نگران تحولات سیاسی جهانی⁉️ اضطراب داری که آخرش چی میشه⁉️ کشور ایران پیروزه یا....⁉️ این بشارت آقا رو گوش کن جواب تمام دلهره ها تونه👌 @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹

♦️ خبرنگار المیادین در سوریه گزارش داد که جنگنده های رژیم صهیونیستی، مقر اداره جنگ الکترونیک در نزدیکی البهدلیه در مجاورت حرم حضرت زینب(س) در زینبیه را بمباران کردند @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹

اینکه هی میگن وقتی حاج قاسم رفت ، فلان شد واقعا درست نیست سردار اسماعیل قاآنی اگر از حاج قاسم قوی تر نباشه ضعیف تر نیست سردار قاآنی نزدیک به ۱۴ سال ، فرد در سایه حاج قاسم و طراح عملیاتهای ایشان بوده بازم میگم سکوت کنونی فرماندهان نظامی ما دلیلی داره که به زودی مشخص میشه تحلیلهای احساسی فقط مردم رو ناامید میکنه نه روشن ما (ایران) نه ترسیدیم ،نه مقصریم قرار نیست بدون علم دنبال مقصر بگردیم ✍️ مهدی اسلامی #مطالبه_گری_درست #نکته_بصیرتی          @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹

😭🌹بایک دستش روده هاش رو نگه داشته بود؛ بادست دیگر مشغول مقاومت. تاصبح.... 👌محاله باشنیدن این روایت جانسوز شرمنده نشی... 🌹#کانال_رسمی #پاسدار_مدافع_حرم #شهید_علی_آقاعبداللهی @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹

❌پشت پرده آکادمی های شیعه شناسی در غرب اقدامات غرب در بحث آخرالزمان و ظهور @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹

شهید... چشم #تفحص تاریخ است؛ چشمی که تا ابدیت امتداد دارد و تا قیامت، دوام... 🌹#کانال_رسمی #پاسدار_مدافع_حرم #شهید_علی_آقاعبداللهی @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹

#داستان....قرآن پسرفقیر را نجات داد مرد ثروتمندی که زن و فرزند نداشت، تمام کارگرانش را برای صرف شام دعوت کرد جلوی آن‌ها یک جلد قرآن مجید و مقداری پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آن‌ها پرسید قرآن را انتخاب می‌کنید یا پول را...؟! اول از نگهبان شروع کرد و گفت یکی را انتخاب کنید: نگهبان گفت آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم پس پول را می‌گیرم که فایده‌ی آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و پول را انتخاب کرد. سپس از کشاورزی که پیش او کار می‌کرد خواست یکی را انتخاب کند: کشاورز گفت زن من خیلی مریض است و نیاز به پول دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب می‌کردم ولی فعلا پول را انتخاب می‌کنم. سپس از آشپز پرسید که قرآن را انتخاب می‌کنید یا پول را؟ آشپز گفت من تلاوت قرآن را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته مشغول کار هستم ، وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابراین پول را بر می‌گزینم... نوبت رسید به پسری که مسئول حیوانات بود[این پسر خیلی فقیر بود] مرد ثروتمند گفت من یقین دارم که تو پول را انتخاب می‌کنی تا غذا بخری یا به جای این کفش پاره‌ی خود کفش جدیدی بخری پسر گفت: درست است که من نیاز دارم کفش نو بخرم یا اینکه مرغی بخرم و با مادرم میل کنم ؛ ولی من قرآن را انتخاب می‌کنم ، چرا که مادرم گفته است: *یک کلمه از جانب خداوند تبارک و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین‌تر است* قرآن را برداشت ؛ بوسه‌ای بر آن زد و آن را گشود تا بخواند ؛ بین آن دو پاکت دید: در یکی از آن‌ها ده برابر آن مبلغی بود که بر میز غذا وجود داشت در دیگری وصیت‌نامه‌ای بود که ایشان را وارث تمام اموال و دارایی مرد ثروتمند قلمداد می‌کرد. مـــــــرد ثروتمند گفــــــت: *هر کسی گمانش نسبت به خداوند خوب باشد خدا او را ناامید نمی‌کند.* گمان شما نسبت به پروردگار جهانیان چگونه است؟!؟ @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹

✿‍✵✨🍃<❈﷽❈>🍃✨✵✿‍ 👈بعضیا میگن: ما چون گرفتار فلان #گناه شدیم، دیگر #نماز هم نمیخوانیم چون سودی ندارد! اینطور نیست... در قرآن آمده اگر گناه ڪردی حتما #نماز بخوان نماز پاڪ ڪن گناهِ است. 🌺هود/۱۱۴ @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹

زیباترین حس سجده... اینه که تو در گوشِ زمین پچ پچ میکنی اما، در آسمان صدایت را می‌شنوند #نماز #نماز_اول_وقت @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹

#خاطرات_شهید 🔹کردستان بودیم برای خوابیدن به همه بچه ها پتو دادیم و خودم پتو نگرفتم و هوای منطقه هم خیلی سرد بود و برف هم می بارید. ما تقریباً چند کیلو متر راه رفتیم تا اینکه نیمه شب شود و تک را شروع کنیم . 🔹یک استراحت کوتاهی هم به بچه ها دادیم. آن شب آنقدر سرد بود که بچه ها با اینکه پتو داشتند از سرما داشتند یخ می‌زدند. خودم هم بدون پتو. یک نفر برای کشیک گذاشتم و خودم یک کمی خوابیدم. 🔹دیدم که یه مقدار روی تنم پتو است و بعد بیدار شدم دیدم که همه پتو دارند و گفتم: خدایا این پتو از کجا آمده است و متوجه شدم که بچه ها فهمیدند من پتو ندارم. پتوی خودشان را تکه تکه کردند و به من دادند. 🔹در یکی از عملیات‌ها شمیایی شده بود و چند تا ترکش کوچک توی سر و پیشانیش خورده بود. به روی خودش نمیآورد وقتی که بعد از تقریباً یک هفته از عملیات آمده بود. متوجه شدم که بالشتش خونی میشود من هم فکر میکردم ترکش فقط به پیشانیش خورده، نمیدانستم که سرش هم ترکش خورده است ولی بروز نمیداد. می‌گفتم این خونها چیست؟ میگفت: هیچی یه مقدار نقل و نبات صدام ریخت یه مقدارش هم به ما خورد اینها چیزی نیست. شمیایی شده بود و دارو مصرف می کرد. به من میگفت: شربت سرفه است. در صورتیکه تمام حنجره اش آسیب دیده بود و نمی‌گفت. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 📎فرماندهٔ تیپ مالک‌اشتر مریوان #سردارشهید_سبزعلی_خداداد🌷 ●ولادت : ۱۳۳۸/۱/۲ بابل ، مازندران ●شهادت : ۱۳۶۵/۹/۱۱ خرمشهر ، منطقهٔ‌عملیاتی کربلای۴ 🌹#کانال_رسمی #پاسدار_مدافع_حرم #شهید_علی_آقاعبداللهی @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹

﷽ #سیره_شهدا ❤️علی رفیق ما بود.یار ما بود مهربان، فداکار،شجاع،بی باک بود.شیفته اهل بیت عصمت و طهارت بود. 💛از دوران ابتدایی روزه میگرفت.بسیار روحیه شادی داشت و بسیار خندان بود پرجنب و جوش بود.خیلی به ما توجه داشت 💚از ۱۵ سالگی عضو شورای پایگاه بسیج شد.زمانی که وارد سپاه شد معرفت،تقوا،صبر و استقامتش نیز بیشتر شد. راوی :مادر شهید 🌹#کانال_رسمی #پاسدار_مدافع_حرم #شهید_علی_آقاعبداللهی @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹