eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم در حال اهدای انگشتر به فرماندهان نظامی ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_926426510.mp3
6.34M
❓آیا رنگ چادر حتما باید مشکی باشد؟ ❓آیا رنگ سیاه برای چادر کراهت دارد؟ ❓آیا لباس خانه و بیرون زن ها باید متفاوت باشد؟ ❓آیا لباس ایرانی ها چه بوده ایا نباید مطابق فرهنگ ایرانی ها لباس بپوشیم؟ ❓آیا چادر فقط لباس عرب ها بوده است؟ ❓آیا رنگ سیاه نماد اهریمن است ؟ ❓آیا در زنده به گور کردن دختران در فرهنگ عرب با پوشش به رنگ سیاه، انان را می پوشاندند؟ ⁉️ با این که فرهنگ ایران بالاتر از عرب ها بوده چرا اسلام فرهنگ عرب را در پوشش رواج داد؟ 🎙استاد محمدی شاهرودی 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️وظیفه خواص در دنیای اسلام، در قبال موضوع غزه 🔰دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی ارتش با فرماندهی کل قوا/ ۱۴۰۲٫۱۱٫۱۶ 🇵🇸 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت نود و شش 📝چند لحظــــه دیدار ۱♡ 🌷پدربزرگم(پدرِ مادرم)همسایۀ رو به روی شهید برزگر بودند، خیلی به روستای رستم آباد می آمدیم و همین آمد و شدها باعث شده بود که ما همسایگان پدربزرگ را خوب بشناسیم. از بین همسایه ها مادربزرگم با مادرِ شهید ارتباط تنگاتنگی داشتند و شهید برزگر را هم از مرام، معرفتش، اخلاصش و مهربانیش می شناختم ♻️سال ها گذشت و متأسّفانه با شروع جنگ تحمیلی آرامش مردم به هم ریخت و دیگر مردم شهر و روستا تنها به خودشان فکر نمی کردند ؛ بلکه هر یک خود را در سرنوشت کشورشان مسئول می دانستند. همین حسّ در خانواده موجب شد تا بنده نیز در سن چهارده سالگی درس را رها کنم و عازم جبهه شوم. 🌷از محلّ اقامتم؛ شهرستان چناران اعزام شدم و همراه با رزمندگان تیپ ویژۀ شهدا خود را به منطقه رساندم نقطۀ استقرار ما بین مهاباد و ارومیّه بود. تقریباً بیست روز آنجا ماندیم و به عنوان نیروی تدارکات هر کاری از دستمان بر می آمد انجام می دادیم. ♻️ پس از آن ما را به منطقۀ حاج عمران در کشور عراق بردند و چندین گردان با هم ادغام شده و به فرماندهی شهید محمود کاوه آمادۀ عملیّات شدیم به گمانم؛ ده یا دوازده روز را آنجا ماندیم. بچه ها از جان مایه می گذاشتند و طبق برنامه ریز ی هر گردان وظیفۀ خود را انجام می داد. 🌷 در حال وضو چشمم به جوانی برومند خورد که چفیه ای مثل عمامه بر سرش بسته بود و با آرامش ذکر می گفت و وضو میگرفت، چهره اش در نظرم آشنا می آمد . کمی به صورتش زل زدم و خوب دقّت کردم ♻️شناختم.... او محمّدعلی برزگر.... همسایۀ پدربزرگم بود ،جلوتر رفتم، مسح سرش را می کشید صدایم را بلند کردم و گفتم: آقا محمّد! حالا دیگر طلبه شدی و ما را نمی شناسی؟؟؟ وضویش را تمام کرد و نگاهی به من انداخت و با لبخند به یادماندنیش به سویم آمد و آغوش گشود و گفت: 🌷سلام علیکم همسایه! چرا نشناسمت، شما ...آقا علی اکبر.... نوۀ ملامحمّدحسن زنده دل هستی، درست است؟ گفتم: بله. پرسید: اینجا چه میکنی؟ گفتم: کاری که همۀ رزمندگان می کنند، آمده ام تا با دشمن بجنگم با این جمله ام بسیار مرا مورد تشویق و عنایت قرار داد ... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ‌رفیقی‌میگفت: شھید‌،‌شھید‌می‌شود مـامُرده‌هـا‌هم،‌خواهیم‌مُرد هـرآنطورکه‌زندگی‌کنیم هم‌آنطور‌می‌رویم..! شھیدانه‌زندگۍکنیم⁩⁩!' 🥀 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید سر لشگر خلبان سید علی اقبالی دوگاهه نابغه پرواز ایران تنها شهیدی که بدنش در دو شهر مدفون شد. 🌷 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
نوجوان که بود ساواک دستگیرش کرد رفتم ملاقاتش و دیدم اوضاع زندان اصلا خوب نیست... اتاقهای زندان بسیار کوچک و قدیمی و کاملا غیر بهداشتی بود!! به سید حسین گفتم :« چه چیزی لازم داری برات بیارم؟ گفت :« فقط یک جلد مسلط به قرآن، معتقد و عامل به آموزه های قرآنی بود هویزه هم که شهید شد، در میان پیکر شهدا از قرآن جیبی اش شناسایی‌ اش کردیم... 🌷 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 چرا حجاب نماد است؟ 🔺مهمترین خطای خودی ها در مواجهه با مساله حجاب چیست؟ ♻️ 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎐(۴۰) 🔳ي) ما به بي‌بي سكينه افتخار مي‌كنيم ◻️ما افتخار مي‌كنيم به «بي‌بي سكينه» كه جز يك فرزند، هيچ قومي نداشت و ندارد از ما كرماني هاست. زن زحمت‌كش سيه‌چرده پر از معنويت كه امروز افتخار شهر ماست؛ او مادر شهيد ماست كه با كار در كوره‌هاي آجرپزي، فرزندش علي را بزرگ كرد. كتاب «مثل علي، مثل فاطمه» را بخوانيد تا ببينيد اين مادر چگونه او (علي شفيعي) را بزرگ كرد. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢نگاهی به جغرافیا، سبک زندگی و جهانِ انسان یمنی 🍂قسمت اول 🚨انسان یمنی سرسخت در برابر زورگویی و رقیق‌القلب در برابر حرف حق است/ اولین قومی که دعوت حضرت ابراهیم(ع) را پذیرفت، یمنی‌ها بودند/ یمن، اولین مرکز صدور تشیع به جهان است/ ۳۴ نفر از شهدای کربلا یمنی بودند 🔹پس از طوفان‌الاقصی و رشادت مجاهدان فلسطینی در مبارزه با رژیم صهیونیستی، مقاومت برگ برنده‌ی دیگری را از سرزمین سبا رو کرد؛ یمنی‌ها در معادله‌ای که یک طرف آن اسرائیل و آمریکا قرار داشتند، وظیفه‌ی خود را به بهترین شکل ممکن در حمایت از مردم فلسطین ایفا کرد. 🔹مجاهدان یمنی با رشادت و جسارتی مثال‌زدنی، راه را بر شناورهایی که عازم اسرائیل بودند، بسته و از این طریق قدم بزرگی در محاصره اقتصادی رژیم صهیونیستی برداشتند. شدت تاثیر این اتفاق به حدی بالا بود که آمریکا و معدود متحدان اروپایی‌اش، سعی کردند تا با تهدید یمنی‌ها، از اقدامات آتی آن‌ها جلوگیری کرده و نهایتا رژیم را از باتلاقی که در پهنه دریای سرخ گرفتار شده، برهانند؛ اما هیچ یک از حربه‌های‌شان به سرانجام نرسید و یمن، استوار و جسور اعلام کرد، مادامی که محاصره فلسطین از سوی اسرائیلی‌ها ادامه داشته باشد، تغییری در معادله دریای سرخ رخ نخواهد داد. 🔹در شرایطی که شیوخ کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با ثروت‌های نفتی بادآورده‌شان عاجز از برداشتن قدمی مثبت برای مردم فلسطین‌ند، این یمنی‌‌ها بودند که تمام داشته‌هایشان را برای حمایت از اسلام و مظلومان فلسطینی به کار بستند؛ آن هم در موقعیتی که خود با مشکلات و معضلاتی دست و پنجه نرم می‌کنند که از جنگ نه ساله‌شان با عربستان سعودی بر جای مانده است. 🔹در چنین شرایطی انسان یمنی و آنچه که وی را به مثابه یک مجاهد جسور و نترس می‌نمایاند، امری است که در قالب یک سوژه قابل پرداخت خواهد بود و از همین طریق مطالعه تاریخ و مصادیق اجتماعی یمن را نیز الزامی می‌کند...   ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت نود و هفت 📝چند لحظــــه دیدار ۲♡ 🌷هنوز دقایقی از احوال پرسی ما نگذشته بود که در مقرّ را گفتند با عجله از هم خداحافظی کردیم و خود را به نماز جماعت رساندیم عملیّات در قلّۀ۲۵۱۹متری منطقۀ حاج عمران آغاز شد. نیروهای خط ،شکن ؛ نیروهای توپخانه، نیروهای پیاده و... همه آمادۀ خطّ شدند. 🔸️شهید برزگر جزو نیروهای خط شکن بود و بنابراین آنها جلوتر از همه رفتند و از ما جدا شدند و همۀ گروهها هر یک در نقطه ای جای گرفت و چون سن مان خیلی کم بود، نیروی بدون سلاح بودیم و باید در تپۀ شهدا مستقرّ می شدیم و به عنوان دستیاران امدادگر و امدادگر انجام وظیفه می.کردیم 🌷شب بسیار هولناکی بود، آتش از زمین و آسمان می بارید با اینکه نیروی دشمن بسیار مجهّز بود ولی بچه ها از جانشان مایه گذاشتند طوری که در لحظاتی کوتاه چندین نفر به شهادت می رسید همان شب فرمانده محمود کاوه را از دست دادیم و حتّی جانشین فرمانده هم از ناحیۀ دست در همین عملیّات مجروح شد. 🔸️متأسّفانه در این عملیّات دشمن بر ما غلبه کرد و به فرمان جانشین فرمانده بقیّۀ نیروها به عقب برگشتند، ولی ما باید در منطقه شهدا و مجروحان را جمع آوری می کردیم .هرچه نگاه کردم محمّد برزگر را در میان رزمندگان سالم و مجروح ندیدم 🌷در حالی که شهیدان را به عقب می بردیم چهره هایشان نیز برانداز می کردم تا شاید آقا محمّد را هم در میان آنها ببینم، اما هر چه جلوتر می رفتم ناامیدتر می شدم 🔸️با خود می گفتم: مبادا آقا محمّد اسیر شده باشد؟ ولی باز به راهم ادامه می دادم تا اینکه به نزدیکی خط مقدم رسیدیم ،نیروهای دشمن به منطقه مسلّط شده بود و دیگر اجازۀ جلو رفتن نداشتیم 🌷 سرگردان اطرافم را نگاه می کردم و در جستجوی محمّد بودم تا اینکه یکی از رزمندگان از بنده پرسید: پسرم! دنبال کسی میگردی؟ پاسخ دادم: دوست و همسایه ای داشتم که قبل عملیّات او را با چشم خود مشاهده کردم ولی اکنون در میان رزمندگان سالم، مجروح و شهید او را نمی یابم؟؟؟! 🔸️مانده ام چه کنم؟ می ترسم اسیر شده باشد؟ پرسید: نامش چیست؟ گفتم: محمّدعلی برزگر. با لبخندی گفت: او از دوستان من است. پرسیدم: سرنوشتش چه شد؟ اسیر شد؟ او به قلّه اشاره کرد سپس کف دو دستش را به هم چسبانید و زیر گوشش گذاشت و گفت: 🌷محمّد از بچهّ های خط شکن بود، لحظاتی پیش با چشمانم دیدم مجروح شده و از همان قلّه به طرف پایین پرت شد و شهید شد این جمله را گفت و با ناراحتی از کنارم عبور کرد، محمّد جایی افتاده بود که نمی توانستم او را پیدا کنم بنابراین مشغول جمع آوری بقیّه شدیم. 🔸️ متأسّفانه هواپیماهای دشمن سر رسیدند و شهدایی که جا مانده بودند را با آتش هوایی، پودر و خاکستر کردند، به فرمان سر دسته با ناامیدی برگشتیم با کوله باری از حسرت به شهر و کاشانۀ خود برگشتم و با عجله خود را به روستای رستم آباد رساندم و همۀ ماجرا را برای مادربزرگم تعریف کردم و گفتم: محمّد شهید شده است. 🌷 ولی آنها گفتند : از حقیقت چیزی به کسی نگو.... بگذار خانوادۀ شهید تا برگشت او با امید زندگی کنند چون تو با چشم خودت شهادت او را ندیده ای. انگار کسی نمی خواست شهادت محمّد را باور کند و هر کس خود را آنگونه که می خواست دلداری می داد محمّد شده بود . 🔸️ یک سال گذشت و خبر بازگشت پیکر محمّد را از زبان مادربزرگم شنیدم و از اینکه به آرزویش رسید و خانوادۀ او از بلاتکلیفی خارج می شدند خوشحال بودم ولی از طرفی دیگر صدایش را نمی شنیدم و لبخندش را نمی دیدم و این سرنوشتی بود که محمّد از خدا می خواست... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯