فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂عزیزان، ما هیچ چاره ای نداریم جز جنگ
🎙صدای شهید همت
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📸 #اینفو |۳۵ خبرنگار از ابتدای جنگ توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
24.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ میــــــگه حجاب یک مساله اختیاریه!!!!😳
🎙 استاد محمدی شاهرودی
🔹️#جهاد_تبیین
🔸️#به_وقت_حجاب
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌹هشتم آبان سالروز شهادت نوجوانی ۱۳ساله بسیجی محمد حسین فهمیده است
🌹شادی روح همه شهدا، امام شهدا بخصوص شهید بزرگوار محمد حسین فهمیده صلوات
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📚کتاب#از_قفس_تا_پرواز
💢خاطرات#شهید_محمدعلی_برزگر
🍂قسمت ششم
📝حمام خزینه ای♡
🌷اوضاع رفاهی و بهداشتی مردم قبل از انقلاب کمتر از حد معمول بود دهکده ما تنها یک حمام خزینه ای داشت و به اجبار مردان یا زنان باید ساعت مشخصی به گرمابه می رفتند و تمام حاضران در یک خزینه استحمام می کردند.
🔹️غروب آفتاب، حوض خزینه از آب آلوده و کثیف پر میشد و کسانی که نوبتشان آن وقت بود به ناچار در همان حوض خود را می شستند.
بنده متأهل بودم و در منزل پدری مسکن داشتم ولی محمد و رسول خیلی کوچک بودند. پس از مرگ پدر نسبت به این دو برادر احساس مسئولیت می کردم و دوست داشتم جای خالی پدر را قدری جبران کنم
🌷 به این دلیل آنها را چون پسر نداشته ام از خودم جدا نمی کردم. :
گرما به نوبت مردانه اش بود هر دو برادرم را به گرما به بردم بسیار شلوغ بود، مشغول شستن بودم که پیرمردی هراسان اعلام کرد چند سکه از همیانش گم شده و همهمه ای داخل گرمابه پیچید همه حضار پیگیر سکه ها شدند ولی فایده ای نداشت
🔹️ پیرمرد بیچاره و نالان چشم می چرخاند تا مالش را پیدا کند تنها کسی که دست از جست وجو بر نمی داشت برادرم محمد بود.
او خود را به دیواره خزینه چسباند و خم شد مصمّم دست کوچکش را درون حوض چرخاند.
🌷پس از کمی هم زدن مکثی کرد با شوق به پیرمرد گفت عمو سکه ای پیدا شد و همینطور سکه های آلوده را از خزینه بیرون کشید.
پیرمرد با خوشحالی سر محمد را بوسید و گفت: پسرم! خیر از عمرت ببینی، خدا می داند که این سکه ها مرهمی به زخم زندگیم بودند که اگر نمی یافتی معلوم نبود چگونه باید ما يحتاج اهل منزلم را فراهم میکردم
🔹️وقتی به سرحمام آمدم تا لباس به تن محمد و رسول بپوشانم پیرمرد را دیدم که عصا به دست و با بغچه ای در بغل روی سکوی حمّام خستگی در میآورد گفتم: بچه ها! همین جا بنشینید
تا برگردم.
🌷وقتی برگشتم بچه ها نبودند چشم گرداندم و پیرمرد هم رفته بود، نگران شدم. با عجله لوازمم را جمع وجور کردم و از گرمابه خارج شدم.
به منزل رسیدم بچه ها زیر کرسی کنار مادرم مشغول چای خوردن بودند.
🔹️ با ناراحتی پرسیدم چرا تنهایی از میان برفها آمدید؟ نگفتید راه منزل طولانی است و حیوانی درنده راهتان را ببندد؟ محمد گفت داداش! ما تنها نیامدیم آن پیرمرد التماس کرد و نخواستم دلش را بشکنم.
🌷 رسول گفت: پیر مرد یک سکه هم به ما هدیه داد ولی محمد قبول نکرد با این جمله بقیه سکه ای که از اجرت گرمابه مانده بود را به بچه ها هدیه دادم...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
7.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ صدای شهید سیدمرتضی آوینی را میشنوید:
🔺ای وجدانهای نیمخفته چشم بیداری بگشایید
🔻و ای بیداران گوش فرا دهید
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
من از تــو مۍ خواهم
وقت هایـے ڪہ فࢪاموش میڪنم
خدا نگاهم میڪند
بـࢪایم خیلۍ دعا کنی....
#شهید_حبیب_روزی_طلب🌷
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❣ #چشم_انتظار
🌱مادرم مرا
یکبار به دنیا آورد
اما برادرم را ۳۶ سال است
هر صبح به دنیا میآورد
بزرگ میکند ...
به جنگ میفرستد
و او هر بار بر نمیگردد ...
#مادران_شهدا
#جاویدالاثر_حمیدرضا_شفیعی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯