📝 متن خاکریز خاطرات ۱۰۱
✍ سرباز و فرار از منزلِ زنِ بیحجاب
#متن_خاطره:
قبل از انقلاب وقتی عبدالحسین رفت سربازی ، سرهنگ بهش گفت: باید خدمتت رو در منزل من بگذرانی ؛ برو و کارهای همسرم رو انجام بده... عبدالحسین رفت، اما تا وارد منزل شد، دید زنِ سرهنگ پوششِ زنندهای داره . سریع از خونه زد بیرون و برگشت پادگان. سرهنگ به خاطر اینکار تنبیهاش کرد. هجده توالت رو باید به تنهایی می شست.... بعد از گذشت یک هفته از مدتِ تنبیه ، سرهنگ اومد و گفت: حالا دوست داری برگردی خونهی من کار کنی یا نه؟ عبدالحسین گفت: اگه تا آخرین روزِ خدمتم مجبور باشم همه ی کثافتهای توالت رو توی بشکه خالی کرده و به بیابون بریزم ؛ باز پام رو توی خونهی شما نمی ذارم
بیست روز دیگر هم این تنبیه ادامه داشت ، تا اینکه مسئولین پادگان خسته شدند و رهایش کردند
📌 خاطره ای از جوانی سردار شهید عبدالحسین برونسی
📚 منبع: کتاب خاکهای نرم کوشک ٬ صفحه ۱۸
#حجاب #عفاف #تقوا #فرارازگناه #شهیدبرونسی #صبروتحمل
╭❃------------------❃╮
🌐 @majnon313
╰❃------------------❃╯
☀️روایت گری شهدا
🍀 @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🌷 در سریالها از دفاع مقدس و شهدای عزیز بگویید
🔻 رهبرانقلاب: در سریالها به مسائل ملّی بپردازید؛ از #شهدای_عزیز، از #دفاع_مقدس، از انقلاب، از #سبک_زندگی_اسلامی، از انگیزههای ایمانیِ ملّت و مظاهر آن، از ایستادگیشان در برابر ابرجنایتکاران و مفسدان عالم بگویید. ما هنوز در مسئلهی دفاع مقدس حرف برای گفتن زیاد داریم. ۱۳۹۷/۰۸/۲۵
📡, @tasnimnews
1_29870955.mp3
6.78M
🎵 #دلتنگی_شهدایی
وقتی دلم از زمونه خسته میشه
میام تو #گلزارمیشینم
یکی یکی رد میشم از کنارتون
#عکس شما رو میبینم.
╭❃------------------❃╮
🌐 @majnon313
╰❃------------------❃╯
☀️روایت گری شهدا
🍀 @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
4_6033035415596827621.mp3
5.42M
معجزات شهدا
راوی: استاد رائفی پور
🌺مادر شهیدی که سالها پسر شهیدش برنگشت بود خیلی بیقرار بود
پدر شهید روبروی دانشگاه کرمان مغازه کاشی فروشی داشت...
دانشگاه کرمان یه شهید گمنامی رو بعد سی سال میاد توی دانشگاه خاکسپاری میکنه،شهید میاد به بخواب دختر عموش میگه به بابام بگید به مامان بگه زیاد بیقراری نکنه من خیلی بهتون نزدیک هستم
من توی دانشگاه جلوی مغازه ی بابا هستم...
پدرشهید فردا صبح میاد دانشگاه میگه این پسر منه...
اما دانشگاه قبول نمیکنه...
#حتما_حتما_گوش_کنید
خیلی قشنگه....😭😭😭😭
╭❃------------------❃╮
🌐 @majnon313
╰❃------------------❃╯
☀️روایت گری شهدا
🍀 @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
پست اخر از شهید حمید ادیبی شهید علوم پزشکی کرمان تمام مطلب را در این پست گذاشته ام
https://www.instagram.com/p/Bj_pPAfjzxF/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1k42v8gz4zf3d
✍پیامبراکرم صلی الله علیه و آله:
مردگانتان را که درقبرها آرمیده اند
از یاد نبرید. مردگان شما امید احسان
شما را دارند. آنها زندانی هستند و به کارهای نیک شما رغبت دارند. شما صدقه و دعایی به آنها هدیه کنید.
📚انوار الهدایه ص 115
💔شادی روح عزیزان آسمانی مان بخوانیم فاتحه مع الاخلاص و الصلوات : اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#از_آخر_مجلس_شهدا_را_دیدند
شهدا را یاد کنیم ولو با یک صلوات
#شهید_محمد_بیطرفان
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷
روایتگری شهدا
@shahidabad313
╭❃-----------------❃╮
🌐 @majnon313
╰❃-----------------❃╯
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷
🔸#شهید_شهریاری به روایت همسر شهید، خانم بهجت قاسمی
🔹مراسم ازدواج من و شهید شهریاری در سلفسرویس اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار شد. به یاد دارم که پس از آن با لباس عروس به خوابگاه رفتیم و زندگی بیتکلف خود را آغاز کردیم.
🔹 در شب اول ازدواجمان سجاده نماز شب شهید شهریاری پهن بود. شهید شهریاری بسیار مبادی اخلاق بود و ادب، نگاه، صحبت، رفتار و تقدم سلام وی همیشه زبانزد بود.
🔹 ایشان بارها تا ساعت یک تا دو نیمهشب در خارج از منزل میماند و هنگامی که از وی میپرسیدم کجا بودی؟ میگفت برای رفع مشکل تز درسی دانشجویان و دوستانش تلاش میکرده. در این خصوص به وی میگفتم وقت خودم را حلالت میکنم اما باید برای فرزندانمان وقت صرف کنیم.
🔹شهید شهریاری حتی در برخی عروسیها حضور پیدا نمیکرد و با کسی هم تعارف نداشت. میگفت وقتی قرار است حلالی حرام شود در آن محل حضور پیدا نمیکنم.
🔹بسیار متواضع، مهربان، آرام، کمحرف، کوشا و پرتلاش و سادهزیست بودند. هرگز دروغ و غیبت را به کلام خویش راه نمیدادند.
🔹 در کلاس درس بسیار جدی و سختگیر بودند. تکالیف درسی ایشان از سختترین تکالیف درسی دانشجویان بود و همین موضوع باعث شده بود که دانشجویان بعد از گذراندن درس ایشان بسیار قوی و مسلط به موضوع بودند و خودشان از تواناییهایی که بهدست میآوردند، بسیار خشنود بودند.
🔹 ایشان مطالعه تفسیر قرآن را هرگز رها نمیکرد و تفسیر آیتالله جوادی آملی را به صورت کتاب و نرمافزار همیشه همراه خود داشت. در خانه بخشهایی از تفسیر قرآن را برای من و فرزندان بیان میکرد و همچنین ارادت خاصی به حافظ داشت.
🔹 شهید شهریاری به من و فرزندانم حتی پس از شهادت آرامش میدهد؛ خداوند توفیق داد که به عنوان همسر در کنارش بودم. ایشان از نظر روحی بسیار به من نزدیک بود و در همه موارد زندگی با یکدیگر مشورت میکردیم. امیدوارم همسرم در پیشگاه خداوند متعال ما را از یاد نبرد و شفیع ما باشد.
🗓 هشتم آذرماه ۸۹؛ سالروز ترور شهید شهریاری
🆔 @rasanews_agency
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ما هیچ چارهای نداریم، مگر آنکه در راه خدا بجنگیم؛ فی سبیل الله! نه به خاطر پول، نه ثروت، نه زن و بچه، نه شهوت، نه هوای نفس، نه قدرت، نه جاه، نه مقام، نه ریاست... هیچی!
#شهید_محمدابراهیم_همت
#درس_اخلاق
@Afsaran_ir
🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃
1-نماز صبح را کمی دیر خواندم.
2-صبح ، اول صبح باز هم دنیا داشتم
3- غفلت کمی وجود داشت.
4- توفیق کار کردن برای رضای خدا وجود نداشت و تنبلی کردم.
5- دو سه مورد با زبان، موجب ناراحتی دیگران شدم و جلوی دیگران آبرویش را بردم.
6-شاید غیبت فیاضی را کردم. باید خیلی در این مورد صحبت ها دقت کنم.
7-محبت دنیا خیلی بیشتر از مقدار لازمه ابراز شد.
8-حسادت خیلی آزارم می داد.
9-خیلی بی مورد و بی خود در موارد بسیار زیاد صحبت کردم.
10- به خدا توجه نکردم.
11-اخلاص وجود نداشت
بخش هایی از «محاسبه ی نفس» جوان 21 ساله شهید علی بلورچی ، رتبه 5 کنکور و دانشجوی الکترونیک دانشگاه شریف و شاگرد خاص آیت الله حق شناس
#شهدا #دفاع_مقدس #یاد_و_خاطره_شهدا
#روایتگری
🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃
@shahidabad313
╭✮─────✮╮
🌺 @majnon313
╰✮─────✮╯
🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃
❤️ازساختمان عملیات اومدیم بیرون راننده منتظرما بود اماعباس بهش گفت: «ماپیاده میایم شما بقیه بچه هاروبرسون» دنبالش راه افتادم جلوتر که رفتیم صدای جمعیت عزادارشنیده می شد عباس گفت: «بریم طرف دسته عزادار» به خودم اومدم که دیدم عباس کنارم نیست، پشت سرمن نشسته بود روی زمین داشت پوتین ها وجورابهاش رو درمی آورد، بند پوتین هاش روبه هم گره زد و آویزونشون کرد به گردنش و شد حرّامام حسین(ع).
رفت وسط جمعیت شروع کرد به نوحه خوندن؛ جمعیت هم سینه زنان راه افتاد به طرف مسجد پایگاه، تا اون روزفرمانده پایگاهی رواین طور ندیده بودم عزاداری کنه، پای برهنه بین سربازان وپرسنل، بدون اینکه کسی بشناسدش...
📚علمدار آسمان ، ص۴۹
#شهید_عباس_بابایی
#درس_اخلاق
🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺
روایتگری شهدا
@shahidabad313
╭❃-----------------❃╮
🌐 @majnon313
╰❃-----------------❃╯
🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺
#عاشقانه_با_شهدا
❤️چند سطری از کتاب
تا نشستم توی ماشین 🚗دیدم یک عالمه ماشین آمده برای عروس کشان...
🍃دل محسن به این کار رضا نمی داد وقتی دید خیلی جیغ جیغ میکنند و بوق می زنند گفت پایه ای همه شونو بپیچونیم؟ گفتم گناه دارن گفت نه باحاله.
🌸لای ماشین ها پیچید توی یک فرعی...
تا اذان مغرب پخش شد کنار خیابان ایستاد که بیا برای هم دعا کنیم! زرنگی کرد گفت من دعا میکنم تو آمین بگو.
🌹همان اول آرزوی شهادت و رو سفید شدن کرد. توی اشهد ان علیا ولی الله طلب شهادت کرد
😢اشکم جاری شد دستمال از جیبش بیرون آورد و با شوخی گفت این همه پول آرایشگاه دادم تو داری همه رو خراب میکنی!
🍂گفتم انشالله اون چیزی که میخای برات رقم بخوره ولی شرط داره گفت یعنی چی؟ ردیف کردم:
🍃اگه دعا کردم شهید بشی باید بیای ببینمت... بایدبتونم حست کنم...
باید دستام رو بگیری... 🍃
🌸سرش را خاراند و کمی فکر کرد :اگه شد چشم...
😒بعد خیلی جدی نشستم و چشم انداختم توی چشمش :حوری موری ممنوع نیام بهشت ببینم دورهم گرم گرفتین و بگو بخند راه انداختین!...
😂غش غش میخندید گفتم میخندی؟
😣دارم جدی میگم!
🤗صدایش را نازک کرد :دلم میخواد تو بهشت هم عروس خودم باشی. اونجام مال من باشی.
❤️شهید محسن حججی
#یاد_شهدا_باصلوات
🌺💠🌺💠🌺💠🌺💠🌺💠🌺
روایتگری شهدا
@shahidabad313
╭❃-----------------❃╮
🌐 @majnon313
╰❃-----------------❃╯
🌺💠🌺💠🌺💠🌺💠🌺💠🌺
#گذرے_بر_سیره_شهید
✍من یکی از همرزمان آقا سعید در سوریه می باشم که واقعا او را دوست میداشتم نه تنها من، بلکه هر کسی که او را می شناخت جذب رفتار و کردار او می شد. در سوریه دوره ای را دقیقا من کنار آقا سعید بودم او هر جمعه بعد از اذان صبح (ناشتا) اگر انار می دید یک انار می خورد و می گفت مستحب است پیامبر سفارش کرده و ببخشید چون دانه بهشتی داره با کسی شریک نمیشوم.
🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
✍همیشه با وضو بود هر کس با سعید می افتاد مثل او می شد نفوذ خاصی در کلامش بودگاهی با او شوخی می کردم و می گفتم این داعشی ها اهل مذاکره نیستند و گرنه سعید رو اگه میفرستادیم همه آدم می شدند. می خندید و سرش را تکان می داد... سعید به محض فرصت قرآن می خواند و مطمئنم چندین بار قرآن را آنجا ختم کرد ... همیشه صبح ها بعد از خواب ناشتا چند لیوان آب ولرم می خورد و به همه ماها توصیه می کرد این کار را بکنیم می گفت خواص بسیاری دارد ... او بسیار شجاع و نترس بود . هر کسی که او را می شناخت می داند شجاعت از ویژگیهایی بارز او بود
آقا سعید مطمئن باش ما همه پیرو راه تو هستیم و گوش به فرمان ولایت فقیه می باشیم پس دعایمان کن.
راوے : #همرزم_شهید
#شهید_سعید_سامانلو 🌷
#یادش_ با _صلوات
روایتگری شهدا
@shahidabad313
╭❃-----------------❃╮
🌐 @majnon313
╰❃-----------------❃╯
🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
خاطره روی تصویر 👆
مرا شبـانـه به خاڪ بسپارید..
میخواست تشییع جنـازه اش مثـل حضـرت زهـرا (س) غریبـانه باشد...
درحین تشییع یڪی ازدوستانش
باگریه آمد وگفت #امام_زمـان(عج)
را میبینم ڪه مقابل تابوت شهید
را گرفته و او را تشییع مےڪند
#شهید_عبدالحمید_حسینی
#یادش_ با _صلوات
روایتگری شهدا
@shahidabad313
╭❃-----------------❃╮
🌐 @majnon313
╰❃-----------------❃╯
🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | آنسوی معبر
🔺️ بخش دفاع مقدس پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت ایام سالگرد شهادت سردار علی چیتسازیان، نماهنگ «آنسوی معبر» را منتشر میکند.
📥 سایر کیفیتها👇
http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=41051
💢 #انگشــت_و_انگشتــر
✍عصـر عـاشورا بود. در #فڪه مشغول جسـت و جـو بودیم اما هیـچ خبـری از شهـدا نبود.
🍁به شهـدا التمـاس ڪردم ڪه خودی نشـان دهند. #نـاگهـان میان خـاڪ ها و علـف های اطراف، چشمم افتـاد به شی ایی ســرخ رنــگ ڪه خیلی به چشم می زد.
🍁 دقت ڪردم یڪ بنـد #انگشـت استخـوانی داخـل حلقـه ی یڪ #انگشتــر بود.
🍁 با محمـودونـد و دیگران آن جـا را گشتیم . آن جـا یڪ استخــوان لگـن و یڪ ڪلاه آهنی و یڪ جیـب خشاب پیدا کردیم.
🍁خیلی عجیـب بود. در ایام محرم نزدیڪ عـاشـورا و اتفاقاً صحنه ی دیدنی بود.
همه نشستیم و زدیم زیر گریه؛ انگار روز عاشورا بود و انگشـت و انگشتـر حضرت امام حسین (ع) ...
منبع: کتاب تفحص، صفحه:112
روایتگری شهدا
@shahidabad313
╭❃-----------------❃╮
🌐 @majnon313
╰❃-----------------❃╯
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
روایتگری شهدا
#طرح_مربع 👆خاکریز خاطرات ۱۰۵ 🌸 توصیهی شهید همت به همسرش برای موفقیت در خانهداری #خانهداری #هم
📝 متن خاکریز خاطرات ۱۰۵
✍ توصیهی شهید همت به همسرش برای موفقیت در خانهداری
#متن_خاطره
از وقتی که ظرف تفلون خریده بودیم، محمد ابراهیم چند بار بهم گفته بود: یادت نره! فقط قاشقِ چوبی بهش بزنیا! لایهی تفلونش خراب نشه ها!!!
دیگه داشت بهم بر میخورد. با دلخوری گفتم: ابراهیم! تو که اینقدر خسیس نبودی...
برای این که سوء تفاهم نشه، سریع گفت: نه! خسیس نیستم؛ اما آدم تا جایی که میتونه باید همه چیز رو حفظ کنه؛ باید از اسراف جلوگیری کرد؛ باید طوری زندگی کنیم که کوچکترین گناه هم نکنیم...
📌 خاطره ای از زندگی سردار شهید محمّد ابراهیم همّت
📚منبع: یادگاران۲ « کتاب شهید همت» صفحه ۳۵
#خانهداری #همسرداری #موفقیت #شهیدهمت #اسراف #تقوا
روایتگری شهدا
@shahidabad313
╭❃-----------------❃╮
🌐 @majnon313
╰❃-----------------❃╯
🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺