیدم. گفت: «درجهی خوب و ممتاز رو #شهدا گرفتن.
من و امثال من باید تلاش کنیم تا به درجهی اونا که یه درجهی خدائیه برسیم. اگه بخوایم برای خودمون اسم و رسم درست کنیم که #باختیم!»
📙 کتاب خداحافظ سالار، ص ۲۶۰
زندگینامه شهید حسین همدانی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۳۲)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و سی و دوم:شعار جدید در خبردارها
🍂یه روز دمِ غروب که برای آمار تمام افراد در صفوف ۵ نفره و توی محوطۀ زندان به خط شده بودیم یکی از افسرهای بعثی اومد و گفت از این به بعد با هر فرمان خبردار باید همه با صدای بلند و هماهنگ العیاذ بالله بگویید «مرگ بر خ م ی ن ی». این در حالی بود که تقریبا هشت ماه از رحلت حضرت امام گذشته بود و این شعار اصلاً موضوعیتی نداشت.
🔹️چند نفر اجازه صحبت گرفتن و گفتن: که امام مدتهاس از دنیا رفته و این شعار بی معناست. مرگ بر کسی که از دنیا رفته چه معنایی داره؟! صحبتهای ما نتیجه نداد و دستور داد که بشینید سرجاتون .اون عقدهای اصرار داشت: این یه فرمان نظامیه و باید از این به بعد و تا زمانی که اسیر هستید این شعار رو در صف آمار و هر خبردار تکرار کنید. بعدش هم به ارشد اردوگاه، همون علیکُرده دستور داد خبردار بگه. اونم با صدای بلند فرمان خبردار داد. ولی فقط تعداد کمی پاسخ دادن و اکثرا ساکت موندن.
🔸️تهدیدات شروع شد و متعاقب اون تعداد زیادی نگهبان مثل روزهای اول اسارت با کابل به جون بچه ها افتادن و بعد از مقداری زد و خورد و کتککاری دوباره همه رو به صف کردن و دستور خبردار تکرار شد. توی این فاصله بزن بکوب بچهها پچپچ کنان به هم رسوندن که به جای مرگ همه با هم بگیم مرد مرد خمینی. اینو اگه سریع بگیم اینها متوجه نمیشن و دست از سرمون بر میدارن و کسی هم به امام توهین نکرده.
🔸️بعد از صدور فرمان خبردار همه با هم و هماهنگ گفتیم مرد مرد خمینی. اونم خوشحال و خرسند آمارشو گرفت و رفت. با رفتن فرمانده صدای خندۀ بچه ها بلند شد و هر کسی تکهای می پروند و خوشمزگیا شروع شد. از این که اون افسر بعثی خر شده بود و شاد و شنگول رفته بود خیلی خوشحال بودیم. چند روز این مسئله تکرار شد. بعضیها میگفتن مرد مرد خمینی بعضی هم میگفتن مرد است خمینی...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 #کبوتران_مهاجر
🌹شهید سیدمجتبی هاشمی و شهید ابراهیم هادی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🎐 مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #دهه_فجر
🏷در بهار آزادی جای شهدا خالی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم: مردم داری
🔸صفحه: ۱۵۶
🔻قسمت صد و هفتادم: رعایت حال دشمن
✍حاج قاسم حتی رعایت حال داعشی ها را هم می کرد و میگفت این ها دشمن غافل و جاهل هستند، اما استکبار دشمن ریشه دار است؛ مثل نمرود و فرعون.
اجازه می داد، جوانانی که از روی جهل جذب داعش شده و در محاصره قرار می گرفتند راه گریزی پیدا کنند.
میگفت: راه رو باز کنید تا سلاح هاشونو تحویل بدن و بیان بیرون.
شاید از میون اون ها عده ای هدایت بشن.
نمونه های زیادی از آن هدایت شده ها را سراغ دارم که حتی بعضی هاشان برای تشییع جنازه حاج قاسم به ایران آمدند .
🗣️حجت الاسلام علی شیرازی، ولی فقیه در نیروی قدس سپاه
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
هـر صبـــح🌤
زنـدگی
برای ادامه پيدا كردن،
به دنبـالِ بهانه ميگردد
و چه بهانه ای
زيبــاتـر از نگاهتان
#شهید_علیرضا_هاشمی_نژاد❤️
#صبح_وعاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
💗شهادت بدون رضایت مادر مورد قبول واقع نمی شود💓
یک روز میلاد آمد پیش من و گفت: مادر دارم میروم رزمایش لباس نظامی بگیرم که من متوجه شدم رفتنش جدی است و خودش برگشت به من گفت: مادر چند جا ثبت نام کردهام اسمم درنیامده است و باید تو برایم دعا کنی که این دفعه مقدمات سفرم فراهم شود. خیلی خونش برای رفتن میجوشید. میلاد دید که من با رفتن او خیلی بیتابی میکنم، گفت: مادر 💕شهادت هم "بدون رضایت مادر" مورد قبول واقع نمیشود💕 و از تو میخواهم برای رفتنم رضایت کامل داشته باشی...💜
🌹 شهید مدافع حرم میلاد بدری
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🎐#حاج_قاسم | #جان_فدا
🏷سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی:
▫️مردم پر افتخار و سربلند ایران جان من هزاران بار فدای شما
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مقصد ما مکتب ماست
🔺 شهید حاج قاسم سلیمانی: امام(ره) همه را به سمت خدا نشانه داد...
🇮🇷 به مناسبت ایام سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و #دهه_فجر
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۳۳)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و سی و سوم:آزمون سختِ توهین به امام
🍂داشت قضیه فیصله پیدا میکرد تا اینکه متوجه شدن که ما بجای مرگ میگیم مرد و کار خراب شد. حالا خودشون متوجه شدن یا علیکُرده یا خبرچین دیگهای به اونها گزارش داد رو ما نفهمیدیم ولی به هر صورت متوجه شدن فریب خوردن و تدبیر جدیدی اندیشیدن.
🔹️فرمانده اردوگاه، بعد از کلی بد و بیراه و فحاشی به امام و تهدید، گفت امروز کاری می کنم که از کارتون پشیمون بشید و هیچوقت یادتون نره. تعداد زیادی از نگهبانها و چند نفر از دار و دسته علیکُرده رو آوردن میون بچهها و مرتب فرمان خبردار میدادن و یکییکی به دهان بچهها نگاه میکردن ببینن چی میگه و چه کسانی دستور اونها رو انجام نمیدن. اونهایی رو که به نظرشون مشکوک بودن جدا میکردن و جداگونه بهشون فرمان خبردار میدادن. اگه نمی فهمیدن چند بار تکرار می کردن تا بفهمن چی میگه.
🔸️بالاخره از میون جمع تعدادی رو برای تنبیه و شکنجه اختصاصی کنار کشیدن و به بقیه دستور دادن که بشینن و تماشا کنن. بچه ها حاضر نبودن به امامشون توهین کنن و حاضر شدن بخاطر عشقی که به امام داشتن ضربات کابل و مشت و لگد رو به جون بخرن. اون بدبختها فکر میکردن با ضرب و شتم می تونن عشق امام رو از دل بچهها بیرون کنن. تعداد زیادی بعثی به جان سربازهای وفادار امام ریختن و تا تونستن با کابل و چوب زدن و بچه ها رو درهم کوبیدن. دوباره صحنههای روزهای اول اسارت داشت تکرار میشد.
💥اون شب تعداد زیادی از بچه ها کتک خوردن ولی حاضر نشدن زیر بار توهین به امام برن. حتی بعضی به همین حد که بگن مرد مرد خمینی هم راضی نبودن و سکوت میکردن. وقتی بچهها به اونها میگفتن این که توهین به امام نیست چرا نمیگید تا خودتون رو راحت کنید، میگفتن همین که اینها فکر میکنن ما داریم به اماممون#توهین می کنیم ، خوشحال میشن، قابل قبول نیست. به هر حال بعد از یه شب سخت و کتک کاری مفصل مراسم شوم آمارگیری و خبردار تموم شد و درها رو بستن و رفتن...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نکاتی درباره دعای معروف ماه رجب 🎤استاد شهید مطهری
#ماه_رجب
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم: مردم داری
🔸صفحه: ۱۵۷
🔻قسمت صدوهفتادویکم:تواضع
✍یکی از ویژگی های بارز حاج قاسم تواضع بود.
ایشان در جوانی و قبل از ورود به سپاه ،درسازمان آب کرمان کار می کرد .
چند سال قبل آن قدر معروف شده بود که همه می خواستندباایشان ملاقات کنند و عکس بگیرند .
دونفرازهمکاران سابقش به روضه ی حسینیه ثارالله آمدند و گفتند مااز همکاران حاج قاسم هستیم .
موضوع رابه اطلاعش رساندم .
بلافاصله پرسید:کجاهستند؟
درچشم بهم زدنی سراغشان رفت و از آن ها خواست تاشام رادر کنار هم صرف کنند.
🗣️محمدحسین کریمیان ،نشریه اطلاعات
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯